بودجهریزی براساس مصارف؛ عامل کسری بودجه دولتها
کسری بودجه دولت، معضلی همیشگی در اقتصاد کشور بوده و دولتها برای جبران این کسری همواره چندین راه را متصور میشوند؛ نخستین راه، اصلاح روش بودجهریزی، چه قبل از تصویب و چه پس از آن، بهصورت ارایه متمم است. در تشریح این راه میتوان عنوان کرد که دولت باید در هزینهها و مصارف خود صرفهجویی کند، بهویژه درخصوص آن دسته از مصارف غیرضروری که امکان بازنگری داشته، میتوان با اصلاح یا متمم بودجه از هدررفت منابع در این قسمتها جلوگیری کرد. دومین راه تامین کسری بودجه دولت، تغییرات در تامین منابع است، به تعبیری دیگر ما باید در جهت تامین منابع، به درآمدهای جدید دولت توجه ویژه داشته باشیم. بهعنوان مثال باید توجه خود را در حوزه صادرات یا در حوزه دریافتها نظیر مالیات، تعرفه ورودی، خروجی و سود گمرکی یا مسایلی از این دست، معطوف کنیم.
سومین راهی را که میتوان برای تامین کسری بودجه دولت متصور شد، واسپاری است؛ به این معنی که دولت میتواند بخشی از وظایف خود را به بخشهای خصوصی، تعاونی و غیردولتی واگذار کرده و به این ترتیب در هزینههای خود صرفهجویی و تجدیدنظر کند. درهمین راستا دولت میتواند برخی پروژههای خود را به بخش خصوصی، تعاونی و غیردولتی واگذار کند. چهارمین راهی را که دولت میتواند به وسیله آن کسری بودجه خود را تامین کند، مساله استقراض است. استقراضهای مختلفی برای دولت وجود دارد؛ از انتشار اوراق مشارکت گرفته تا انتشار سایر اوراق داخلی و خارجی که قابلیت تامین منابع را برای دولت بههمراه دارد. راه دیگری که در این خصوص وجود دارد، مساله تعهدات است، به این ترتیب که میتواند بخشی از امور خود را انجام دهد، اما با انعقاد تعهدات درخصوص روشهای پرداخت، میتواند زمان و نوع پرداخت آن را از یک سال، به سالی دیگر یا از شیوهیی به شیوه دیگر منتقل کند.
بنابراین همانطور که مشخص است، ما برای تامین کسری بودجه، چه قبل از بودجهریزی و چه پس از تصویب قانونی آن، میتوانیم با تکیه بر مدلهایی درخصوص مسایل مربوط به بودجه، در سمت مصارف، با کنترل هزینهها و در سمت منابع با تامین درآمدهای محاسبه نشده، تزریق درآمدهای جدید و نیز استفاده از منابع غیردولتی، اعم از بخش تعاونی و بخش خصوصی یا حتی نهادهای عمومی غیردولتی یا خارجی، کسری بودجه دولت را مرتفع کنیم.
امکان تامین کسری بودجه بهوسیله روشهای ذکر شده وجود دارد، اما بهترین راه این است که دولت از ابتدا با بیشنمایی غیرحقیقی در بخش منابع، طرف مصارف را با بار مضاعف روبهرو نسازد؛ ما اگر همواره سعی کنیم که مبتنی بر تحقق، بودجه کشور را طرحریزی کنیم، احتمال خطا کاهش مییابد. اما اگر در بودجه بنا را در سمت مصارف قرار دهیم، عموما با کسری بودجه مواجه خواهیم شد، چراکه ما ابتدا بهجای برنامهریزی براساس منابع، مخارج خود را مشخص میکنیم، بنابراین منطق بودجهریزی ایجاب میکند که درآمدهای دولت ابتدا باید به قطعیت برسد و سپس مصارف آن تعیین شود، زیرا همواره برای مصارف میتوان محل جدیدی را فراهم کرد.