خواجهنصیری پس از استعفا در گفتوگو با «تعادل»: منتقدان بورس جایگاه مسوولان را نمیشناسند
گروه بورس
بورس تهران در 17ماه گذشته، با بحرانهای عدیدهیی دست و پنجه نرم کرد و روز به روز از ارزش سهمهای حاضر در تالار شیشهیی کاسته شد. نتیجه تحریمهای شدید اقتصادی، کاهش 50درصدی قیمت نفت، سیاستهای انقباضی دولت و البته مطول شدن مذاکرات هستهیی این شد که شاخص کل از 15بهمنماه سال 1392 از رقم 89هزار و 500واحد به سطح 63هزار واحد در حال حاضر برسد. این به معنای افت 30درصدی شاخص کل و زیان سهامداران بورسی در یک بازه 17ماهه است. بر این اساس بدترین سال تاریخ بورس کشور از نظر بازدهی در سال 93 رخ داد.
مداخله عامل تعمیق رکود
هیچ کارشناسی منکر آثار منفی عوامل ذکر شده در روند بازار سرمایه نیست. اما از طرف دیگر بسیاری از کارشناسان بر این باورند که اقدامات سازمان بورس در 17ماه گذشته، باعث تعمیق و گستردهتر شدن ابعاد بحران بازار سرمایه شده است. در دوره رییس سابق سازمان بورس، علی صالحآبادی، تلاشهای فراوانی برای تثبیت شاخص کل انجام گرفت. اما در بلندمدت بازار همان مسیری را طی کرد که میتوانست در سه یا چهارماه طی کند. اقدامات سازمان بورس صدای اعتراض کارشناسان را به هوا برد، اما سازمان بدون توجه به هشدارها اقدام به دستکاری قیمت و حمایتهای دستوری در نمادهای مختلف کرد. نمونه بارز این دخالتها در روند بازار، انجام معاملات بلوکی در نمادهای عادی سهام بود. طبق دستورالعملهای سازمان بورس، معاملات خرد، بلوکی و عمده باید در نمادهای مجزا شکل بگیرند چراکه طبیعتا قیمت در این نمادها متفاوت خواهد بود. چنانچه معاملات بزرگتر از حد معمول در نماد عادی رخ دهد، سازمان مکلف است که معامله انجام شده را ابطال کند.
اما برخلاف آنچه قانون بود، نهتنها سازمان از بروز معاملات بلوکی در نماد عادی جلوگیری نمیکرد، بلکه اشخاص حقوقی را برای حفظ شاخص کل به انجام چنین معاملاتی در نمادهای عادی شرکتهای شاخصساز ترغیب میکرد. نتیجه این دخالتها چیزی نبود جز کاهش ارزش معاملات، که بارها توسط کارشناسان مختلف هشدار آن داده شده بود.
پس از آنکه محمد فطانتفرد رییس جدید سازمان بورس بر مسند حکمرانی بر سازمان بورس تهران تکیه زد، انتظار میرفت که اینگونه اقدامات کنترل شده و حتی خاتمه یابد. اما نهتنها این دست اقدامات کاهش نیافت، بلکه با وجود سخنرانیهای فطانتفرد درباره لزوم آزاد گذاشتن بازار، شدت بیشتری نیز گرفت.
باری، شاید نتوان رییس جدید سازمان بورس را مسوول دستکاریهای قیمتی در بازار دانست، چراکه بنده سازمان و مدیران میانی سازمان بورس همچنان همان مدیرانی هستند که در دوره گذشته نیز فعال بودند.
اما در هفته گذشته یکی از مدیران میانی سازمان با اظهار آنکه از سنگین بودن بار مسوولیت به ستوه آمده است، استعفای خود را تقدیم ریاست سازمان بورس کرد که این استعفا با موافقت مواجه شد.
در پی شروع تحولات مدیریتی در سازمان بورس و اوراق بهادار که از سال گذشته آغاز شد، فعالان بازار منتظر ادامه این تغییرات در بدنه مدیریتی نهاد ناظر بودند. این انتظار با ادامه تغییر در یک سمت مهم برآورده شده است. پس از گذشت حدود 6ماه از حضور محمد فطانتفرد در سازمان بورس و انجام چند تغییر مدیریتی، استعفای محمودرضا خواجهنصیری از سمت مدیر نظارت بر بورسها و بازارهای سازمان بورس و اوراق بهادار نیز با موافقت مواجه شد.
وی در حالی که با انتقاداتی از سوی فعالان مواجه بود که از حدود 13سال پیش در بازار سرمایه حضور دارد و از تالار منطقهیی بورس مشهد به سازمان بورس جدید آمد و در شکلگیری بورسهای اوراق بهادار، انرژی و فرابورسی و همچنین روند بازار نقش داشت.
خواجهنصیری پس از استعفا با دفاع از عملکرد سازمان بورس در دوره رکود بازار سرمایه در گفتوگو با «تعادل» به فضای حاکم بر بورس تهران اشاره کرد و گفت: با توجه به مسایلی که در سطح کلان اقتصاد و بازار سرمایه کشور وجود دارد، انداختن تقصیر به گردن مسوولان به نوعی پاک کردن صورت مساله است. فضای سیاسی، رکود اقتصادی و کمبود نقدینگی دلایل واضح و روشنی برای وضع موجود بورس هستند و لزومی ندارد که در این شرایط به دنبال مقصر بگردیم.
مداخله نمیکردیم شرایط وخیمتر بود
وی در ادامه افزود: معتقد هستم که اگر بازار به حال خود رها میشد شرایط قطعا از این وخیمتر بود و آزاد گذاشتن بازار در این شرایط دور از ذهن به نظر میرسید. نمیتوان اقداماتی را که ذاتا حمایتی بودهاند دلیل رکود بازار دانست. تا زمانی که مشکلات بازار پول مرتفع نشود، نمیتوان انتظار داشت که بازار سرمایه از سرازیری خارج شود.
خواجهنصیری در پاسخ به این سوال که اثر معاملات بلوکی در نماد عادی را چگونه ارزیابی میکنید، گفت: درباره این مساله مسوولان ذیربط باید پاسخگو باشند، اما میتوانم بگویم که همه این اقدامات در جهت افزایش حجم معاملات و نقدشوندگی بازار بوده است. زمانی که سهامی با این شرایط مورد معامله قرار میگرفت، باعث میشد که بخشی از عرضهها جمع شده و فشار عرضه کاهش یابد. اینگونه اقدامات بعضا باعث جمع شدن عرضهها در نمادهای دیگر نیز میشد. وی در واکنش به اینکه طبق گفته برخی کارشناسان اینگونه اقدامات باعث کاهش نقدشوندگی بازار میشود، بیان داشت: اگر به روند معاملات در یک یا دو سال گذشته نگاه کنید، متوجه میشوید که کمتر سهمی را داشتیم که مدتها در صف خرید یا فروش قرار گیرد. در حالی که در سالهای نهچندان دور کوچکترین بحرانی در بازار سرمایه، باعث ایجاد صفهای چندروزه میشد. کاهش صفهای خرید و فروش از نظر من همان افزایش نقدشوندگی است. در واقع در دو سال گذشته کسی نبود که بتواند ادعا کند نتوانسته است سهمی را بخرد یا بفروشد.
خود را جای ما بگذارید
وی همچنین درباره انتقاداتی که در این مدت به روند معاملات شده است، گفت: اعتقاد من این است که همواره در شرایطی که انسان مسوولیتی دارد، دشواریها را بیشتر احساس میکند. تعاریف عمومی و عامیانه از مسوولیت عموما دچار اشتباه میشود و به درک صحیحی از وضعیت نمیانجامد.
انتظاری که از یک مسوول میرود این است که در شرایط بحران اقدامی کند. از نظر من یک مسوول نمیتواند برخوردی منفعل داشته باشد و باید در مواجهه با بحرانها تصمیم اتخاذ کند. بخشی از انتقاداتی که در این مدت از سازمان بورس صورت میگرفت ناشی از عدم اشراف به دیدگاه مسوولیت بود. تعبیر به مداخله در بازار بدون در نظر گرفتن شرایط مدیریتی تا حد زیادی ناشی از عدم وجود درک صحیح از جایگاه مسوولیت است.
دوستانی که قصد انتقاد دارند به این نکته توجه کنند که باید خود را در جایگاه مسوولان قرار دهند تا درک بهتری از شرایط داشته باشند. وی در پایان مقصد بعدی خود را به احتمال قوی شرکت تامین سرمایه آرمان عنوان کرد و درباره دلایل جداشدنش از سازمان بیان داشت: پس از 13سال انجام وظیفه در سطوح مختلف سازمان بورس و تحمل فشار سنگین در وضعیت رکودی دو سال گذشته ماهها پیش تصمیم گرفتم که از سازمان جدا شوم. اما از آنجا که شرایط مهیا نبود، منتظر شدم تا بازار به تعادل نسبی برسد. حال با به ثبات رسیدن بازار، فکر میکنم که زمان مناسب برای جدا شدن از سازمان فرارسیده است.