کاهش ضریبجینی در دولت قبل یک بحران بود
فرشاد مومنی کاهش ضریب جینی در دوران قبل را به دلیل خروج بیسابقه سرمایههای انسانی و مادی از کشور، فروپاشی طبقه متوسط درآمدی و تقویت دوپینگی و ناپایدار گروههای فرودست جامعه از طریق پرداختهای نقدی میداند که تاثیری کمدوام داشت. او این عوامل را عامل بروز بحران در اقتصاد ایران دانسته و میگوید، کاهش ضریب جینی دولت قبل دستاورد آن دولت به حساب نمیآید. به گزارش ایسنا، فرشاد مومنی در نشست هماندیشی دین و اقتصاد که در موسسه دین و اقتصاد برگزار شد با طرح این سوال که چرا مشکلات اقتصادی که اکنون گریبان کشور را گرفته است در شرایط بحرانی جنگ تحمیلی اتفاق نیفتاده بود؟ گفت: به نظر من بررسی عملکرد آن دوره و تجربیاتی که زمان جنگ به دست آمد، میتواند در راستای حل بسیاری از مسائل به ما اعتماد به نفس دهد. موضوعی که ضرورت مطالعه آن دوره را بررسی میکند مشکل تداوم یافته توسعه نیافتگی در ایران است. باید بررسی کنیم چرا تحت فشارهای طاقتفرسای زمان جنگ عملکرد اقتصاد ایران در آن دوران قابل دفاع بود ولی در دورههای بعد نتوانست آنگونه که باید توفیق چشمگیری یابد. درواقع به نظر من واکاوی ریشههای عدم تداوم دستاوردهای آن دوره در
دورههای بعد میتواند راهگشا باشد.
این اقتصاددان اظهار کرد: واقعیت این است که غربت اندیشه توسعه در ایران وجود دارد. من از پارادوکس توسعهخواهی در اقتصاد رانتی صحبت میکنم، چراکه توسعهخواهی، مستلزم دورنگری و آیندهشناسی است در حالی که در نظام اقتصادی کشور ما فرآیندهای تخصیص منابع در افق کوتاهمدت حرکت میکند.
او همچنین گفت: مساله معرفتی که باید به آن توجه داشت این است که از جنبه روششناسی گفته میشود ما با تقدم رتبهیی مسائل توسعه نسبت به کلان و کلان نسبت به خرد روبهرو هستیم. یعنی تا نتوانیم مسائل سطح توسعهیی را حل کنیم، نمیتوانیم برای سطح کلان و سپس سطح خرد بهطور بایسته و پایدار برنامهریزی کنیم و فراز و فرودهای بزرگ عملکرد در اقتصاد ایران نشاندهنده خلأ معرفتی بزرگ در این زمینه است. هنوز کسانی هستند که گمان میکنند در ساخت توسعهنیافتگی با ابزارهای کلاسیک اقتصادی میتوان مسائل اقتصادی را حل و فصل کرد. در حالی که اگر در مساله توسعهنیافتگی کانونهای قاعدههای بازی اقتصاد ایران در معرض اصلاح جدی قرار نگیرند، حل و فصل مسائل اقتصادی غیرممکن است. مومنی همچنین گفت: وقتی به امر توسعه توجه بایستهیی نشده است طبیعتا در بنیانهای ابزاری دانش و توسعه برای برونرفت از توسعهنیافتگی هم شاهد کارهای جدی نیستیم. مثلا قریب به اتفاق نظریهپردازان بحث و توسعه پیشنیازهای معرفتی برونرفت از دورهای باطل توسعهنیافتگی را دانش و آگاهی حداقلی درباره مهمترین دورهای باطل تداوم بخش توسعهنیافتگی میدانند، در حالی که در کل اسناد
برنامههای توسعه ایران تاکنون یک مطالعه روشمند در این زمینه انجام نشده است، چون برنامههای توسعه ایران اغلب توسط کسانی تدوین شدهاند که صلاحیت نداشته و اگر وجوهی از این برنامهها هم به بحث مساله توسعه توجه کرده باشند، این موضوع جدی گرفته نشده است.
او یکی از مهمترین فلسفههای برنامه توسعه را رفع ناهماهنگیها در همه عرصههای فکری و اجرایی دانست و گفت: در برنامههای توسعه برای ایجاد هماهنگی مناسب بین زیرسیستمها و درون زیرسیستمها برنامهریزی میشود، در حالی که در تاریخ برنامهریزی ایران که به ظاهر جزو قدیمیترینها در تدوین برنامه توسعه هستیم، هنوز مطالعه روشمندی که به موجب آن مهمترین ناهماهنگیهای اختلالآفرین در فرآیند توسعه کشف شود، وجود ندارد و این موضوع به دلیل برخورد سهلانگارانه با مساله توسعه و رفع ناهماهنگیهاست. فرشاد مومنی اظهار کرد: دانش و توسعه به اعتبار پیچیدگیهایی که در آن وجود دارد و به ویژه در سه دهه گذشته دستخوش تحولات بسیاری شده و شاهد ارتقای بیسابقه بنیه معرفتی در زمینه شناخت عناصر کلیدی بازتولیدکننده توسعهنیافتگی هستیم؛ به همین جهت بازگشت به مطالعات توسعه برای اقتصاد ما مفید است و امکان فهم اصولیتری را در زمینه پیشبرد مسائل توسعه در کشور فراهم میکند.