آموزههای ناخوش سیاسی کردن اقتصاد
دیروز دو گزارش مهم از اوضاع اقتصادی ایران منتشر شد. گزارش اول مربوط به گزارش بانک جهانی بود. گزارشی که درواقع اوضاع اقتصادی کشور در سال2015 را ارزیابی کرده بود و در آن آورده بود که تولید ناخالص داخلی ایران باوجود کاهش 45درصدی درآمدهای نفتی توانسته یک رتبه بهبود یابد. ذات این گزارش نشان میدهد که بخشهای دیگر اقتصادی ایران رشد مناسبی را طی کردهاند. در یک نگاه کوتاه میتوان وضعیت اقتصاد ایران را با کشورهای دیگری که وابسته به درآمدهای نفتی هستد مانند کویت، عربستانسعودی و اماراتمتحدهعربی مقایسه کرد. این مقایسه نشان میدهد که پتانسیل اقتصاد بدون نفت کشور بسیار قویتر از این دسته از کشورهاست که البته آن را باید مدیون برنامهریزیهایی که «اقتصاد بدون نفت» را شکل دادهاند، دانست. اما گزارش دیگری که از ایران منتشر شد، گزارش نهادی بهنام موسسه جهانی مکنزی است. گزارشهای این موسسه که یک موسسه خصوصی در زلاندنو است، اعتبار ویژهیی دارد. بنا به گفته کارشناسان، گزارشهای مکنزی برای سرمایهگذاران و افرادی که دنبال فعالیتهای تجاری در کشورهای هدف هستند تقریبا راهگشاست، از این رو نگاه موسسه مکنزی به اوضاع اقتصادی ایران
از اهمیت والایی برخوردار است. گزارش مکنزی چشمانداز اقتصاد بیست ساله ایران را ترسیم کرده است. در این گزارش -که نکات برجسته آن را میتوانید در صفحه3 بخوانید- پیشبینی شده است که به ظرفیت اقتصاد ایران تا سال2035 حدود یکهزار میلیارد دلار افزوده میشود، یعنی اقتصاد ایران تا آن سال بیش از 2000میلیارد دلاری خواهد بود. گذشته از چالشها و نقاط قوت پیش روی اقتصاد ایران که در گزارش موسسه مکنزی آمده است، گزارش این دو نهاد معتبر بینالمللی از اقتصاد ایران حاوی پیامهای مهمی است:
1- ظرفیت بلااستفاده و خوابیده اقتصاد ایران بسیار زیاد است، آنقدر که نهتنها باوجود کاهش حدود 50درصدی درآمدهای نفتی در سال گذشته رشد مثبتی را تجربه کند، بلکه بتواند طی 20سال آینده ارزش تولید ناخالص داخلی کشور را 100درصد افزایش دهد. شاید از این لحاظ رقیب اقتصاد ایران در منطقه عراق باشد اما فیالواقع تفاوت عمدهیی میان ایران و عراق در بعد داخلی و بینالمللی وجود دارد. حاکمیت سیاسی عراق در حال حاضر با چالش بزرگ تروریسم داخلی روبهروست بهطوری که تروریسم حتی بخش قابلتوجهی از کشورها را دراختیار خود گرفته است. زمان خروج تروریسم از آن کشور نه تنها معلوم نیست بلکه هزینهیی که بر دوش کشور هم گذاشته در حال حاضر قابل محاسبه نیست، بنابراین ایران در منطقه منا یکهتاز استفاده از ظرفیتهای بلااستفادهیی است که نهتنها در درون اقتصاد خلق شده بلکه چشم سرمایهگذاران خارجی هم به آن دوخته شده است.
2- استفاده از این ظرفیت پیششرطهایی دارد که در گزارش موسسه مکنزی به آن اشاره شده است. یکی از این پیششرطها توانایی در جذب 3.5هزار میلیارد دلار سرمایهگذاری است. جذب این میزان سرمایه طی 20سال یعنی آنکه سالی 175میلیارد دلار بهطور متوسط در ایران جذب سرمایه صورت گیرد. با آنکه برآورد شده که ایران میتواند با استفاده از پتانسیل منابع داخلی خود حدود 2هزار و 500میلیارد دلار از این میزان سرمایه را تامین کند اما مابقی آن که یکهزار میلیارد دلار است باید از منابع خارجی تامین شود.
3- تامین سرمایه از منابع خارجی هم پیششرطهای خاص خود را دارد. کوچکترین ریسک میتواند بر میزان و اندازه سرمایه تاثیر بگذارد. این امر به کشور و دولت هم ربطی ندارد. حال میخواهد یک کشور آفریقایی مثل بوستوانا باشد که از نگاه سرمایهگذاران خارجی نسبت به دیگر کشورهای آفریقایی نه تنها امنتر است بلکه خواهان سرمایهگذاری بیشتری هم هستند یا یک کشور توسعهیافته و ثروتمند مثل بریتانیا که برگزیت باعث شده ریسک سرمایهگذاری در آن کشور به خطر بیفتد، بنابراین طرحها و جنجالهایی که درخصوص برخی رخدادهای اقتصادی در کشور رخ میدهد مثل FATF یا IPC بدون شک نگاه سرمایهگذاری را چه در داخل و چه در خارج تحتتاثیر قرار میدهد.
4- حال مهم آموزههایی است که سیاستمداران کشور بهتر است از این گزارشها بگیرند. واقعیت امروزه فضای سیاسی و اقتصادی ایران آن است که هر موضوع اقتصادی که راهحلهایی برای اقتصاد ایران دارد سریعا به موضوع سیاسی تبدیل میشود و راهحلهای سیاسی برای آن پیدا میکنند. نمونه بارز آن همین معاهده FATF یا قرارداد IPC است. این دو موضوع هر دو اقتصادی هستند و هر دو برای کمک به ارتقای اقتصادی کشور، اما فضایی که برای آن به وجود آمد کاملا سیاسی شد بهطوری که مهار آن از دست دولتمردان تقریبا خارج شد. در این خصوص چه باید کرد؟ پاسخ به این سوال مهم است. تاکنون بسیاری از کارشناسان و سیاستمداران گذشته و حال، سخن از بلایایی که سیاسی کردن اقتصاد بر کشور گذاشته است، گفتهاند.
مصیبتی که عملا باعث ازدست رفتن بسیاری از فرصتها شده است. از این رو به نظر میآید باتوجه به بارقههایی که برای 20سال آینده اقتصاد ایران درخشیدن گرفته است یک انتظار بهحق از دولتمردان و مسوولان کشور وجود دارد و آن این است که «موضوعات اقتصادی را سیاسی نکنید» تا برای آن «راهحلهای سخت سیاسی پیدا شود.»