دولت یازدهم بی‌پناه در تبلیغات و اطلاع‌رسانی

۱۳۹۵/۱۲/۲۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۶۲۶۵۱


دولت یازدهم در حوزه اقتصادکلان توانسته است «غول تورم» را به قوطی برگرداند و شهروندان بی‌پناه ایرانی را از گزند و آسیب هر روزه این شر مطلق رها کند. اهمیت این دستاورد بزرگ شوربختانه حتی از سوی مدیران ارشد دولت گویا درک نشده است و علاقه‌یی به تشریح پیامدهای گسترده «در قوطی کردن غول تورم»‌ نشان نمی‌دهند. صدای بلند منتقدان دولت در نشان دادن بی‌اهمیتی مهار تورم کار خودش را کرده و مردان دولت را سست کرده است تا نسبت به اهمیت آن تبلیغات راه بیندازند.

از سوی دیگر مهارت دولت در دیپلماسی که توانست گروه کشورهای 1+5 را متقاعد کند با خواست ایران سازگار شده و اقدام‌های آزار‌دهنده و فلج‌کننده خود در آتش‌بس تحریم‌ها را رعایت کنند نیز کار سترگی بوده و هست. دولت یازدهم و اجزای اصلی آن متاسفانه در این حوزه نیز صدای بلندی نداشته و توانایی‌های ویژه‌یی برای نشان دادن اهمیت این دستاوردها نداشته‌اند.

واقعیت این است که اگر شهروندان ایرانی می‌توانستند پیامدهای همین دو رخداد را بر کسب و کار، زندگی و معیشت خود درک کنند (که البته این اتفاق در ذات و نهاد ناپیدای جامعه درک شده است) می‌توانست معادلات سیاسی داخلی را بیش از پیش به سوی اصلاح و سازگاری مسائل ملی در درون مرزهای ملی و در مناسبات با خارج شکل دهد و ماهیت بخشد.

این دو رویداد بزرگ و رخدادهای اقتصاد سیاسی بسیار کارآمدی که قابل مقایسه با رفتار، اقدام و گفتار دولت‌های نهم و دهم نیست و اصولا جنس آن تفاوت دارد نزد شبکه و سازمان اصلی اطلاع‌رسانی دولت متاسفانه درک نشد و به هر دلیل اقدام مناسبی برای گفت‌وگو با شهروندان انجام نشد. واقعیت این است که نهادهای اطلاع‌رسانی در سایر وزارتخانه‌ها و سازمان‌ها نیز درک درستی از کار اطلاع‌رسانی عمومی نداشته و نشان ندادند.

ده‌ها وزارتخانه، سازمان، دستگاه و موسسه دولتی که اتفاقا بودجه و امکانات مناسبی نیز در اختیار داشتند به جای اینکه تبلیغات جزیره‌یی کرده و منابع، وقت و اندیشه‌ها را به سوی مسائل فرعی هدایت کنند می‌توانستند در مسیر اطلاع‌رسانی عمومی اقدام‌های دولت عمل کنند. برای اینکه مصداق این مفهوم روشن شود به کارنامه وزارت نفت و بانک مرکزی در همین یک ماه اخیر توجه کنید: برگزاری جشنواره‌هایی برای نشان دادن توانایی‌های حوزه تخصصی آنها برای رسانه‌ها و روزنامه‌نگاران شاید در شرایط عادی کار درستی باشد اما در شرایطی که مجموعه دولت یازدهم زیر آوار انتقادهای غیرکارشناسانه‌ له می‌شود آیا نمی‌شد وقت، امکانات، منابع مالی و فکری این دو جشنواره و جشنواره‌های مشابه را برای اطلاع‌رسانی به مسائل کلان‌تر اختصاص داد.

برای اینکه روشن شود می‌توان در مسیر روشنگری اذهان کار کرد، یک مثال ساده کافی است. بانک مرکزی ایران و مرکز آمار می‌توانند با مراجعه به قیمت کالا‌های عمومی مثل چای، روغن نباتی، شیر، ماست، گوشت قرمز، گوشت مرغ، تخم‌مرغ و... در شروع کار دولت نهم و پایان کار دولت دهم و مقایسه تحولات قیمتی و مقایسه آن با قیمت‌ همان کالا‌ها در شروع کار دولت یازدهم و امروز به شهروندان یادآور شوند که چگونه از شر تورم دور مانده‌اند. دولت می‌تواند و باید برای اطلاع عموم ایرانیان به صورت جزئی‌تر یادآور شود که اگر روند تحریم‌ها ادامه پیدا می‌کرد امروز در چه وضعی بودیم. این کارها سهل و ممتنع است. سهل است، چون می‌توان به‌سادگی آن را انجام داد و ممتنع است چون اراده کافی دیده نمی‌شود.

دولت یازدهم از نظر پشتیبانی فکری، تبلیغاتی و اطلاع‌رسانی دقیق هرگز نتوانست کارآمد باشد و بی‌پناه ماند.

مشاهده صفحات روزنامه