تاریخ‌پژوهی وظیفه‌ای ملی

۱۳۹۵/۱۲/۲۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۶۲۶۹۲


عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: باید تاریخ پژوهی را به عنوان عملی اندیشمندانه و خلاقانه به مثابه یک وظیفه ملی و رهایی بخش و در خدمت بیداری و روشنگری ببینیم.

به گزارش مهر، نخستین همایش تاریخ، پژوهش و نقد متون در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات تاریخی، برگزار شد.

علیرضا ملایی توانی عضو هیات علمی پژوهشگاه در این همایش گفت: وقتی به دوره‌های مختلف تاریخ ایران نگاه می‌کنیم می‌بینیم آثار قابل توجهی توسط محققان چه خارجی و چه ایرانی نوشته شده است و ما به یک انباشت معرفت دست یافته‌ایم. هرچند خیلی رضایت بخش نیست، اما این امید را ایجاد می‌کند که با پشت گرمی بیشتری این نوع تلاش‌ها را تداوم ببخشیم.

وی گفت: با همه تلاش‌هایی که توسط محققین در حال تداوم است اما به نظر می‌رسد که به یک عرصه کمتر توجه شده است، یا از آن غفلت کرده‌ایم. آن هم بررسی انتقادی راه رفته‌یی است که تاکنون پیموده شده است. از زمانی که رشته تاریخ در دانشگاه تهران یعنی ۱۳۱۳ و حتی پیش از آن یعنی از ۱۲۹۸ در دارالمعلمین مرکزی تاسیس شد، تاکنون ما سیر طولانی و سختی را با فراز و نشیب‌های فراوان پیموده‌ایم.

ملایی توانی افزود: امروز فرصت آن فرارسیده است که به این راه رفته برگردیم و در آن یک تامل انتقادی داشته باشیم. سنت‌های علمی، نهادهای علمی، مجله‌های علمی و... و ده‌ها رخداد ریز و درشتی که در این مسیر ایجاد شده است، همه باید در معرض بررسی‌های انتقادی و بازخوانی‌های مجدد قرار بگیرد. من فکر می‌کنم این حوزه‌ها را هم در میان دانشجویان و هم در میان اساتید و به ویژه استادان جوان‌تر درباره استادان پیشتر باید آغاز کنیم.

ما استادان پیشگامی داریم که انواع گوناگون فعالیت‌های علمی را رقم زدند، ما باید برگردیم و آنها را بازخوانی کنیم و در آنها به صورت نقادانه تامل کنیم که فکر می‌کنم با این تاملات نقادانه است که ما می‌توانیم بفهمیم که امروز در کجا ایستاده‌ایم و امروز با چه چالش‌های معرفتی و نظری دست به گریبانیم. آیا وضعیت ما با کشورهای هم تراز ما که با ما شروع کرده‌اند، امیدبخش و قابل دفاع است؟ اگر این کارنامه ضعیف است ما باید با این تامل نقادانه این راه را بپیماییم.

وی گفت: ما با این گفت‌وگوهای انتقادی هم سنت علمی اساتید خودمان را ارج می‌نهیم و هم راه را برای پیمودن بهتر و با سرعت بیشتر پیدا می‌کنیم. این همایش با همین هدف برگزار شده که ان‌شاء‌الله در سال‌های آینده با قوت بیشتری برگزار خواهد شد.

ما در این همایش بیشتر به آثار تاریخی‌ای که در دانشگاه‌های ما پرمخاطب بوده است متمرکز شده‌ایم. ما قصد داشتیم اینگونه آثار را در اینجا نقادی کنیم و هرچند نقد تند و گزنده است و ممکن است اسباب دلخوری‌ها را فراهم کند.

شاید به این دلیل است که ما به نقد کردن و نقد شدن و بررسی‌های انتقادی عادت نکردیم. به هر حال باید این راه را شروع کنیم. اگرما داروی تلخ نقد را نخوریم نمی‌توانیم به استمرار حیات علمی خودمان امیدوار باشیم. پیشنهادم این است که همگان را به اینگونه بررسی‌های انتقادی دعوت کنیم.

ملایی توانی گفت: اما وقتی بحث نوشتن متن دانشگاهی به میان می‌آید حسایست‌هایی را هم در پی خواهد داشت.

من چند سوال را در این زمینه طرح می‌کنم که فکر می‌کنم مهم‌تر از هر پاسخی است که ممکن است به آنها بدهیم. ابتدا ما باید تامل کنیم که این متون با چه هدف و رویکردی نوشته می‌شوند؟ دوم چه نوع مطالب و موضوعاتی در آنها مطرح اند؟ سوم این متون براساس چه فرآیندهایی تولید و توزیع و خوانده می‌شوند؟ تاکنون چه مسیری را در تدوین متون درسی دانشگاهی پیموده ایم؟ الان در کجاییم آیا این روند طی شده یک روند تکاملی و رو به پیشرفت بوده است؟ آیا توانسته‌ایم افق‌های جدیدی را در ذهن دانشجویانمان باز کنیم؟ آیا توانسته‌ایم امکان فهم‌ها و خوانش‌های مختلف را در میان آنها پدید آوریم؟ آیا به بررسی انتقاد سنت‌های پیشگامانمان دست یافته ایم؟ آیا می‌دانیم که چگونه می‌توانیم از پیشگامان گذر کنیم؟

توانی افزود: طبیعتا وقتی این پرسش‌ها مطرح می‌شود و درباره آنها تامل می‌کنیم زمانی محقق می‌شوند که بتوانیم به یک گفت‌وگوی انتقادی با سنت، راه و روش پیموده خودمان رویارو شویم و در این گفت‌وگوهای انتقادی است که می‌توانیم راه‌ها و افق‌های جدیدی بیابیم.

در درجه اول باید پاسخ دهیم که هدف از مطالعات تاریخی چیست؟ به هر حال من فکر می‌کنم که باید تلاش کنیم که تدوین متون درسی به فرصتی برابر و رقابت پذیر برای همه پژوهشگران مستعدپذیر تبدیل شود، تا با نقد مستمر این راه پیموده بتوانیم امکان تفکر دایمی را نهادینه کنیم. اینگونه است که می‌توانیم به رشد تاریخ کمک کنیم.

عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در پایان یادآور شد: ما به عنوان دانشگاهیانی دردمند و ایران دوست، باید تاریخ پژوهی را به عنوان عملی اندیشمندانه و خلاقانه به مثابه یک وظیفه ملی و رهایی بخش و در خدمت بیداری و روشنگری ببینیم نه به عنوان یک وظیفه سازمانی، اداری و بروکراتیک. یعنی آن چیزی که امروز مرسوم شده

است.

باید بکوشیم تاریخ پژوهی را به عاملی برای بازخوانی تجربه‌ها و تامل در گسست‌ها و عقب ماندگی‌ها تبدیل کنیم و از این طریق به تربیت نسلی پرسشگر، کنجکاو، نقاد و کاوشگر

مدد برسانیم.

مشاهده صفحات روزنامه