5 راهکار برای جذب نخبگان ایرانی خارج از کشور
سرمایههای انسانی جوان و تحصیلکرده، بدون شک یکی از اصلیترین داراییهای کشور محسوب شده و توسعه این داراییها و بهکارگیری بهینه آن در توسعه کشور در سیاستهای کلی کشور (بندهای 2-7، 4-6 و 6-3 سیاستهای کلی علم و فناوری ابلاغی مقام معظم رهبری در سال 1393) و همچنین نقشه جامع علمی کشور مورد تاکید قرار گرفته است. بعضا در محافل رسانهیی تحلیلهایی در خصوص شرایط بحرانی کشور در حوزههایی مانند مهاجرت نخبگان، فرار مغزها، کاهش ضریب هوشی و نظایر آن ارائه میشود که موجب شکلگیری مباحثی جدی و چالشبرانگیز در محافل سیاستی و تخصصی شده است. این در حالی است که بسیاری از تحلیلهای ارائه شده در رسانهها، مستند به آمار بهروز و معتبر نبوده یا مبتنی بر برداشتهای شخصی و تجربیات محدود افراد است که ممکن است تطابق کافی با واقعیات نداشته یا از دقت کافی برخوردار نباشد. از سویی دیگر روند مهاجرت و جابهجایی بینالمللی اتباع تحصیلکرده و به بیان عمومیتر، جامعه نخبگانی از مسائلی است که در اکثر کشورها بهصورت مستمر مورد رصد آماری قرار گرفته و گزارشهای رسمی و معتبر داخلی و خارجی در مورد آن منتشر میگردد و مبنای تصمیمسازی قرار
میگیرد. بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع نخبگان در سیاستهای نظام، ضرورت توجه دقیقتر، علمیتر و همچنین پایش و رصد مستمر تحولات در این حوزه بهشدت احساس میشود. نقش و تاثیر مهاجرت بر انتقال دانش، فرهنگ و در نهایت توسعه اقتصادی اثباتشده است. آمارهای بینالمللی نشان میدهد، مهاجرت پدیدهیی جهانی و در حال رشد است. از سال 2013 ﻧﺮخ ﻣﻬﺎﺟﺮت انسانها در زمین از ﻧﺮخ اﻓﺰاﯾﺶ ﺟﻤﻌﯿﺖ انسانها ﭘﯿﺸﯽ ﮔﺮفته است. ﺑﺮ اﺳﺎس آﻣﺎر ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ، ﺟﻤﻌﯿﺖ ﻣﻬﺎﺟﺮان در ﺳﺎل 2015 بالغ بر 244میلیون نفر معادل 3.3درﺻﺪ از ﮐﻞ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺳﺎﮐﻨﺎن کره زمین است. از اینرو کشورهای مهاجرپذیر و مهاجرفرست سعی میکنند با توجه به اقتضائات خود سیاستهای مناسب در زمینه بهرهبرداری از مهاجرت برای دستیابی به اهداف توسعه را طراحی کنند. در این زمینه کشورهای مهاجرپذیر دو سیاست اصلی جذب مهاجران متخصص و با مهارت بالا و نیز ادغام جمعیت مهاجر در جامعه میزبان را طراحی و پیادهسازی میکنند. از سوی دیگر کشورهای مهاجرفرست نیز دو سیاست اصلی حفظ استعدادهای برتر و نخبگان خود یا جلوگیری از فرار مغزها و نیز بهرهبرداری از نخبگان غیرمقیم یا چرخش مغزها را در دستور کار خود قرار
دادهاند. نیاز به یادآوری نیست که اطلاعات قابل اتکا و بهروز در زمینه مهاجران و مهاجرت ضرورتی اجتنابناپذیر برای سیاستگذاری مبتنی بر شواهد، اطلاعرسانی به افکار عمومی و شفافسازی در مواجهه با تصورات غلط است.
روند کلی مهاجرت در سطح بینالمللی و وضعیت ایران در مقایسه با سایر کشورها
دادهها و روندهای کلان مهاجرت در سطح دنیا، حاکی از افزایش دو برابری مجموع مهاجران از سال 2000 تا 2010 است. در سال 2013، جمعا 231.5 میلیون نفر خارج از وطن خود زندگی کردهاند. در حالی که در سال 2013 جمعیت جهان نسبت به سال 2000 حدود 32.7درصد رشد داشته، نرخ رشد جمعیت مهاجر جهان 32درصد بوده است. این امر نشاندهنده میل بالای بشر به مهاجرت (با اهداف مختلفی همچون یافتن زندگی بهتر، ادامه تحصیل، کسب موقعیتهای شغلی و...) است.
از طرفی کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) به عنوان مهمترین کشورهای توسعهیافته در جهان، تاکنون میزبان بیش از 90درصد مهاجران متخصص و تحصیلکرده دنیا بودهاند. این کشورها اصلیترین مقصد مهاجرت ایرانیان را نیز تشکیل دادهاند. براساس این گزارش، ایران جزو 20 کشور مبدا اول مهاجران جدید به کشورهای OECD در سال 2011 نیست.
به علاوه، در گزارش مهاجرت و وجوه ارسالی 2016 بانک جهانی، از حیث خروجی تجمیعی مهاجر تا این سال، ایران با 1.6میلیون نفر بین 30 کشوری که بالاترین جمعیت خروجی مهاجر را داشته حضور ندارد.
بر اساس آخرین گزارشOECD در مورد افراد ترک وطن کرده، مجموعا 845 هزار نفر ایرانی مهاجر در کشورهای OECD وجود دارد که معادل 1.5درصد از جمعیت کشور است که کمتر از نصف میانگین جهانی 3.2 درصدی و کمتر از یک سوم میانگین 5 درصدی در کشورهای اروپایی است. مهمترین کشورهای میزبان ایرانیان مهاجر در کشورهای OECD در شکل «2» قابل مشاهده است.
در آخرین ردهبندی وبگاه سازمان اطلاعات ایالات متحده در کتاب آمار جهان در رابطه با میزان نرخ خالص مهاجرت در سال 2016، ایران با نرخ
«1/0 - » در میان 222 کشور جهان در میانه جدول و رده 107ام قرار دارد (جدول «1») . در این سال، کشورهای قطر، جزایر ویرجین بریتانیا و لوکزامبورگ به ترتیب با نرخ 18.20+، 16.90+ و 16.30+ در رده اول تا سوم این ردهبندی و کشورهای میکرونزی، ساموآ و تونگا به ترتیب با نرخ 20.90-، 20.60- و 17.80- در ردههای آخر این ردهبندی قرار گرفتند.
در خصوص مهاجران ایرانی به کشورهای OECD، میتوان گفت بیش از 60درصد مهاجران ایرانی به کشورهای انگلیسیزبان امریکا، کانادا، انگلیس و استرالیا مهاجرت کردهاند که بیشترین سهم آن با 35درصد در کشور امریکا زندگی میکنند. بر اساس گزارش بینالمللی مهاجرت سازمان ملل (2015) تا سال 2013 در مجموع اکثریت مهاجران ایرانی به کشورهای امریکا، آلمان، کانادا، انگلیس و سوئد عزیمت کردهاند (جدول «2») .
بر اساس دادههای سازمان ملل، تا نیمه سال 2015 جمعا 244 میلیون نفر مهاجر در سطح جهانی وجود داشته که 000/123/1 آنها ایرانیان مهاجر هستند (معادل 1.4درصد جمعیت کشور) . ایران 54 امین کشور دنیا از نظر تعداد مهاجران محسوب میشود.
روند مهاجرت افراد تحصیلکرده و جابهجایی دانشجویان در سطح بینالمللی
نگاهی به آمار جهانی دانشجویان بینالمللی و جابهجایی آنها در دو دهه گذشته، نشان از رشد حدود چهار برابری است. طبق آمار و اطلاعات موسسه مشاوره بینالمللی آموزش و قوانین، تعداد دانشجویان بینالمللی از 1.3 میلیون در سال 1990 به 5 میلیون دانشجو در سال 2014 رسیده است.
مهمترین مقاصد دانشجویان بینالمللی در قرن 20، کشورهای انگلیسی زبان (امریکا، انگلیس، کاناد، استرالیا و...) محسوب میشدند. اما در حال حاضر دیگر کشورها به خصوص کشورهای آسیایی در زمینه جذب دانشجویان تلاشهایی صورت دادهاند و رقابت در جذب دانشجویان در حال افزایش است.
بر اساس آمار سازمان همکاری اقتصادی و توسعه، ایران جزو کشورهای با تعداد بالای ارسالکننده دانشجو به کشورهای پیشرفته محسوب نمیشود. چین، روسیه، کره جنوبی و هند چهار کشور اول ارسالکننده دانشجو به کشورهای توسعهیافته هستند. تعداد کل مهاجران با تحصیلات بالای دنیا که در سال 2011 میلادی در کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه زندگی میکردند، 31 میلیون نفر بوده که نسبت به سال 2001، 13 میلیون رشد داشته است. رشد مهاجران تحصیلکرده آسیایی به کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه، طی 10سال گذشته دو برابر شده و به 8.3 میلیون نفر رسیده است. کشورهای اصلی مقصد و مبدا دانشجویان در سال 2012 و نرخ تغییرات آن نسبت به سال 2008 بر اساس دادههای OECD نشان میدهد که ایران در جمع کشورهای پذیرنده دانشجوی بینالمللی قرار ندارد و همچنین جزو 10 کشور برتر صادرکننده دانشجو به دانشگاههای بینالمللی نیز نیست. نکته قابل توجه حضور کشور عربستان سعودی در بین کشورهای فرستنده دانشجو به کشورهای OECD است. رشد 218 درصدی دانشجویان این کشور نسبت به سال 2012 میتواند نشاندهنده سیاست این کشور برای اعزام دانشجو به خارج از کشور باشد.
ایران با داشتن 32، 758 دانشجو درOECD در میان
10 کشور برتر فرستنده دانشجو قرار ندارد. افزایش تعداد دانشجویان بینالمللی، نشان از اهمیت جذب و ارسال دانشجویان بینالمللی جهت تبادل دانش و فناوری مدرن دارد و جمهوری اسلامی ایران نیز باید با اتخاذ سیاستهای مناسب این امر را با جدیت دنبال کند.
روند مهاجرت و جابهجایی ایرانیان تحصیلکرده و جابهجایی دانشجویان ایرانی و مقایسه با کشورهای منتخب
در سال 2011، حدود 494 هزار ایرانی در کشورهایOECD مشغول به کار بودهاند که از این تعداد 302.3 هزار نفر تحصیلات سطح بالا (دارای مدرک آموزش عالی) داشتهاند. بر اساس آمارهای رسمی 51.6درصد ایرانیان مهاجر به کشورهای OECD در مشاغل با مهارتهای بالا به اشتغال میپردازند و 44درصد در مشاغل با نیاز به مهارت متوسط به فعالیت میپردازند. کشورهای آسیایی هند، فیلیپین و چین اصلیترین کشورهای فرستنده مهاجران با تحصیلات بالا به کشورهای OECD هستند. مقایسه وضعیت ایران با تعدادی کشور منتخب در این زمینه در شکل «4» نمایش داده شده است.
در سال 2011، در فهرست کشورهای با بیشترین مهاجران تحصیلکرده در کشورهای OECD، ایران در رتبه 16ام قرار دارد (رتبه ایران در سال 2000، 15ام دنیا بوده است) . اگرچه ایران در میان کشورهای اصلی مهاجرفرست قرار ندارد اما در میان کشورهای مبدا مهاجران با تحصیلات بالا، ایران در جایگاه 16 قرار دارد. بر اساس آمار سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه، رشد تعداد مهاجران تحصیلکرده در هند و پاکستان در بین سالهای 2000 تا 2010 با نرخ 123درصد بسیار چشمگیر بوده است و این نرخ رشد برای ایران در این بازه زمانی حدود 63درصد بوده است.
باید عنوان کرد که ایالاتمتحده، انگلستان و کانادا سه مقصد اصلی برای مهاجران دارای تحصیلات بالا هستند. این سه کشور در مجموع 62درصد از کل مهاجران با تحصیلات بالای کشورهای OECD را میزبانی میکنند. یک تفاوت بزرگ بین ایالاتمتحده که میزبان 40درصد از مهاجران است با انگلستان و کانادا، با 11درصد مهاجران وجود دارد. مهاجران با تحصیلات بالا در ایالاتمتحده فقط 30درصد از کل مهاجران این کشور را شامل میشوند، در حالی که رقم مشابه برای کانادا و انگلستان 52درصد و 46درصد است.
در خصوص مهاجران جدید بالای 15 سال به کشورهای OECD، ایران در جایگاه نهم آسیا با میزان 117 هزار نفر قرار دارد. بررسی این آمار بهصورت تجمعی نشان میدهد که بر اساس سهم مهاجران تحصیلکرده و ماهر از تعداد کل مهاجران، ایران جایگاه چهارم را با سهم 50درصد مهاجران متخصص در میان همه کشورها داراست.درصد اشتغال مهاجران با تحصیلات بالا برای ایران 71درصد است که 51.6درصد از این افراد در مشاغل با مهارت بالا مشغول به فعالیت هستند که این عدد برای مهاجران کشور ترکیه به عنوان مثال 19درصد است.
در خصوص مهاجرت نیروهای با تحصیلات بالا، بعضی از کشورهای دنیا بهخصوص کشورهای واقع در امریکای مرکزی و حوزه دریای کاراییب، با بالاترین نرخ مهاجرت نیروی تحصیلکرده مواجهاند.
همانطور که بررسی شد ایران در زمره کشورهایی است که کمتر از 5درصد مهاجر تحصیلکرده به کل جمعیت تحصیلکرده را دارد. عموماً کشورهای کوچک و جزایر واقع در اقیانوس با مشکل فرار مغزها بیشتر درگیر هستند. ایران جزو کشورهای با پایینترین سطح مهاجرت افراد با تحصیلات بالا نسبت به کل تحصیلکردگان در مبدأ (وطن) قرار دارد. در واقع نرخدرصد مهاجرت افراد تحصیلکرده به کل تحصیلکردگان موجود برای ایران (حدود 4 درصد)، از بسیاری از کشورهای با وضعیت توسعه مشابه و نیز کشورهای پیشرفته کمتر است.
دادههای موسسه آمار یونسکو که به جابهجایی بینالمللی علمی میپردازد از اصلیترین منابع داده و اطلاعات بینالمللی در حوزه آموزش عالی است. در این گزارش آمار و دادههای مربوط به تعداد دانشجویان هر کشور که خارج از آن کشور به تحصیل (و نه اقامت دایم) اشتغال دارند مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرد.
بر اساس دادههای این موسسه، جریان خالص جابهجایی دانشجویان بینالمللی (تعداد دانشجویان بینالمللی ورودی کشور منهای تعداد دانشجویان بینالمللی آن کشور در دیگر کشورها) و سهم دانشجویان بینالمللی ورودی به هر کشور و خروجی از آن پرداخته میشود. با وجود اینکه تعداد کل دانشجویان خروجی در مقایسه با سایر کشورها رتبه بالایی ندارد اما بر اساس دادههای این موسسه، در تراز خالص جابهجایی دانشجویان بینالمللی، تراز ایران از تمام کشورهای منتخب مورد مقایسه (برزیل، مصر، ترکیه، مالزی و عربستان صعودی) منفیتر است (34، 300- در سال 2015) که نشان از عدم تلاش کافی و فراهم آوردن زیرساختهای مورد نیاز برای جذب دانشجویان بینالمللی در کشور است. در زمینه جذب دانشجوی خارجی و نسبت آن به کل دانشجویان کشور، ایران در سال 2015، 0.287درصد و پایینتر از تمامی کشورهای مورد مقایسه به جز هند، چین و برزیل است.
وضعیت کشور در تراز خالص جابهجایی دانشجویان بینالمللی، زمانی که بهعنوان درصدی از کل دانشجویان مشغول به تحصیل در کشور محاسبه و با کشورهای منتخب مقایسه میشود، نشان از وضعیت کاملاً عادی کشور (0.71-درصد در سال 2015) و بالاتر از کشورهایی مانند مالزی، عربستان سعودی و چین است. البته عملکرد خوب ترکیه، برزیل و مصر دردرصد دانشجویان خارجی به کل دانشجویان این کشورها میتواند دستمایه برنامهریزیهای آتی کشور در این زمینه قرار گیرد.
در شاخص نرخ خالص ثبتنام بینالمللی دانشجویان ودرصد آن از کل دانشجویان شاغل به تحصیل در کشور، ایران با 0.72درصد در سال 2015، در وضعیتی کاملاً مشابه با ترکیه و چین و بالاتر از مصر و برزیل قرار دارد. عربستان سعودی در سالهای اخیر رشد بسیار زیادی را در این شاخص تجربه کرده (3.5درصد در سال 2015) که نشان از سیاستهای هدفدار این کشور در توسعه دانشجویان بینالمللی این کشور است.
همچنین در شاخص تعداد خالص دانشجویان بینالمللی هر کشور، وضعیت ایران (48 هزار نفر در سال 2015) در مجموع قابل قبول و همتراز با برزیل و ترکیه قرار دارد. تعداد دانشجویان بینالمللی در مالزی و عربستان با اختلاف، از ایران بالاتر است. تعداد دانشجویان خارجی عربستان هم با شیب زیادی از تقریباً 10 هزار دانشجوی خارجی در سال 2000 به بیش از 85 هزار دانشجوی خارجی در سال 2015 رسیده است.
نرخ ناخالص ثبتنام در آموزش عالی خارج از کشور به نسبت دانشجویان هر کشور که خارج از آن کشور به تحصیل مشغول هستند به جمعیت در سن تحصیلات دانشگاهی در آن کشور اطلاق میشود. با مقایسه وضعیت ایران با کشورهای هدف میتوان دریافت که سهم دانشجویان ایرانی در مقایسه با تعدادی کشور منتخب قابل قبول، اما با شیب کمی در حال رشد است.
در نهایت باید اشاره شود بر اساس بررسی آمار و اطلاعات بینالمللی، وضعیت کشور در حوزه دانشجویان بینالمللی و تحصیلکردگان ایرانی غیر مقیم به هیچوجه بحرانی نیست. لذا تعبیرهای برخی رسانهها و محافل علمی در این راستا غیر دقیق و مبتنی بر برداشتهای متفاوت از آمار و اطلاعات این حوزه و واژگان تخصصی این حوزه است. اما باید اذعان داشت بخشی از دانشجویان و تحصیلکردگان یاد شده، سرمایههای ویژه کشور هستند که باید به صورت فعال و هدفمند مدیریت، و از توانمندیهای آنها بهرهبرداری مناسبی صورت گیرد. مهمترین مسائلی که در شرایط فعلی میتواند دست مایه اقدامات سیاستی و اجرایی نهادهای ذیربط در راستای گردش دانشجویان بینالمللی و تحصیل کردگان غیر مقیم قرار گیرند در چند محور قابل جمعبندی است:
الف) مدیریت و ساماندهی مستمر و فعال گردش دانشجویان بینالمللی و همکاری با تحصیل کردگان ایرانی غیر مقیم در راستای نیازها و اولویتهای پژوهشی و فناورانه کشور
ب) هدایت تحصیلی استعدادهای جوان کشور به سمت رشتههای مورد نیاز و دارای اولویت (مانند مدیریت، اقتصاد، صنعت خودرو، هوانوردی، مهندسی پزشکی، تجارت بینالملل و...) در راستای افزایش نرخ ماندگاری آنها در کشور
ج) ساماندهی اشتغال نخبگان و تحصیل کردگان از طریق الزام به کارگیری آنها در داخل، در قراردادهای خارجی شرکتهای بینالمللی در قالب پیوست فناوری قراردادهای شرکتهای بزرگ ایرانی
د) رویکرد فعال به تشویق دانشجویان بینالمللی و تحصیل کردگان ایرانی غیرمقیم برای بازگشت به کشور و افزایش پوشش و گستره حمایت از آنها
ملاحظات سیاستی در باب جابهجایی دانشجویان و مهاجرت تحصیلکردگان
باید پذیرفت که جابهجایی نیروهای کار متخصص و تحصیلکرده و نیز دانشجویان، زمینه تبادل دانش و فناوری را در سطح بینالمللی فراهم میآورد. آمار ارائه شده توسط مراجع بینالمللی مانند سازمان ملل، سازمان همکاری اقتصادی و توسعه یا آمارهای ارائه شده در بانکهای اطلاعاتی اداره مهاجرت امریکا، بیانگر نرخ پایین مهاجرت دانشجویان ایرانی نسبت به سایر کشورهای با سطح توسعه مشابه ایران است. با توجه به اینکه ایران در زمره کشورهایی است که نرخ افراد تحصیلکرده نسبت به کل جمعیت در آن بالاست و در حال حاضر هم بالغ بر 5 میلیون دانشجو در کشور مشغول به تحصیل هستند؛ خروج سالانه کمتر از 10 هزار دانشجو برای ادامه تحصیل، در مقایسه با کشورهای مشابه میزان کمتری داشته و نشان از نبود برنامه مناسب برای بهرهگیری از منافع حاصل از تبادل دانش و فناوری از طریق دانشجویان بینالمللی است. در شاخص نرخ دانشجویان مهاجر (خروجی از کشور) به کل دانشجویان، در مقایسه با کشورهایی مانند عربستان، کره جنوبی و بسیاری از کشورهای در حال توسعه، ایران عملکرد ضعیفتری دارد. از آنجا که در فضای مدرن آموزش و تعالی، جابهجایی دانشجویان و افراد متخصص، پژوهشگر و
تحصیلکرده، موجب تبادل دانش در سطح بینالمللی شده، این امر برای کشورهای مبدأ از اهمیت ویژهیی برخوردار است. بر اساس ملاحظات یاد شده، سه گزاره سیاستی عمده مطرح میشود که باید توسط سیاستگذاران و تصمیمگیران کشور مورد توجه قرار گرفته و جهتگیری آتی کشور حول آنها به دقت تدوین و پیادهسازی گردد.
1) تصمیمگیری در مورد تمایل یا عدم تمایل کشور به حضور فعال و هدفمند دانشجویان ایرانی در سطح بینالمللی
در حال حاضر در محافل رسانهای، عموما افزایش حضور دانشجویان ایرانی در سطح بینالمللی به عنوان یک تهدید تلقی میشود و با در نظر گرفتن حضور نسبتا کمرنگ دانشجویان ایرانی خارج از کشور (به گواه آمار سازمانهای بینالمللی)، لازم است تصمیمگیری لازم در خصوص حمایت یا عدم حمایت از ارسال دانشجویان به خارج از کشور در اسرع وقت اتخاذ شود.
روند و سیاستهای بسیاری از کشورهای مشابه و دارای انگیزه توسعه و همپایی (کچآپ) فناورانه (مانند چین، هند، عربستان سعودی، مالزی و...)، نشان از تمایل آنها به افزایش هدفمند دانشجویان خود در سطح بینالمللی است که میتواند در صورت برنامهریزی مناسب به کانالی موثر در انتقال و تبادل دانش و فناوری تبدیل شود.
2) تصمیم در مورد شبکهسازی، جذب و بهرهبرداری از ایرانیهای تحصیلکرده و دانشجویان ایرانی غیرمقیم در کشور
بسیاری از کشورها با طراحی و پیادهسازی برنامههای هوشمندانه شبکهسازی و تشویق به بازگشت دانشجویان و تحصیلکردگان خود در دیگر کشورها، از ظرفیت آنان در توسعه علمی و فناورانه بهره فراوانی بردهاند (نمونه بارز آن در حال حاضر چین و هند هستند) . اما در ایران در این راستا، تلاشهای کافی صورت نگرفته و عزم سطوح سیاسی و حاکمیتی در این باره روشن نیست و گواه آن، نبود همکاریهای نظاممند بین ایرانیان تحصیلکرده خارج از کشور با دانشگاهها، بنگاهها و سازمانهای دولتی ایرانی است. این در حالی است که بارها علاقهمندی هموطنان غیرمقیم به همکاری با کشور اعلام شده است.
3) تصمیم در مورد بینالمللی کردن دانشگاهها و موسسات پژوهشی داخلی از نظر جذب دانشجو، محقق و استاد خارجی
یکی از شاخصهای متداول رتبهبندی دانشگاهها و موسسات پژوهشی، میزان درگیر شدن آنها در جذب دانشجویان و اساتید خارجی است که میتواند در زمینه تبادل دانش و فناوری و نیز تاثیرگذاری در راستای منافع علمی و فناورانه کشور بسیار مثمر ثمر باشد. اما با شرایط فعلی و نیز محدودیتهای اخذ روادید و فعالیت قشر تحصیلکرده و دانشجویان خارجی، بروز منافع یاد شده عملا فراهم نیست. این امر لزوم تصمیمگیری و توجه سطوح سیاسی و حاکمیتی نظام به این مقوله را گوشزد میکند.
4) استمرار و افزایش مقیاس اقدامات و برنامههای فعلی مشوق بازگشت تحصیلکردگان ایرانی غیرمقیم به صورت هدفمند
مدیریت فعال جابهجایی بینالمللی دانشجویان و تحصیلکردگان ایرانی در راستای نیازهای پژوهشی و فناورانه کشور و همکاری مستمر با آنها، باید با برنامههای هدفمند بازگشت نخبگان همراه گردد. برنامه فعلی بنیاد نخبگان «همکاری با متخصصان و دانشمندان برجسته ایرانی غیرمقیم» در این راستا، در دوره زمانی نسبتا کوتاه اجرای آن با نتایج مناسبی همراه بوده که باید ضمن ارزیابی و بهبود مستمر آن، زمینه افزایش پوشش و دامنه حمایتهای ناشی از آن برای دانشجویان و تحصیلکردگان غیرمقیم فراهم آید.
5) به کارگیری تحصیلکردگان و نخبگان در داخل در قالب پیوست فناوری قراردادهای شرکتهای بینالمللی با شرکتهای بزرگ ایرانی
در ماده 2 نظامنامه پیوست فناوری در قراردادهای بینالمللی، حداکثر بهکارگیری منابع انسانی متخصص ایرانی در اجرای طرح و ارتقای دانش تخصصی و مهارت نیروی انسانی مورد تاکید قرار گرفته است. در صورت اجرایی کردن به کارگیری آن میتوان تا حد قابل قبولی به اشتغال نخبگان و تحصیلکردگان سامان بخشید و نرخ ماندگاری آنها را افزایش داد.