5 چالش حکمرانی شهری با اقلیم
مجید دکامین
دانشجوی دکتری اکولوژی گیاهان زراعی
امروزه کسی منکر تغییر اقلیم و آثار آن بر زندگی روزمره انسانها نیست. اگر شهرهای ما بهدنبال حل چالشهای مرتبط با تغییر اقلیم هستند، راهکار موثر در این مورد را میتوان در تغییر رویکرد حکمرانی کنونی حاکم بر شهرها جستوجو کرد. هدف از این نوشتار در مرحله اول نشاندادن خطرات اصلی است که شهرهای ما را تهدید میکند و در مرحله بعد ارائه چالشهای حکمرانی است که بهواسطه آن میتوان هنجارهای برنامهریزی و سیاستگذاری شهری را تغییر داد تا سرمایهگذاری موثری در زیرساختها و مدیریت شهرها ایجاد شود و درنهایت بتوان به حکمرانی شهری جامعی درخصوص سازگاری با اثرات تغییر اقلیم دست یافت.
اگر بخواهیم درک درستی از شهرهای سازگار با تغییر اقلیم داشته باشیم ضروری است که به تعریف سازگاری و کاهش خطر بلایا بپردازیم. بهطورخاص سازگاری با تغییر اقلیم و کاهش خطر بلایا هر دو در راستای کاهش آثار بلایای مرتبط با تغییر اقلیم و خطرات مرتبط با آنها هستند و لازم است تلفیق همافزای آنها در شهرهای ما مدنظر سیاستگذاران شهری قرار گیرد. سازگاری با تغییر اقلیم به نگرانیهای مربوط به تغییر اقلیمی اشاره دارد. سازگاری عبارت است از تطابق سامانههای طبیعی و انسانی در پاسخ به محرکهای فعلی یا پیشبینینشده اقلیمی یا آثار آنها، بهگونهیی که منجر به تعدیل خسارات یا بهرهمندی از فرصتهای سودمند شود. مفهوم جامعتر سازگاری درباره مسائل غیراقلیمی، مانند فرسایش خاک و نشستهای سطحی نیز کاربرد دارد. همچنین کاهش خطر بلایا را مجموعه فعالیتهای کاهشدهنده خطر بلایا از طریق تحلیل و مدیریت نظاممند علل بلایا تعریف میکنند.
این اقدامات شامل مواردی همچون کاهش مواجهه با مخاطرات، کاهش آسیبپذیری مردم و داراییها، مدیریت هوشمندانه زمین و محیطزیست و آمادگی بهینه در برابر وقایع آسیبزا میشود. نتیجه این اقدام را میتوان کاهش قابلتوجه خسارات جانی، اجتماعی، اقتصادی و محیطزیستی ناشی از بلایا در شهرها دانست.
از نظر اقلیمی میتوان گفت کلانشهرهای ایران (شهرهای با جمعیت بیش از یک میلیون) با خطرات جدی از نظر تاثیر تغییر اقلیم روبروست و ما برای مقابله با آنها آمادگی لازم را نداریم. همین امر تدوین و اجرای سیاست و راهبرد سازگاری با تغییر اقلیم در این شهرها را ضرورت میبخشد. این در حالی است که متاسفانه تاکنون هیچگونه ارزیابی جامعی از نظر سازگاری با تغییر اقلیم در کلانشهرهای ایران انجام نشده است.
به عنوانمثال شهر تهران 16.21درصد از جمعیت کل کشور را در خود جای داده است (درگاه ملی آمار) و این جمعیت روز به روز در حال افزایش است و در اغلب نقاط آن فعالیتهای اقتصادی، سکونتگاهی و زیرساختها در مکانهای با ریسک بالا تمرکز دارند. چنین شهری با چنین ساختاری با مسائلی همچون آلودگی هوا و گازهای گلخانهیی، حفظ کیفیت هوا، تغییر الگوی بارشها و باد و غیره روبهرو است. پدیده تغییر اقلیم، ما را مجبور خواهد کرد تا تعاریف خود را از خطرات شهری تغییر داده و اصلاحات خاصی در حکمرانی شهرها به وجود آوریم. بهنحویکه بتوانیم این خطرات را اندازهگیری و پایش کنیم و در پاسخ به آنها، سیاست، برنامهریزی و مدیریت مناسب را به کار بندیم. حال اینکه ما چگونه به این مهم دست پیدا کنیم، موضوع این نوشتار است.
بیشک راهحلهای موثر و بلندمدت را میتوان در رویکرد حکمرانی بر شهرها جستوجو کرد جایی که نقشهای خاصی برای طیف گستردهیی از فعالان شهری تعریف میشود. حل خطرات برآمده از تغییر اقلیم را میبایست در چارچوبی فراتر از چارچوب تعریفشده برای خطرات پیش روی شهرها تعریف کرد. بطورکلی میتوان سه دسته خطرات مرتبط با تغییر اقلیم برای کلانشهرهای ایران تعریف کرد.
تغییرات دمایی (افزایش دمای روزانه و شبانه در شهرها و ایجاد امواج گرمایی)، تغییرات بارش (در برخی شهرها افزایش شدت و در برخی کاهش)، تغییرات در شدت توفانها و گرد و غبارها. ازجمله اثرات تغییرات دمایی را میتوان افزایش تقاضا برای خنککنندگی، کاهش کیفیت هوای شهرها، کمبود انرژی، اثرات جزایر گرمایی، افزایش تقاضای آب و مسائل مرتبط با کیفیت آب، اثر بر سلامت انسانها و افزایش خطر مرگ و میر بر اثر گرما دانست (به عنوانمثال تاکنون مطالعهیی در خصوص افزایش هر درجه دما در کلانشهرهای ایران و تغییر در مصرف انرژی و آلودگی هوا و مصرف آب انجام نشده است) . تغییر در الگوهای بارش (زیادشدن یا کمشدن) باعث فشار بر زیرساختهای آب و فاضلاب، تغییر کیفیت و کمیت آبهای سطحی، آلودگی منابع آب، بیماریهای مرتبط با آب، خطر بیماریهای پوستی و عفونی و مرگ و میر، اختلال در سکونتگاهها و حتی اختلال در حمل و نقل میشود. توفانها و گرد و غبار باعث افزایش مهاجرت و تغییر الگوی سکونتگاهها، ازبینرفتن داراییها و افزایش بیمارها خواهد شد. کلانشهرهای ایران بهصورت نامتناسبی تحتتاثیر این خطرات هستند و در این خصوص از حمایت نهادی و زیرساختی متناسب
با این خطرات برخوردار نیستند. برای مثال، در شهر تهران زیرساختهای بهداشتی برای مقابله با مصدومان و بیماران در هریک از این بحرانهای اقلیمی، مقایسه با شهرهای توسعهیافته دنیا وجود ندارد و در مواقع بحران امکان خدماترسانی در شهر متناسب با جمعیت آن بههیچوجه وجود ندارد. بحرانهای مرتبط با تغییر اقلیم همهگیر بوده و تمام شهر و مناطق اطراف آن را دربرمیگیرد و بهصورت دایمی سرمایههای اجتماعی و اقتصادی شهر را در یک فرایند فرسایشی از بین میبرد. نمونهیی از این اثرات را میتوان در پدیده گرد و غبار و قطعی برق در خوزستان و اثرات آن در چند ماه اخیر جستوجو کرد.
ایجاد معیارها و شاخصهای طیف تاثیرپذیری شهرها از چنین پدیدههایی نیازمند تصمیمگیریهای رسمی، تدوین یا اصلاح سیاستهای مرتبط با توان تابآوری اقلیمی در شهرها، مدیریت کارآمد شهری بلایا و حکمرانی قدرتمند در سطوح شهری است.
بطورکلی میتوان پنج چالش حکمرانی را در خصوص سازگاری با اثرات تغییر اقلیم تعیین کرد:
1- راهبری کارآمد: راهبری کارآمد اصلیترین عامل در دستیابی به برنامه عمل اقلیمی برای شهرها است. راهبری کارآمد را میتوان با غلبه بر فردگرایی و رقابتهای سیاسی به دست آورد. توانایی اجماع و هماهنگی بهتر در سرمایهگذاری در زیرساختها و امکانات باعث میشود که شهرها نسبت به تغییرات اقلیمی تابآور باشند.
2- بهرهوری سرمایهگذاری: بهرهوری سرمایهگذاری، هسته مرکزی برای تابآوری شهرها در برابر اثرات تغییر اقلیم است. عدم تابآوری شهرهای ما در مقابل چالشهای تغییر اقلیم بیشتر از ناحیه سرمایهگذاری ناکارآمد در سطوح محلی حکمرانی به وجود آمده است. بهطورکلی میتوان گفت که بازتوزیع مسوولیتها بین سطوح مختلف حکمرانی شهری تنها راهحل پایدار برای تابآوری شهری در برابر تغییر اقلیم نیست، بلکه میبایست توزیع مناسب منابع مالی در سطوح شهری در راستای تابآوری نیز انجام شود. سازوکارهای ازهمگسیخته حکمرانی در بسیاری از کلانشهرها این نواحی را از نظر تابآوری در برابر تغییر اقلیم در سطوح بسیار پایینی نگاه داشته است.
3- مشارکت کارآمد شهروندان و دسترسی آزاد به اطلاعات: بهبود دسترسی شهروندان به اطلاعات و حفظ ارتباط ملموس بین شهرداریها و شهروندان از مهمترین عوامل در راستای دستیابی به تابآوری در برابر اثرات تغییر اقلیم است.
اصول شفافیت و مردمسالاری نیازمند این است که سازوکارهای مشارکت وجود داشته باشد و بهراحتی برای شهروندان قابلدرک باشد و به سادهترین شیوه به آنها عرضه شود. حل مشکل تغییر اقلیم در شهرها، تا حد زیادی بستگی به دسترسی شهروندان به اطلاعات دارد تا بهواسطه آن، شهروندان توانایی مشارکت و تدوین برنامه عمل برای تابآوری اثرات تغییر اقلیم داشته باشند.
4- هماهنگی نهادی: یکی از مهمترین چالشهای حکمرانی شهرهای ایران هماهنگی نهادها است. این چالش به دو شیوه در شهرهای ما بروز میکند: هماهنگی نهادهای چندگانه خدمات در سطوح مختلف بهصورت عمودی و هماهنگی نهادی درونی خدمات بهصورت افقی در کلانشهرها است. میتوان گفت نهادهای حکمرانی موجود بهصورت جزیرهای، ناهماهنگ (افقی و عمودی) و در بسیاری از موارد درخصوص راهبردهای تغییر اقلیم تککاره هستند.
همکاری و هماهنگی نهتنها اساس کار در بخشهای مختلف ازجمله حمل و نقل، انرژی، آمادگی برای شرایط اضطراری است بلکه در راستای حل مسائلی همچون فقر و محرومیتهای اجتماعی از طریق سازوکارهای جدید و همبستگی بین بخشی است. نمونه واضح در خصوص آلودگی هوا در کلانشهرها است، به عنوانمثال موضوع آلودگی هوای تهران متولیان مختلفی دارد بهگونهیی که وظایف بهصورت چندپاره بر عهده دستگاههای مختلفی مانند حفاظت محیطزیست، شهرداری، وزارت جهاد کشاورزی، وزارت کشور، وزارت صنعت، معدن و تجارت و... گذاشته شده است و در کل کسی مسوولیت آلودگی هوا را متوجه خود نمیداند.
5- برنامهریزی کاربری زمین: یکی از کلیدیترین شاخصها برای حکمرانی موثر شهرها در راستای راهبردهای مقابله با اثرات تغییر اقلیم است. راهبردهای ارضی و مکانی، کلید حل بلایای تغییر اقلیم است. مدیریت حمل و نقل و سرمایهگذاری در زیرساختها در شهرهای بزرگ برای تدوین دستور کار مقابله با اثرات تغییر اقلیم و دستیابی به اهداف کاهش گازهای گلخانهیی امری ضروری است.
این سرمایهگذاریها و خدمات در ایران معمولاً توسط نهادها و سطوح مختلف اجرا، سرمایهگذاری و مدیریت میشوند. هماهنگی این فرایندها میسر نیست مگر اینکه شبکه نهادی کارآمد و مدیریت سازمانی درستی بر آنها اعمال شود. این هماهنگیها از اصول بنیادین برای پیشرفت در راستای دستور کارهای تابآوری اقلیمی شهرها در ایران است.
سخن آخر اینکه...
در روزهایی که شوراهای کلانشهرهای ما در آستانه شروع کار خود در شوراها هستند و متعاقب آن شهرداران جدیدی برای شهرها تعیین میشود، امید است چارهیی در راستای تابآورکردن کلانشهرهای ایران در برابر اثرات تغییر اقلیم در یک بازه کوتاهمدت اندیشیده شود.
منبع: شمس