معماهای راهاندازی بورس ارز
«راهاندازی بورس ارز در نخستین فرصت»؛ این خبر را تازگیها رییس شورای پول و اعتبار یا همان رییس کل بانک مرکزی داده است و گفته بورس ارز میتواند شامل دو حوزه فروش فیزیکی ارز و نیز بورس مشتقات ارزی باشد. بر این اساس راهاندازی بورس مشتقات ارزی در شورای عالی بورس به تصویب رسیده و در نخستین فرصت میتوان آن را راهاندازی کرد.
وی همچنین با اعلام اینکه برای خرید و فروش ارز نیز سامانهیی شبیه بورس طراحی شده که البته سامانهیی بین بانکی است و بانکها به عنوان خریداران عمده ارز و بانک مرکزی در آن حضور دارند اظهار کرده به زودی این سامانه نهایی میشود.
البته این نخستین و آخرین باری نیست که وعده تک نرخی شدن ارز و راهاندازی بورسی اختصاصی در این زمینه داده شده است و پیشتر هم رییس کمیسیون اقتصادی مجلس گفته بود، بانک مرکزی معتقد است بورس ارز نیازمند ارز فیزیکی است و رویکرد این بورس نیز کمک به کم شدن معاملات فیزیکی است؛ از این رو با راهاندازی بورس ارز گرفتاریهای این بازار برطرف میشود.
بر این اساس باید گفت، ارز و بازار آن همیشه در سالهای گذشته به عنوان یکی از چالشها و دغدغههای دولتها در زمینههای گوناگون به ویژه اقتصادی مطرح بوده است چراکه یکی از ثمرات چند نرخی بودن ارز در این سالها به وجود آمدن بازارهای غیرشفاف و غیرمتشکلی بوده که با ابهامات زیادی نیز در اقتصاد همراه است.
جدا از چند نرخی بودن، نوسانات شدید قیمت ارز هم در این سالها موجب شده است تا کارشناسان به دلایل مختلف ازجمله ریسکهای سرمایهگذاری در کشور، دولتها را به ناتوانی در مدیریت و واقعیسازی قیمت ارز به خاطر سیاستگذاریهای ناکارآمد متهم کنند؛ هر چند در این مدت دولتها تلاش کردهاند از راههای گوناگون که گاهی نیز با آزمون و خطا همراه بوده است چند نرخی بودن و نوسانات ارز را در کشور کنترل کنند.
با وجود این در سالهای گذشته نیز دولتها آرزو داشتند تا روزی بتوانند برای این مشکل بزرگ و حل نشدنی در اقتصاد کشور راهحلی پیدا کنند که اثرات تحریمهای بینالمللی، افزایش نقدینگی در اثر سیاستهای پولی انبساطی، کاهش چشمگیر صادرات نفتی و نوسان قیمت دلار موجب شده تا سقوط ارزش پول ملی به عنوان یک واقعیت غیرقابل انکار خود را به بدنه اقتصاد تحمیل کند.
با این حال درحالی راهاندازی بورس ارز به نقل از رییس بانک مرکزی دوباره بر سر زبانها افتاده است که به نظر میرسد برای راهاندازی این نوع از بورس در کشور نباید خوشبین بود و این کار به راحتی عملی نخواهد شد؛ چراکه بزرگترین عامل بازدارنده در راهاندازی بورس ارز در کشور نقش دولت در این بازار پرآشوب است و فروش نفت دولتمردان را به بزرگترین بازیگر میدان ارز تبدیل کرده است.
از سوی دیگر چند نرخی بودن قیمت ارز هم یکی دیگر از مصیبتهای اقتصاد کشور در سالهای گذشته و این روزهاست که بیشترین مانع را برای ورود سرمایه خارجی به اقتصاد را نیز ایجاد کرده است.
با این تفاسیر اما موافقان راهاندازی بورس ارز معتقدند در سالهای گذشته با نرخگذاری دستوری یا ایجاد محدودیت در خرید و فروش، دولتها دخالتی مستقیم در بازار ارز داشتهاند که این کار علاوه بر کمرنگ کردن اعتماد فعالان اقتصادی موجب شده تا از دخالت دولتیها در بازار ارز به عنوان یکی از عوامل اصلی ایجاد رانت و فساد در اقتصاد نام برده شود؛ درحالی که اگر سازوکار عرضه و تقاضای ارز در کشور به بازاری چون بورس سپرده شود تحت هدایت ابزارها و سیاستهای بازار سرمایه، قیمتگذاری و تعادل در بازار ارز شفاف و عملیتر خواهد شد.
از نگاهی دیگر نیز میتوان اینگونه عنوان کرد که نوسان جزئی از ذات بازار ارز است که گاهی نیز با تکانههای شدید همراه است اما این مطلب روشن است که عرضه و تقاضا در تمامی بازارها میتواند داور خوبی برای واقعی شدن نرخها باشد و تکیه بر اصول بازار سرمایه نیز میتواند مزیتی باشد برای راهاندازی بورس ارز که ارز در چند بازار پراکنده و متفاوت عرضه نشود.
همچنین به باور کارشناسان با توجه به رسیدن توافق در مذاکرات هستهیی و تلاشها برای رفع تحریمها به نظر میرسد، طرح راهاندازی بورس ارز بتواند بستر مناسبی برای مبادلات ارزهای خارجی در کشور باشد و متولیان بازار پول و بازار سهام هم به همین دلیل به دنبال راهی است تا مسیر ورود سرمایههای خارجی به اقتصاد و بازار سرمایه را هموار کند که البته این اقدام به ابزارهای تسهیلکننده برای شرایط اقتصاد پس از تحریم نیازمند است چراکه در شرایط کنونی یکی از چالشهای اصلی سرمایههای ارزی، ریسک ناشی از وضعیت ارز است که بازدهی سرمایهگذاری در اقتصاد کشور را تحت تاثیر خود قرار داده است.
با این حال به نظر میرسد یکی از نکات کلیدی در راهاندازی بورس ارز و در پی آن بازگشت شفافیت به این بازار پرآشوب و نمایان شدن اثرات مثبتش بر کلیت اقتصاد این باشد که بانک مرکزی باید رفته رفته از زیر چتر حمایتی و مدیریتی دولت خارج شود تا دیگر شاهد این موضوع نباشیم که دولتیها در هر مقطع زمانی به دلایل مختلف اقدام به بالا بردن یا پایین آوردن نرخ ارز کنند و با این اقدام موجب شوند تا استقلال بانک مرکزی مورد پرسش قرار گیرد.
از طرفی دیگر شفافیت در تعیین نرخ، ایجاد قیمت تعادلی و به وجود آمدن سازوکار درست معاملاتی که فروشنده و خریدار به راحتی بتوانند یکدیگر را پیدا کنند از کارکردهای اصلی بورس ارز عنوان میشود که برای عملی شدن این آرزو باید منتظر تعیین شدن یک قیمت تعادلی برای نرخ ارز همزمان با راهاندازی بورس ارز در کشور بود.
از این رو باید گفت در حالی رییس کل بانک مرکزی تک نرخی کردن ارز را جزو برنامههای خود عنوان میکند و معتقد است که به احتمال زیاد تا پایان امسال این کار انجام خواهد شد که سازوکار بورس میتواند در این زمینه راهگشا باشد.