تاثیر محاصره قطر بر پارسجنوبی
گروه انرژی
برای ایران حداقل در محدوده 3700کیلومتری آبهایش در خلیجفارس، قطر در سالهای گذشته یک رقیب محسوب میشده است. رقیبی که ایران تنها در ابتدای سال جاری توانست، حجم برداشت خود از میدان مشترک گازی با آن را به میزان مساوی برساند. حالا و به دنبال جنگ دیپلماتیکی که از سوی چند کشور عربی و غیر عربی به رهبری عربستان سعودی علیه قطر در منطقه رخ داده است، احتمال نزدیک شدن ایران و قطر در همکاری برای برداشت از این میدان گازی و فاصله گرفتن از فضای رقابت قوت گرفته است. موضوعی که یکی از رسانههای منطقه نیز روز گذشته به آن پرداخته و نقل قولی از مدیرعامل شرکت قطر گس را نیز مبنا قرار داده که بیان کرده است: «ما به دنبال اشتراک اطلاعات با ایران در فاز جدید توسعه میدان گازی پارس جنوبی هستیم.»
سهم ایران از میدان گازی پارسجنوبی معادل 3700 کیلومتر مربع و سهم قطر از آن 6700 کیلومتر مربع است. دو بخشی که در نهایت بزرگترین میدان گازی جهان را به وسعت 9700 کیلومتر مربع تشکیل داده و در نتیجه این منطقه را به یکی از استراتژیکترین و مهمترین مناطق در جهان بدل کرده است. با قوت گرفتن دغدغههای زیستمحیطی در جهان و به ویژه رویدادهایی مانند کاپ پاریس، گاز که یکی از در دسترسترین سوختهای نسبتا پاک در قیاس با نفت خام به حساب میآید، اهمیت بیشتری نیز پیدا کرده است. وضعیتی که نشان میدهد، دارندگان ذخایر این سوخت میتوانند نقشی مهم در آینده جهان ایفا کنند.
قطر از سال 2005 میلادی، محدودیتی خودخواسته را بر توسعه سهم 6700 کیلومتریاش از بزرگترین میدان گازی جهان اعمال کرد. محدودیتی که ماه آوریل سال 2017 و درست همزمان با مساوی شدن برداشت ایران و قطر از پارس جنوبی، برداشته شده و صحبتهایی مبنی بر تلاش قطر برای توسعه دوباره این میدان را مطرح کرد. اما آیا تنشهای دیپلماتیک به وجود آمده میان عربستان و همراهانش با قطر، میتواند باعث تغییر شکل همکاری ایران و قطر در توسعه پارس جنوبی شود؟
تولید قطر از میدان گازی که در آنجا «میدان شمالی» و در ایران «پارس جنوبی» نامیده میشود تمام تولید گاز این کشور و 60 درصد از صادرات آن را به خود اختصاص میدهد. سعد الکابی مدیرعامل قطر پترولیوم در ماه آوریل سال جاری میلادی درباره تصمیم قطر برای توسعه مجدد این میدان گازی گفت که ما در حال انجام کار جدیدی نسبت به گذشته بوده و به دنبال اشتراک اطلاعات با ایران هستیم. در آن زمان رسانهها نوشتند که فاز نخست توسعه جدید این میدان از سوی قطر، چیزی معادل روزانه 2 میلیون مترمکعب یا 400هزار بشکه معادل نفت خام، افزایش تولید گاز را به دنبال داشته و طی 5 تا 7 سال به نتیجه خواهد رسید.
در آن زمان بسیاری از تحلیلگران این تصمیم قطر را واکنشی به نصب ظرفیت تولید ال ان جی در برخی کشورها مانند روسیه دانسته و نوشتند که قطر به دنبال حفظ سهم خود در بازار ال ان جی است، حتی با وجود اینکه انتظار میرود این بازار در آینده با مازاد عرضه روبهرو شود.
موضوع همکاری ایران و قطر در توسعه بزرگترین میدان گازی جهان، حداقل در سطح صحبت و مذاکره بیسابقه نبوده است، هر چند مسوولان وزارت نفت ایران تاکنون به صورت رسمی چنین مسالهیی را اعلام نکردهاند، اما دی ماه سال 1392 رویترز به نقل از چند منبع آگاه در شرکت قطر پترولیوم نوشت که آنها به دنبال کمک به ایران برای توسعه این میدان گازی هستند. در آن مقطع زمانی، ایران به دلیل تعریف طرحهای ناموفق 35 ماهه برای توسعه پارس جنوبی نتوانسته بود به آمار قابل توجهی در تولید از این میدان گازی دست یابد. در آن تاریخ رویترز نوشت: «در بحبوحه علائمی مبنی بر کاهش تحریمهای غرب پس از توافق هستهیی در ژنو، قطر این پیشنهاد را در واکنش به درخواست ایران مطرح کرده است.»
یک منبع آگاه در قطر پترولیوم گفت: «پس از توافق هستهیی ایران درها برای کمک ما به آنها برای استفاده بیشتر از پارس جنوبی باز شده و برنامه ما این است که فناوری بیشتر و اطلاعات زمینشناسی میدان را در اختیار آنها قرار دهیم.»
یک مقام دولتی قطری که در یکی از واحدهای حفاری قطر پترولیوم فعال است، گفت: بسیاری از این ذخایر قابل استخراج در منطقه مرزی دریایی دو کشور قرار دارد. او در آن زمان عنوان کرده بود: «فعالیتهای حفاری بسیار زیادی در این منطقه انجام شده و ما مطالعات زیادی را روی این میدان انجام دادهایم که میتواند به نفع ایران باشد.»
در آن زمان بسیاری بر این باور بودند که به علت پابرجا بودن تحریمها در ایران و از آن جایی که مهمترین شرکای قطر در مطالعه این میدانها را شرکتهای بینالمللی تشکیل میدهند، افق کمرنگی برای عملیاتی شدن همکاری مشترک این دو کشور برای توسعه بزرگترین میدان گازی جهان وجود دارد. حالا اما ورق برگشته و نه تنها وضعیت تحریمها با سال 1392 قابل قیاس نیست، بلکه جنگ دیپلماتیک رخ داده میان چندین کشور به رهبری عربستان با قطر که موضع مستقل قطر نسبت به نقش ایران در منطقه نیز یکی از عوامل شکلگیری آن عنوان شده است، میتواند قطر را به سمت همسایه شمالی خود بیشتر متمایل کند.
در آن زمان یک کارشناس حقوق و آشنا به مسائل تحریم ایران به رویترز گفته بود: کمتر از نیمی از کارکنان قطر پترولیوم تابعیت قطری دارند و هیچ یک از کارکنان امریکایی این کشور نمیتوانند در هیچ تیم مشاوره به ایران حضور داشته باشند.
در مقابل اما منابع قطری اظهار کرده بودند: مادامی که پای همکاری تکنولوژیکی میان طرفین در میان نبوده و موضوع به اشتراکگذاری مطالعات زمینشناسی در میان باشد، همکاری ایران و قطر به تحریمها ارتباطی نمییابد.
در همین زمینه دیروز مهرداد عمادی پژوهشگر اقتصاد سیاسی به ایلنا گفت: « قطر باید از زیر چتر حمایتی عربستان که آزادی و استقلال این کشور را سلب کرده است، خارج شود و متحدان جدیدی پیدا کند. روابط ایران با عربستان سعودی هم تاریک است و عربستان، قطر را به عنوان پلهیی قرار داده است که بتواند روی آن بایستد و به ایران برسد. در این چارچوب میتوان با قطر رابطه خوبی داشت. قطر عضو کلیدی بازار گاز و کشور مهم خلیجفارس محسوب میشود اما نمیتواند در دو زمین همزمان بازی کند و باید بین عربستان و ایران یک گزینه را انتخاب کند. باید بین فشار روی ایران برای کاهش برداشت منابع نفت و گاز یا همکاری با ایران به عنوان یک عضو سازنده، یکی را انتخاب کند.»
با وضع جدیدی که در خاورمیانه رقم خورده است، تحلیلگرانی که آوریل امسال، خبر از سرگیری توسعه میدان گازی پارس جنوبی از سوی قطر را از پس از 12سال توقف، خبری بد برای ایران میدانستند، حالا کمی تغییر موضع داده و به سمت این ایده گرایش یافتهاند که ممکن است فاز جدید توسعه میدان، به همکاری مشترکی میان ایران و قطر بدل شود. هر چند در این بین، ممکن است در بطن این تحلیلها برخی نکات مانند حضور پررنگ امریکاییها در توسعه میدان گازی در سوی قطر و سطح بالاتر تکنولوژیهای به کار گرفته شده در آن سو و در نهایت «رقابت» دو کشور در برداشت از میدانی مشترک نادیده گرفته شود.
برخی اعتقاد دارند، این نوع از همکاری مانند «امتیازی» از سوی ایران از قطر گرفته خواهد شد، مهرداد عمادی که یکی از این افراد است، عنوان میکند: «در حوزه مشترک گازی پارس جنوبی، قطر علیه ایران با فرانسه و توتال به توافقاتی رسید و امتیازاتی به آنها داد که میزان بهرهبرداری ایران از گاز پارس جنوبی را در عمل کاهش دهد و در این مسیر از هیچ تلاشی فروگذار نکرده است. قطر برای بهبود روابط با ایران باید در این موضوع بازنگری کند.» البته باید در نظر گرفت که اظهارات عمادی پیرامون توافق قطر با توتال فرانسه «علیه» ایران هیچگاه اثبات نشده و بیشتر به شایعهیی غیر رسمی بدل شد.
ایران خود در ماه نوامبر سال گذشته میلادی، نخستین چارچوب قرارداد را با شرکت فرانسوی توتال برای تاسیسات افت فشار فاز 11 پارسجنوبی به امضا رساند و عنوان میشود که به زودی قرارداد نهایی نیز میان این دو طرف منعقد خواهد شد. 19 آبان ماه سال گذشته توتال که 8 سال از خروج ناگهانیاش از ایران میگذشت، با امضای «موافقتنامه» اصولی طرح توسعه فاز 11 و با سهمی معادل 50.1رصد، رهبری کنسرسیومی با مشارکت CNPC چین و پتروپارس ایران را عهدهدار شد.
بیژن زنگنه وزیر نفت ایران در آن تاریخ عنوان کرد که طرح توسعه فاز 11، نخستین طرح در کل منطقه برای افزایش فشار گاز به حساب میآید و با اجرای این طرح ایران وارد فاز 2 عسلویه برای افزایش برداشت و جلوگیری از افت فشار گاز در 27 فاز دیگر خواهد شد. طرحی که در آن روز محمد مشکینفام مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس مدعی شد که قطر نیز هنوز آن را انجام نداده است.
اکنون ممکن است توتال که سابقه همکاری مشترک با هر دو طرف در پارس جنوبی را دارد، بتواند نقشی مهم را در نزدیکتر کردن این دو کشور در فضای تنشآلود فعلی در خاورمیانه، برای توسعه مشترک پارس جنوبی ایفا کند، هر چند این همکاری با توجه به بطن درازمدت خود ممکن است برای آغاز به کار، نیازمند انگیزهیی جدیتر از تنشهای مقطعی در منطقه باشد.