پیمان حدادی

محسن عباسی

«معادله رشد» یکی از مهم‌ترین مفاهیم و دستاوردهایی است که هر بنگاه اقتصادی در هر سطح و اِشِلی برای دستیابی به آن تلاش می‌کند و رویای آن را در سر دارد. نه‌تنها رشد برای بنگاه‌های اقتصادی و واحدهای صنعتی اهمیت دارد، بلکه حتی کشورهای مختلف نیز در مسیر دستیابی به رشد اقتصادی افزون‌تر با هم به رقابت نشسته‌اند و تلاش می‌کنند دستاوردهای افزون‌تری در زمینه رشد کسب کنند. اخیرا اعلام شد که ترکیه رشد اقتصادی 27درصدی را تجربه می‌کند، خبری که بازتاب‌های فراوانی در اتمسفر اقتصادی پیدا کرد و روند جذب سرمایه در این کشور را تسریع بخشید. همین اعداد و ارقام درخصوص شرکت‌های بزرگ چند ملیتی و کارتل‌ها نیز حاکم است، شرکت‌های عظیم تلاش می‌کنند، سهم افزون‌تری از بازارهای داخلی و بین‌المللی را با هدف رشد افزون‌تر در دست بگیرند. در سال‌های گذشته رشد شرکت‌‌های تولیدی منوط به ایجاد ظرفیت‌های جدید، ایجاد زیرساخت‌ها و خطوط تولید جدید یا توسعه‌ بخش بازرگانی و علی‌الخصوص بازاریابی بود. طبیعی هم بود، هم‌اکنون نیز کم و بیش توسعه شرکت‌‌ها از طریق گسترش خطوط تولید فعالیت‌‌های فعلی و با اخذ تسهیلات بانکی صورت می‌گیرد. تسهیلاتی که گاها باعث ورشکستگی شرکت‌ها نیز می‌شود. به عنوان فردی که تعداد زیادی نهاد مالی و هلدینگ‌‌های مختلف مالی برای شرکت‌‌های تولیدی، هلدینگ‌های چندرشته‌ای و بانکی و... تاسیس کرده‌ام، شاهد رشد چشمگیر این شرکت‌‌ها و هلدینگ‌ها در کنار شرکت‌های اصلی آن مجموعه بوده‌‌ام. شرکت‌‌هایی که آن روزها باید برای تاسیس‌شان سراغ توجیه سرمایه‌گذاران می‌‌رفتم و فواید بلندمدت ایجاد شرکت‌های خدمات‌دهنده‌ بازار سرمایه و هلدینگ مالی را برای‌شان توضیح می‌دادم حالا تبدیل به یک ابرهلدینگ شده‌اند. به نظر من فرصتی که بازار سرمایه به بخش تولید داده است بی‌نظیر است و شرکت‌های بورسی و غیربورسی که قصد دارند در بلندمدت رشد کنند و به منابع مالی و روش‌های نوین تامین مالی دسترسی داشته باشند باید زودتر سراغ راه‌اندازی نهادهای مالی و هلدینگ‌‌های خدمات مالی حرکت کنند. هم اینک مبلغی که برای تاسیس این شرکت‌‌ها نیاز است در مقایسه با فعالیت‌های اصلی شرکت تقریبا هیچ است اما نقشی که این شرکت‌‌ها می‌توانند در رشد و توسعه‌ شرکت‌ها داشته باشند بسیار فراتر از تصور است. ورود دانش مالی و سرمایه‌گذاری به شرکت‌ها باعث تغییر تفکر سرمایه‌گذاری و تامین مالی این شرکت‌‌ها می‌شود و روح سرمایه به تمام بخش‌های این شرکت‌ها دمیده می‌شود. بخش زیادی از رشد و توسعه‌ شرکت‌‌ها با بهبود سبد تامین مالی و سرمایه‌گذاری شرکت‌ها اتفاق می‌‌افتد و بستری که فضای بازار سرمایه برای رشد مهیا می‌کند تکمیل‌کننده و کاتالیزور رشد بخش تولید و بازرگانی است. 

نمونه‌های عینی از روند توسعه شرکت‌های مختلف در بازار سرمایه نشان می‌دهد که هر شرکتی که تلاش کرده‌اند از دانش مالی و رویکردهای تخصصی در سرمایه‌گذاری‌ها بهره‌مند شوند، دستاوردهایی به مراتب افزون‌تر کسب کرده‌اند. در نقطه مقابل هم آن‌دسته از واحدهای اقتصادی که به یک چنین ضرورت‌هایی بی‌توجه بوده‌اند با مشکلات فراوانی دست به گریبان شده و از رشد مستمر و پایدار فاصله‌هایی بعدی گرفته‌اند. بنابراین توصیه‌ای که می‌توان به شرکت‌‌های اقتصادی داشت خصوصا شرکت‌‌هایی که قصد فعالیت در سطوح وسیع‌تر را دارند و رویای مطرح شدن در سطح ملی و بین‌المللی را دارند ایجاد هلدینگ‌‌های خدمات بازار سرمایه و راه‌اندازی نهادهای مالی برای کمک به پررنگ شدن بخش تامین مالی و سرمایه‌گذاری در رشد و توسعه‌ شرکت‌‌های‌شان است. هر آنچه من بعد از راه‌اندازی نهادهای مالی برای شرکت‌ها دیده‌ام رشد سرمایه‌گذاری، دستیابی با منابع تامین مالی و افزایش ارزش بازار شرکت‌‌ها بوده است. واقعیتی که برای حل معادله رشد بیش از هر عامل دیگری به آنها نیاز است.