کانال تبعیض و فرار مالیاتی پژوهشگران
گروه اقتصاد کلان|
مرکز پژوهشهای مجلس اخیرا در گزارشی به بررسی تبصره ماده(86) قانون اصلاحیه مالیاتهای مستقیم پرداخته و با وارد کردن ایراداتی بر این ماده، مصادیقی از عدم رعایت عدالت مالیاتی و زمینهسازی برای فرار مالیاتی را عنوان کرده است. به بیان بازوی پژوهشی مجلس این تبصره میتواند انجام پروژههای پژوهشی را با چالش جدی مواجه کند. به همین دلیل مرکز پژوهشهای مجلس با تفکیک این تبصره به دو بخش به طور مشخص یکسان کردن نرخ مالیات فعالیتهای پژوهشی و اصلاح نرخ مالیات فعالیتهای یاد شده را هدف قرار داده و با ارائه پیشنهاداتی، راهکارهای اصلاح موثر ایرادات وارد بر این تبصره را عنوان کرده است.
براساس تبصره ماده(86) قانون اصلاح مالیاتهای مستقیم چنانچه اعضای هیات علمی دانشگاهها و موسسات آموزش عالی و تحقیقاتی مجری یک پروژه تحقیقاتی و پژوهشی در محل خدمت خود باشند، مبلغ پروژه به عنوان حقوق مجری تلقی و براساس مفاد ماده(85) مشمول نرخ 20درصد بر درآمد حقوق میشود. درحالی که چنانچه همان پروژه توسط همان مجری در دانشگاه دیگری(غیر از محل خدمت) یا در دستگاه دیگری انجام پذیرد، مالیات آن براساس تبصره ماده(86) یعنی با نرخ مقطوع 10درصد محاسبه میشود. این موضوع که یک پروژه واحد با یک مجری واحد در یکجا مشمول نرخ مالیات 10درصدی و در جای دیگر مشمول نرخ 20درصدی شود، منطقی نیست و با عدالت مالیاتی در تعارض است. تبصره فعلی ماده(86) قانون مالیاتهای مستقیم باعث شده است، نرخهای مالیاتی تعیین شده برای حقالزحمههای دریافتی بابت پروژههای تحقیقاتی بعضا تا 20درصد افزایش یابد. این درحالی است که سایر نرخهای مالیاتی ازجمله نرخ ماده(131) قانون مالیاتهای مستقیم(موضوع مالیات بر اشخاص حقیقی نظیر مشاغل) در قانون اصلاحی مالیاتهای مستقیم(مصوب 1394) با کاهش مواجه بودهاند.
افزایش تخلفات مالیاتی پروژههای پژوهشی
مرکز پژوهشهای مجلس در ادامه به برخی تبعات منفی این تبصره اشاره کرده است. به بیان مرکز پژوهشها در پی اجرای این تبصره، گرایش اساتید به فعالیت(اعم از تدریس، تحقیق و...) در خارج از دانشگاه متبوع خود افزایش پیدا خواهد کرد. دلیل این امر آن است که تدریس و تحقیق و اجرای پروژه در دیگر دانشگاهها مشمول نرخ 10درصد بوده درحالی که تدریس و پژوهش در دانشگاه محل خدمت مشمول مالیات با نرخ 20درصد است.
همچنین با توجه به افزایش هزینه انجام قراردادهای پژوهشی در دانشگاهها تمایل اساتید برای حضور در دانشگاه و انجام پروژههای تحقیقاتی در داخل دانشگاه کاهش مییابد. این مساله از یک طرف باعث آسیب رسیدن به زیرساختهای نرمافزاری و سختافزاری دانشگاه میشود؛ چراکه بسیاری از این زیرساختها همزمان با اجرای پروژههای تحقیقاتی در دانشگاهها فراهم میشود. از طرف دیگر سبب کاهش ارتباط موثر استاد و دانشجو میشود و در نهایت بازدهی پژوهشی در دانشگاهها را کاهش میدهد.
در قانون فعلی مالیاتهای مستقیم، ماده(86) دارای یک تبصره است اما اصلاح مفاد این تبصره برای رسیدن به اهداف لایحه پیشنهادی مستلزم تفکیک تبصره موجود به دو تبصره بوده است. در تبصره(1) که ارتباط زیادی با بحث تحقیق و پژوهش ندارد، نحوه مالیاتستانی از پرداختهایی که از طرف غیر از پرداختکننده اصلی حقوق به عمل میآید، تعیین تکلیف شده است. به این معنا که چنانچه به فردی علاوه بر حقوق اصلی(که از محل اشتغال اصلی به وی پرداخت میشود) از محل یا محلهای دیگری نیز پرداختی صورت گرفت(از طرف پرداختکننده غیراصلی) این پرداختها چگونه مشمول مالیات خواهند شد. در تبصره(2) موضوع اصلی این لایحه یعنی اصلاح نحوه اخذ مالیات از فعالیتهای پژوهشی آورده شده است.
گسترش فرار مالیاتی
براساس تبصره(1) پرداختهایی که کارفرمایان به اشخاص حقیقی با عنوان حق مشاوره، حق حضور در جلسات، حقالتدریس و حق تحقیق پرداخت میکنند بدون رعایت معافیت موضوع ماده(86) این قانون مشمول مالیات مقطوع به نرخ 10درصد است. ازجمله ایراداتی که مرکز پژوهشها به مفاد تبصره(1) لایحه پیشنهادی دولت وارد کرده، این است که میتواند منجر به فرار مالیاتی گسترده در مورد مالیات بر حقوق شود. با توجه به حذف عبارت «غیر از کارکنان خود که مشمول پرداخت کسورات بازنشستگی یا بیمه نیستند» در متن پیشنهادی لایحه و با عنایت به اینکه پرداختی به افراد با عناوین خاص مصرح در این تبصره نظیر حق حضور در جلسات یا حق مشاوره مشمول مالیات به نرخ 10درصد است، کارفرمایان میتوانند حقوق بالای کارکنان خود را که براساس ماده(85) قانون مالیاتهای مستقیم، مشمول مالیات با نرخ 20درصد هستند را بهگونهیی پرداخت کنند که بخشی از پرداختی به آنها با عناوین یاد شده، انجام گیرد تا این قبیل افراد هیچگاه مشمول مالیات به نرخ 20درصد نشوند.
مصداقهای تبعیض مالیاتی
همچنین مرکز پژوهشهای مجلس متذکر شده است که در این تبصره تنها برای 3عنوان خاص یعنی حق حضور در جلسات، حقالتدریس و حق مشاوره سازوکار اخذ مالیات به صورت تکلیفی و با نرخ 10درصد دیده شده است. این درحالی است که به نظر میرسد این کار از منطق قابل قبولی برخوردار نیست. سوالی که مطرح است، این است که چه تفاوتی میان پرداخت بابت این 3عنوان خاص با پرداخت بابت سایر عناوین مانند خدمات فنی- مهندسی، خدمات مالی، نویسندگی، ویراستاری، ترجمه، تالیف، تصنیف، تدوین و... وجود دارد. تبعیض نرخ مالیات میان پرداخت به غیرکارکنان(موضوع این تبصره) با پرداخت به کارکنان موضوع ماده(85) عادلانه بهنظر نمیرسد که این معضل در بخش پژوهش، فلسفه وجودی این لایحه است. بنابراین پیشنهاد میشود به جای در نظر گرفتن نرخ مالیات مقطوع 10درصد، نرخهای مالیاتی مقرر در ماده(85) قانون مالیاتهای مستقیم در نظر گرفته شود.
مرکز پژوهشهای مجلس در مورد این تبصره پیشنهاد داده است در پرداختهایی که از طرف غیر از پرداختکننده اصلی حقوق بهعمل میآید، پرداختکنندگان این قبیل وجوه هنگام هر پرداخت، مالیات متعلق را با رعایت معافیتهای قانونی مربوط به حقوق به جز معافیت موضوع ماده(84) به نرخ مقطوع 10درصد محاسبه، کسر و حداکثر تا پایان ماه بعد با صورتی حاوی نام و نشانی دریافتکنندگان و میزان آن به اداره امور مالیاتی محل پرداخت کنند.
ایرادات مرکز پژوهشها به تبصره دوم
همچنین در تبصره دوم آمده است که قراردادهای پژوهشی با رعایت سایر احکام مقرر در تبصره(1) مشمول مالیات مقطوع به نرخ 5 درصد میشوند. در این رابطه مرکز پژوهشهای مجلس متذکر شده که کلمه تحقیق معادل عربی«پژوهش» است و تفاوتی بین این دو وجود ندارد. این درحالی است که در لایحه دولت یکی در تبصره(1) و دیگری در تبصره(2) آمده است.
همچنین در این گزارش آمده است با توجه به اینکه قراردادهای پژوهشی به صورت عام ذکر شده و با توجه به نرخ پایینتر مالیات این نوع قراردادها در مقایسه با سایر انواع قراردادها، این تبصره میتواند به یکی از راههای فرار مالیاتی تبدیل شود. بهگونهیی که میتوان سایر قراردادهایی که اساسا جنبه پژوهشی ندارند با این عنوان منعقد و از نرخ پایین مالیاتی
استفاده کرد.
این نهاد پژوهشی پیشنهاد داده که این تبصره محدود به دانشگاهها، مراکز و موسسات دارای مجوز از مراجع ذیربط به عنوان مسیرهای مورد تایید و قابل نظارت برای پژوهش در کشور شود(که این امر خود میتواند به تقویت ارتباط صنعت با دانشگاه کمک کند) یا اگر قرار است، این تبصره همه کارفرمایان را دربر بگیرد، دستورالعملی برای تعیین چارچوب و ضوابط قراردادهای پژوهشی تدوین شود.
مرکز پژوهشها این تبصره را اینگونه اصلاح کرده که پرداختهای دانشگاهها، مراکز و موسسات آموزش عالی، پژوهشی و فناوری که دارای مجوز از شورای گسترش آموزش عالی وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و سایر مراجع قانونی ذیربط هستند به اشخاص حقیقی اعم از کارکنان و غیرکارکنان خود در قالب حق تحقیق، حق پژوهش و قراردادهای پژوهشی و تحقیقاتی با رعایت سایر احکام مقرر در تبصره(1) مشمول مالیات، مقطوع به نرخ 5 درصد میشوند.
گرچه مرکز پژوهشهای مجلس ایرادات متعددی را بر این تبصره وارد کرده و تبعاتی همچون فرار مالیاتی، کاهش انگیزه اساتید برای انجام فعالیتهای پژوهشی در دانشگاه محل خدمت و عدم رعایت عدالت مالیاتی را برشمرده است اما معضلاتی که در این زمینه در حوزه پژوهش وجود دارد تنها با یک تبصره یا اصلاحیه حل نمیشود.
درحالی که بودجههای پژوهشی در منابع دانشگاهها دیده شده در بسیاری موارد مشاهده میشود که منابع یاد شده صرف اهداف تعریف شده، نمیشوند و پژوهشگران که دست آنها از منابع کوتاه است، سرگردان و بدون پشتوانه باقی میمانند. در این زمینه به نظر میرسد علاوه بر اصلاحات قانونی، نظارتهای قوی بر تخصیص و اجرا هم بسیار حائز اهمیت است.