سرانه بیابان ایران دو برابر استاندارد جهانی است

۱۳۹۶/۰۳/۲۸ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۰۱۴۰۴

28 خرداد

نماینده سازمان ملل در ایران: ۲۰ درصد اراضی ایران، در معرض زلزله ساکت قرن

گروه اقتصاد اجتماعی|

کارشناسان محیط زیست می‌گویند بالاترین سطح تنوع زیستی مناطق خشکی، در زیر زمین است. گرچه کرم‌ها، حشرات و باکتری‌های موجود در خاک اولویت‌های موضوعی حفاظت از طبیعت به شمار نمی‌آیند، اما حفظ‌شان برای حفظ سلامت خاک و آب و غذا چشم ناپوشیدنی است. آنچه با این تنوع زیستی می‌ستیزد، بیابان‌زایی است. برخلاف آنچه از نامش پیداست، معنای بیابان‌زایی گسترده شدن صحراها و بیابان‌های موجود نیست. آنچه بیابان‌زایی خوانده می‌شود، در واقعیت، تحلیل رفتن مناطق خشک و نیمه خشک بر اثر فعالیت‌های بشری و تغییرات اقلیمی است. زیست‌بو‌م‌های خشکی که بیش از یک‌سوم مناطق خشکی جهان را شامل می‌شوند، در برابر استفاده نامناسب و بیش از حد، بسیار آسیب‌پذیرند و آنچه بشر امروز بر سر آنان می‌آورد، بهره‌کشی از منابع طبیعی در مناطق فقیر، بی‌ثباتی سیاسی و جنگ‌های تمام ناشدنی، جنگل زدایی برای دستیابی به نرخ‌های بالاتر رشد اقتصادی و ...، سبب‌های بیابان‌زایی‌اند.

بیش از ۲۵۰ میلیون نفر در تاریکی سایه بیابان‌زایی زندگی می‌کنند و نزدیک به یک میلیارد نفر در ۱۰۰ کشور در معرض خطرند؛ به ویژه فقیرترین‌ها، در حاشیه‌یی‌ترین مناطق زمین. هفدهم ژوئن، که امسال برابر شد با بیست و هفتم خردادماه، روز حمایت از این ساکنان زمین است. «روز مقابله با بیابان‌زایی و خشکسالی»، برای تاکید بر اهمیت حفظ تنوع زیستی خاک و مقاوم ساختن آن در برابر خشکسالی و دیگر تهدیدها، جلوگیری از بیابان‌زایی و یادآوری اینکه هنوز، اتحاد جهانی کارساز است.

 ۲۴۴ میلیون نفر؛ در گریز از بیابان

 امسال همزمان با روز جهانی مقابله با خشکسالی و بیابان‌زایی، بناست با شعار «سرزمین ما، خانه ما، آینده ما»، بر ارتباط میان مهاجرت و تحلیل رفتن مناطق خشکی تاکید شود و به همین سبب هم، مونیک باربو، دبیر اجرایی کنوانسیون مقابله با بیابان‌زایی، تخریب سرزمین و کاهش اثرات خشکسالی ملل متحد، در بیانیه‌اش نوشت: آمارها نشان می‌دهد تعداد مهاجرت‌ها در سطح جهان طی ۱۵ سال گذشته به‌شدت افزایش یافته است؛ بطوری‌که در سال ۲۰۱۵، به رقم ۲۴۴ میلیون نفر رسید.

حال آنکه این رقم در سال ۲۰۱۰ و ۲۰۰۰ به ترتیب ۲۲۲ و ۱۷۳ میلیون نفر بود. در پشت این اعداد، رابطه بین مهاجرت و چالش‌های توسعه‌یی به ویژه پیامدهای تخریب محیط زیست، بی‌ثباتی‌های سیاسی، ناامنی غذایی و فقر قرار دارد.

او افزود: از دست دادن اراضی حاصلخیز به عنوان محرکی برای انجام انتخاب‌های پر ریسک در زندگی افراد عمل می‌کند.

در مناطق روستایی که مردم وابستگی زیادی به اراضی حاصلخیز دارند، تخریب سرزمین عامل اصلی مهاجرت اجباری محسوب می‌شود. بدین لحاظ آفریقا، از آسیب‌پذیری ویژه‌یی برخوردار است چرا که بیش از ۹۰ درصد اقتصاد در این قاره وابسته به تولیدات کشاورزی در اراضی دیم به صورت معیشتی است. لذا اگر ما روش مدیریت سرزمین‌مان را تغییر ندهیم طی ۳۰ سال آینده، بیش از یک میلیارد انسان در معرض آسیب قرار می‌گیرند و چاره‌یی جز جنگیدن یا فرار نخواهند داشت.

   در معرض زلزله ساکت قرن

روز گذشته، سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور، میزبان نشست به مناسبت فرارسیدن روز جهانی مقابله با بیابان‌زایی بود.‌ گری لوئیس، نماینده مقیم سازمان ملل در ایران، در این نشست گفت: امسال بیست‌ودومین سالی است که چنین روزی را پاس می‌داریم. ایران ۲۰ سال پیش به کنوانسیون مقابله با بیابان‌زایی سازمان ملل پیوست.

او ادامه داد: با این همه، ۲۰ درصد اراضی ایران در معرض بیابان‌زایی قرار دارند. ۱۸ استان و ۹۷ شهر ایران درگیر بیابان‌زایی هستند. مردم اینجا از بیابان‌زایی به عنوان زلزله ساکت قرن یاد می‌کنند.

او افزود: بیابان‌زایی از طریق دو عامل تغییر اقلیم و فعالیت‌های انسانی از جمله چرای بی‌رویه دام، برداشت بی‌رویه از منابع آب و تغییر کاربری اراضی ایجاد می‌شود.

لوئیس با اشاره به شعار امسال کنوانسیون و با تاکید بر بخش دوم آن، گفت: بین تخریب سرزمین و مهاجرت ارتباط مستقیم و مشهودی وجود دارد. اگر رقابت زیادی برای دستیابی به منابع باشد، مردم دست به مهاجرت می‌زنند و به قصد پیدا کردن انرژی منابع آب و غذا جابه‌جا می‌شوند. در برخی از کشورها این معضل باعث شکسته شدن ساختارها شده است.

او افزود: روند بیابان‌زایی به امنیت بشری نیز مرتبط است. ما وظیفه داریم اطمینان حاصل کنیم افرادی که در معرض این آسیب هستند، آینده و امنیت آنها تامین شوند.

نماینده مقیم سازمان ملل در ایران گفت: امروز فاز سوم پروژه ترسیب کربن برای مقابله با بیابان‌زایی، میان برنامه عمران سازمان ملل متحد و سازمان جنگل‌ها تمدید می‌شود و توسعه می‌یابد. در فاز سوم این پروژه در پنج قالب پایلوت در چهار استان خراسان شمالی، خراسان جنوبی، گلستان و یزد اجرا می‌شود.

او ادامه داد: پروژه ترسیب کربن در یکی از روستاهای خراسان جنوبی شروع شد، ولی الان در بیش از ۳۰۰ روستا اجرا می‌شود ولی این پروژه زندگی ۱۲۰هزار نفر از ساکنان روستاها درگیر کرده است. او افزود: در نتیجه اجرای پروژه ترسیب کربن ۳میلیون هکتار اراضی احیا شده است. در این مناطق فقط اراضی احیا نمی‌شوند، بلکه جوامع محلی نیز درگیر مسائل و تصمیم‌گیری‌ها می‌شوند. تا به حال ۲۰۰۰ گروه توسعه روستایی ایجاد شده است که ۲۵هزار عضو دارد و بخش عمده این گروه‌ها را زنان تشکیل می‌دهند.

لوئیس گفت: گروه‌های توسعه روستایی تنها کار احیا را دنبال نمی‌کنند بلکه ایجاد صندوق‌های خرد ملی و ارائه وام، ساخت مدرسه و مراکز بهداشتی نیز مدنظر این گروه‌ها است؛ بنابراین پروژه ترسیب کربن تنها به دنبال مقابله با بیابان‌زایی، کاهش فرسایش خاک و کاهش گازهای گلخانه‌یی نیست بلکه بطور همزمان توسعه اقتصاد و اشتغال نیز صورت می‌گیرد.

او ادامه داد: در سال اول میزان سود جوامع محلی در یکی از روستاهای گلستان معادل ۶ میلیارد تومان شد. همچنین در قلعه گنج این پروژه در حال اجرا است که به عنوان یک مدل اقتصاد مقاومتی تلقی می‌شود و با برنامه ششم توسعه تفاوت دارد.

در استان‌های آذربایجان غربی و شرقی نیز مدل ترسیب کربن توسط ستاد ملی احیای دریاچه ارومیه دنبال می‌شود.

 بیش از دو برابر حد جهانی

خداکرم جلالی، رییس سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری نیز در این نشست، با بیان اینکه بیش از ۲۰ درصد مساحت ایران تحت تاثیر بیابان‌زایی قرار دارد، گفت: سرانه بیابان در کشور ما ۴۳۰۰ مترمربع است، این در حالی است که سرانه بیابان در جهان ۲۰۰۰ مترمربع است. این یعنی این سرانه در کشور ما دوبرابر استاندارد جهانی است.

او ادامه داد: براساس آمارهای کنوانسیون مقابله با بیابان‌زایی حدود یک ششم جمعیت جهان، سه‌چهارم اراضی خشک جهان، یک سوم خشکی‌های روی جهان در معرض بیابانی شدن قرار دارند همچنین ۱۱۰ کشور دنیا در معرض بیابان زایی هستند.

او افزود: بعد از تغییر اقلیم و گرمایش جهانی و کمبود آب، بیابان‌زایی سومین چالش کره زمین است. در ایران نیز بیش از ۲۰ درصد مساحت کشور تحت تاثیر بیابان‌زایی قراردارد. همین موضوع وظیفه ما را در پرداختن به بیابان‌زدایی سنگین‌تر می‌کند.

جلالی با بیان اینکه اقدامات خوبی در سطح هشت میلیون هکتار در دولت یازدهم انجام شده است، گفت: ۱۸۴ هزار و ۵۸۰ هکتار عملیات بیابان‌زدایی از جمله احداث بادشکن، بذرپاشی، نهال‌کاری، مالچ‌پاشی، مراقبت و آبیاری صورت گرفت. همچنین در قالب پروژه‌های ترسیب کربن با جوامع بین‌المللی در زمینه بیابان‌زدایی همکاری داشتیم.

او افزود: اما هنوز تا رسیدن به نقطه تعادل نیاز داریم حدود هفت و نیم میلیون هکتار عملیات بیابان زدایی انجام دهیم. بر اساس آمار از سال ۲۰۰۰ در جهان حدود ۱۷۳ میلیون مهاجرت داشتیم ولی در سال ۲۰۱۵ این رقم به ۲۴۴ میلیون نفر رسید که افزایش ۴۱ درصدی مهاجرت در جهان را نشان می‌دهد.

او ادامه داد: یک‌ونیم میلیون هکتار مدیریت سرزمین بیابانی از طریق پروژه بین‌المللی اجرا کردیم. این پروژه با رویکرد مشارکت مردم و توانمندسازی جوامع محلی صورت گرفت. مشارکت مردم راهبردی است که باعث شناسایی توانمندی مناطق مختلف کشور می‌شود.

او در پایان، با اشاره به پروژه ترسیب کربن در ایران گفت: در ایران پروژه ترسیب کربن از پروژه‌های موفق بوده است که مدیریت جامع حوزه آبخیز را با تکیه بر مشارکت مردم و بهره‌گیری از توان و ظرفیت جوامع محلی دنبال کردیم. براساس شهادت کارشناسان سازمان ملل و دفتر عمران ملل متحد پروژه ترسیب کربن در ایران بطور موفقیت آمیز عمل کرده است.

 جایی همین نزدیکی

با وجود سخنان رییس سازمان جنگل‌ها پیرامون تلاش‌های دولت یازدهم برای مبارزه با بحران بیابان‌زایی و هرچند، بررسی آمار آب و هوایی 50 ساله ایران نشان می‌دهد که توفان‌های گرد و خاک، به عنوان یک رویداد طبیعی، هماره وجود داشته‌اند. با این همه و با وجود اینکه بررسی آمار روزهایی توفانی پر گرد و خاک، با استناد به گزارش تازه مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، نشان می‌دهد که فراوانی رخ دادن توفان‌های گرد و خاک در دهه‌های، گذشته همواره با نوسان داشته است و روند افزایشی ثابتی در آن مشاهده نمی‌شود، اما افزایش قابل ملاحظه شاخص‌هایی چون غلظت و ماندگاری گویای تشدید توفان‌های گرد و خاک در دهه گذشته هستند.

این تغییر تا حد زیادی ناشی از تغییر در مناطق منشأ این توفان‌ها بوده است. در گذشته، کانون بسیاری از توفان‌های گرد و خاک، صحراهای عربستان سعودی و شمال آفریقا بودند. اما بیش از یک دهه پیش، تشدید تغییرات آب و هوایی و خشک سالی‌ها از یک سو و توسعه طرح‌های عمرانی و برداشت بی‌رویه از منابع آب دیگر سو، بسیاری از تالاب‌ها و نواحی مرطوبِ بین‌النهرین را خشک کردند به و تولد بیابان‌هایی کوچک را سبب شدند که امروز، منشأ بسیاری از توفان‌های گرد و خاک ایران هستند.

بنابر گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، در کنار خشک سالی‌های پی درپی و افزایش دما و کاهش رطوبی که از پی آوردند، بهره‌برداری از طرح‌های کلان آبی، چون تونل‌های انتقال آب، احداث سدها و شبکه‌های آبیاری غیراصولی، از سطح آب و مرطوب در منطقه کاسته شد و پوشش گیاهی از بین رفت و اینگونه، کانون‌های داخلی تولید گردوخاک ایجاد شدند.

افزایش دما و کاهش رطوبت به نوبت و اندازه خود، بطور طبیعی از بین رفتن پوشش گیاهی را از پی خواهند آورد و با نگاه به نقش مهم پوشش گیاهی در تثبیت خاک و جلوگیری از فرسایش آن، از بین رفتن این پوشش اثر چشم‌گیری در بیابان زایی و تشکیل کانون‌های گرد و خاک دارد. از بین رفتن پوشش گیاهی در حاشیه و بخش‌های خشک شده تالاب‌هایی چون هورالعظیم، شادگان از مهم‌ترین دلیل‌های گسترش کانون‌های داخلی گرد و غبارند.

کانون‌های داخلی توفان‌های گرد و خاک در خوزستان، با مساحتی نزدیک به 350 هزار هکتار، از شرق و جنوب شرق اهواز تا خاور هندیجان در جنوب شرق این استان، گسترده‌اند. در غرب این استان نیز بخش‌های خشک شده تالاب هورالعظیم و در غربش، هویزه و نواحی پیرامون آن قرار دارند. حتی بخش‌هایی از شمال خرمشهر نیز کانون گرد و خاکند.

این‌ها همه یعنی، پای راست استوار ایران، اکنون زخمی است. زخمی که بنابر بیانیه سازمان ملل متحد، در بسیاری نقاط جهان به جای درمانش، از آن می‌گریزند. سال گذشته بود که محمد درویش، مدیرکل دفتر سرمایه‌گذاری مردمی سازمان محیط‌ زیست، خبر داد که «95 درصد ساکنان خوزستان به دلیل شرایط ناسالم قصد مهاجرت دارند». گذاشتن این خبر کنار رتبه نخست خوزستان در مهاجرت کشور، بنابر آنچه عضو مجمع نمایندگان استان خوزستان اعلام کرد، نشان از جدی بودن این قصد دارد؛ قصدی که همین حالا هم بدل به «اقدام» شده است.

برنامه‌های دولتی که رییسش آن را «دولت محیط زیست» خواند و نخستین مصوبه‌اش هم زیست‌محیطی بود، کارگر می‌افتد یا سیل مهاجرت در جنوب غرب، زیرپای ایران را خالی می‌کند؟