شهرداران زن به روایت شهرداران زن
سی ویته گیبسُن، شهردار پینسویلی، لیبیا
در بخشهایی از آفریقا، همچنان سخنان خامی درباره نقش رهبری زنان و تردیدهایی درباره اثرگذاری آنها بر تحولات جامعه، وجود دارد. در لیبریا، همتایان مرد ما اینگونه تصور میکنند که ما نیروهایی هستیم که میتوانیم با این شرایط سازگار بشویم، اما در واقع هنوز مشکلاتی در این زمینه داریم. حدود یک سال و نیم پیش، قرار ملاقاتی با یک وزیر داشتم، همزمان در جلسه دیگری بودم، اما از آن جلسه زودتر بیرون آمدم، با این حال، به دفترم دیر رسیدم. عذرخواهی کردم، اما وزیر از اینکه او را منتظر گذاشته بودم، انتقاد کرد و به من گفت که برای او یک لیوان آب بیاورم. نمیتوانستم باور کنم که او چنین با من سخن میگوید، تقریبا روی زمین افتادم.
هنریته رِکر، شهردار کلن، آلمان
حتی برخی مردها گفتند که به دلیل دوره و زمانه است که کلن برای نخستینبار یک شهردار زن به خود دیده است و رایدهندگان با این مساله موافقت کردهاند. این در حالی است که نخستین دلیل و درجه اول، شخصیت یک کاندیدا مورد توجه و نظر رایدهندگان است. جنسیت من، آن قدری که فکر میکنید، سبک زندگی کاری من را شکل نمیدهد. در عین حال، یک جفت رفتار زنانه قابل تمایز از رفتارهای مردانه وجود دارد. اول اینکه به عنوان یک زن، یاد گرفتهاید که فردی شنوا باشید تا علاقه یک فرد را تشخیص دهید. دوم اینکه یاد گرفتهاید که افراد و گروههای مختلف را بدون اینکه فردی متضرر شود، دور یک میز جمع کنید.
آنا اُلیورا، شهردار مونته ویدیو با 1.3 میلیون نفر جمعیت، اوروگوئه
در جریان مبارزات انتخاباتی گرفتار تبعیض شدم. در میان گروههایی که ما رهبری میکردیم، بسیاری از افراد احساس کردند که من نمیتوانم با اتحادیهها تعامل کنم. همواره انتقاد یکی بود: اینکه من اقتدار لازم را ندارم. در یک مورد، یک خبرنگار از من سئوال کرد که آیا واقعا فکر میکنید که مونته ویدئو برای پذیرش یک زن به عنوان شهردار آماده است؟ وقتی شهردار شدم، یک گروه حقوق زنان در مونته ویدئو به من یک کلید چوبی هدیه داد. وقتی که این سمت را ترک میکردم، آنها کلید مشابهی را به من دادند اما از فولاد ساخته شده بود که سنبلیک بود.
مگان باری، شهردار نشویل و دیویدسون، (1.95 میلیون جمعیت) ایالات متحده امریکا
دانستن اینکه نفس زن بودن و زنان در مناسبات جامعه تفاوت ایجاد میکنند، دشوار است. مثالی در این رابطه میزنم: به تازگی در یک محل کاریابی دنبال یک چاه بازکن میگشتم، یک بنر بزرگی در آن مکان وجود داشت که روی آن نوشته شده بود: «کار مردانه». به همین دلیل از مردان سئوال کردم و به آنها گفتم که من با این بنر مشکل دارم. برخی از آنها گفتند که آن بندر قدیمی است یا اینکه آن کار ارزان قیمت بوده است. این پاسخها نشان میداد که آنها به مساله سوگیری زبانی در نوشته آن بنر توجه نکردند. در حال حاضر، به سمتی رفتهایم که در تمام علایم و بنرهای ما در نشویل «کارگران موجود» نوشته شده است و من آن بنر که رویش نوشته شده بود «کار مردانه» را به دفترم انتقال داده و روی دیوار نصب کردهام.
دوروتی ثورنهیل، شهردار واتفورد(95 هزار نفر جمعیت)، بریتانیا
مدیریت شهرداری بسیار رویتپذیر است، بطوری که به هنگام پیاده روی در خیابان، بعضی افراد میگویند که تو درباره فلان مساله کار خوبی انجام دادی. به دلیل همین رویتپذیری بالا، آنها احساس میکنند که میتوانند درباره تصمیمگیریهای محلی اظهارنظر کنند و من فکر میکنم که این مساله بسیار عالی است. کار من این است که در هر چیزی مداخله کنم، مثل اینکه کارگزار یک شراکت باشیم. میخواهم ایمان افراد به شورای شهر را حفظ کنم. آنچه افراد به من گفتند این بود که واتفورد شهری بود که درون خود همواره ضعفی را احساس میکرد، اما آنچه ما برای انجامش تلاش کردهایم این است که افراد را نسبت به شهروند بودن واتفورد مفتخر کنیم.