معاونت تشکلها نیازمند اختیارات
گروه تشکلها| فراز جبلی|
معاونت تشکلهای اتاق بازرگانی ایران با بقیه معاونتها تفاوت عمدهیی دارد. گذشته از حجم بالای کار و طیف گسترده افرادی که با این معاونت در تماس هستند، وظایف قانونی این معاونت به قدری مهم و سنگین است که میتوانست نهادی به بزرگی اتاق بازرگانی برای آن تعریف شود. در حقیقت بخشی از مهمترین وظایفی که قانونگذار به اتاق بازرگانی داده است در همین معاونت تعریف میشود اما عملا این معاونت با امکانات و اختیاراتی در حد معاونتهای دیگر و حتی کمتر اداره میشود. چنین موضوعی طبیعتا باعث میشود که هیچگاه انتظارات با عملکرد این معاونت همخوانی نداشته باشد و طبیعتا نیاز به تغییرات ساختاری برای ارتقای نقش تشکلی یکی از خواستههای اصلی بخش خصوصی باشد.
مهمترین وظیفه اتاق بازرگانی در یک معاونت
در زمان محمد نهاوندیان، اختیارات زیادی برای اتاق بازرگانی کسب شد. امتیازاتی که تا آن روز کمتر برای یک نهاد تشکلی در نظر گرفته میشد در زمان نهاوندیان به اتاق بازرگانی اعطا شد. نهادی مانند شورای گفتوگو با حضور تمامی وزرای اقتصادی تشکیل و مسوولیت کامل آن به اتاق بازرگانی اعطا شد به جای اتاق کشاورزی اختیارات آن به اتاق بازرگانی داده شد و بسیاری از امتیازات دیگر.
اما یکی از مهمترین امتیازاتی که به واسطه رابطه حسنه میان نهاوندیان و رییس مجلس به اتاق داده شد، اختیار تمامی تشکلها بود. براساس قانون مسوولیت ساماندهی تشکلهای اقتصادی بر عهده اتاق بازرگانی قرار گرفت تا هدف از شعار صدای واحد که بارها در صحبتهای نهاوندیان مطرح شده بود، روشن شود. این امتیاز میتوانست به هر نهادی فراتر از اتاق بازرگانی داده شود اما قانونگذار این اجازه را داد که اتاق بازرگانی به عنوان مهمترین تشکل اقتصادی خود دارای این اختیار باشد که بقیه تشکلها را نیز ساماندهی کند.
هر چند برای این ساماندهی طرحهای زیادی نوشته شد و موضوعات زیادی در دستور کار قرار گرفت اما یک مشکل باقی ماند. ساختاری که برای ساماندهی در نظر گرفته شد صرفا یک معاونت بود و اختیارات آن در همان حد باقی ماند.
وضعیت امروز معاونت تشکلها
معاونت تشکلها به هیچوجه امتیازاتی بیشتر از سایر معاونتها به دست نیاورد و انگار مسوولان اتاق اهمیت قانون تصویب شده را متوجه نبودند. تعداد محدودی کارمند در یک معاونت زیر نظر معاون تشکلها به فعالیت میپردازند.
این افراد مجبور هستند به بیش از 300تشکل که هر سال نیازمند برگزار مجمع و بسیاری از کارهای دیگر هستند، خدمات ارائه دهند. این تشکلها هر کدام در صنف خود از مهمترین افراد صنفی محسوب میشوند به همین دلیل هر تشکل حساسیت خاص خود را دارد. طبیعتا اکثریت انرژی این معاونت صرفا به ارائه خدمات اولیه مورد نیاز تشکلها تخصیص پیدا میکند.
در کنار این موضوع اهدافی مانند ارتقای تشکلها، برنامهریزی برای ساختار تشکلی و بسیاری از موارد دیگر مطرح است. در چند ماه گذشته نیز براساس برنامه معاون تشکلها شاهد برگزاری چندین دوره آموزشی بودهایم درحالی که امکانات آنها برای پاسخگویی به نیاز تشکلها کافی نیست.
از سوی دیگر گروهبندیهای مختلف در اتاق و فشاری که از سوی مسوولان اتاق بازرگانی بر این معاونت گذاشته میشود عملا روند فعالیت این نهاد را مختل کرده است. در حقیقت در شرایط عادی هم امکانات این معاونت برای رسیدگی به این حجم از وظایف ناچیز بود و در کنار آن توقعات و انتظارات مختلف افراد در زمینههای مختلف را باید در نظر گرفت. دعواهای گروهها در اتاق عملا خود را در مسائل این معاونت نشان میدهد و این موضوع روند کارهای معاونت تشکلها را بسیار کندتر میکند. هر گروهی تلاش میکند، چهرهیی نزدیک به خود مسوولیت تشکلها را عهدهدار شود و از دادن اختیارات به این معاونت نگران هستند.
ساختاری بهینه
ساختار درست در زمینه تشکلها به اینگونه بود که نهادی متشکل از همه تشکلها برای ساماندهی تشکلها شکل گیرد. اما ساختار اتاق بازرگانی این موضوع را به شکل یک معاونت تعریف کرد. حال که وضعیت به اینگونه است، طبیعتا باید در شرایط فعلی اجازه داد این معاونت به دور از هر گونه فعالیت گروهی و منافع اشخاص به فعالیت بپردازد. این موضوعی است که در سالهای اخیر کمتر شاهد آن بودهایم و معاونت فعلی هم که به خاطر سبقه تشکلی تصمیم به فعالیت به دور از جهتگیری را دارد عملا با مشکلات زیادی به دلیل همین بیطرفی روبهروست. گروههای مختلف فعال در اتاق بازرگانی باید بپذیرند که بحث معاونت تشکلها عملا با سایر بخشها متفاوت است و باید همه گروهها فشار را از روی این معاونت بردارند. ادامه روند فعلی تنها باعث تضعیف تشکلها خواهد شد.
تاریخچه این معاونت نشان داده که الگوهای مختلفی برای بحث تشکلها در نظر گرفته شده است. مدلهایی همچون ایجاد یک اتاق فکر یا شورای راهبردی تشکلها همچنین سپردن مسوولیت به یکی از اعضای هیات نمایندگان از مدلهای قبلی است.
در حقیقت یک بحث اساسی در این خصوص وجود دارد. فشار اساسی روی این معاونت به این دلیل است که کارهای اجرایی که منافع گروهها را تامین میکند تحت تاثیر قرار گیرد و هر گروهی تلاش دارد که این کارهای اجرایی به سود وی باشد. نقش دوم این تشکل که اتفاقا در دوران فعلی بر آن تاکید زیادی شده، مسائلی از قبیل برنامهریزی و ارتقای تشکلی است که به دلیل فشارهای ناشی از نقش اول عملا بسیاری از برنامهها به سختی انجام میشود.
در چنین شرایطی اتاق بازرگانی باید بتواند در ساختار اجرایی خود نوعی معاونت ایزوله در قبال هر گونه فشار خارجی در معاونت تشکلها ایجاد کند. امروز بعضی میگویند، معاونت تشکلها کارایی ندارد اما واقعیت این است که هر مدیری با هر سطح از توان در قبال مسائل و مشکلات در ساختار فعلی نمیتواند کار کند.
اعضای اتاق بازرگانی باید به یک اجماع نظر برسند که معاونت تشکلها باید فارغ از گروهبندی اداره شود. اعضای هیات نمایندگان باید بپذیرند که معاونت تشکلها نیاز دارد که تصمیم نهایی را بگیرد و افراد با لابی هیات رییسه یا دیدن دبیرکل نتوانند تصمیمات معاونت تشکلها را تغییر دهند.
در حقیقت ساختار فعلی اجازه رشد تشکلها را نمیدهد و متهم اصلی این موضوع خود اعضا هستند. به نظر میرسد یک بلوغ فکری کامل درخصوص معاونت تشکلها لازم باشد تا مانع از اعمال سلیقه بر این بخش مهم از اتاق بازرگانی و به تبع آن کاهش کارایی آن شود تا به مرور شاهد ارتقای تشکلها باشیم.