تفسیر یک رای

۱۳۹۶/۰۵/۳۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۰۵۳۸۱

 بهاره مهاجری   

معاون  سردبیر

  کابینه دولت دوازدهم روز یک‌شنبه با رای اعتمادی که مجلس به 16 وزیر پیشنهادی روحانی داد، شکل گرفت و در همان ساعات اولیه، رییس‌جمهوری با وزیران جدید، نخستین جلسه هیات دولت را برگزار کرد. هر چند که هنوز تکلیف دو وزارتخانه کلیدی آموزشی و انرژی، علوم و نیرو، معلوم نیست اما می‌توان حدس زد که وزیران این دو وزارتخانه به ویژه وزیر پیشنهادی علوم باتوجه به شروع سال تحصیلی دانشگاه‌ها به‌زودی معرفی شوند. در این حال، بررسی آرایی که دیروز در گلدان‌های مجلس ریخته شد، از لحاظ کمی و کیفی

حایز اهمیت است. با آنکه تا پیش از رای‌گیری گمانه‌زنی‌هایی درخصوص رای اعتماد به تمام وزیران پیشنهادی صورت می‌گرفت، ولی آنچه در صحن مجلس اتفاق افتاد (حبیب‌الله بیطرف گزینه پیشنهادی برای تصدی وزارت نیرو رای حد نصاب را کسب نکرد و رای آذری‌جهرمی وزیر ارتباطات هم تقریبا شکننده بود) می‌تواند نشان دهد که آرای اکثر نمایندگان مجلس متاثر از یک صبغه و سابقه بوده است. از این رو به نظر می‌رسد بررسی کمی و کیفی این آرا می‌تواند تا حدی در ارزیابی نظر نمایندگان کمک کند و نشان دهد که این نمایندگان چه می‌خواهند و از وزرا چه انتظاراتی دارند.  در میان وزیران حوزه اقتصادی، بیشترین آرای موافق را محمد شریعتمداری وزیر صنعت، معدن، تجارت، با کسب 241 رای به دست آورد. پس از وی، مسعود کرباسیان وزیر امور اقتصادی و دارایی، با کسب 240 رای بود و کمترین آرا را هم برخلاف انتظار، محمود حجتی وزیر جهاد کشاورزی، با اخذ 164رای به دست آورد. چرا چنین آرایی با تفاوت ارقام نسبتا بالا (تقریبا تفاوت بین بالاترین و پایین‌ترین آن بالغ بر 80 رای است) وجود دارد؟ بهتر است تحلیل آرا را با میزان رای نمایندگان به مسعود کرباسیان آغاز کنیم:

از همان ابتدا با معرفی مسعود کرباسیان به‌عنوان وزیر پیشنهادی امور اقتصادی و دارایی، دو جبهه در برابر او گشوده شد. جبهه اول که علیه وی بود، او را فاقد تحصیلات اقتصادی می‌دانستند و ادعا می‌کردند صندلی وزارت برای شخص وی مناسب نیست، اما قابل‌توجه است که این نظر بیشتر در میان قشر کارشناسان خارج از مجلس وجود داشت، اما در درون مجلس نگاه غالب نمایندگان فارغ از گرایش‌های سیاسی بر این اصل استوار بود که کرباسیان مدیر اجرایی قوی است و شاکله وزارت امور اقتصادی و دارایی با تمام دستگاه‌های زیرمجموعه خود اعم از بورس، مالیات، گمرک و نیز بانک‌ها بیشتر هماهنگی و مدیریت می‌طلبد تا تحصیلات اقتصادی. حتی مخالفان کرباسیان در مجلس هم بر طبل تحصیلات دانشگاهی او نمی‌کوبیدند و اساسا مخالفت چندانی هم در این زمینه با وی صورت نگرفت؛ به‌ویژه زمانی که احمد توکلی هم به حمایت از او برخاست و نوشت که اگر به کرباسیان رای اعتماد ندهید فرد دیگری جایگزین می‌شود تا برنامه‌های صندوق بین‌المللی پول را پیاده کند، حمایت از او در مجلس افزایش یافت. باتوجه به آرای کم مخالف به نظر می‌آید که حتی برخی اعضای جبهه پایداری در مجلس نیز به او رای داده‌اند.  محمد شریعتمداری ‌وزیر صنعت، معدن، تجارت ‌که توانست 241 رای مثبت و فقط 25 رای منفی کسب کند، چهارمین وزیر در کابینه دوازدهم است که بیشترین آرای نمایندگان را به خود اختصاص داد. او با آنکه ردای اصلاح‌طلبی بر تن ندارد، اما از یک‌سو در دوران دولت اصلاحات و پس از آن همواره

مورد وثوق اصلاح‌طلبان بوده است و از سوی دیگر مورد حمایت کامل فراکسیون ولایی مستقل قرار دارد. یعنی او آرای فراکسیون اصلاح‌طلبان و مستقل ولایی را به‌طور کامل دراختیار داشت. همچنین سابقه مثبت او در وزارت بازرگانی دولت خاتمی هم کمک کرد که جدا از اصلاح‌طلبان و اصولگرایان معتدل مستقل‌ها را قانع کند که به وی رای مثبت دهند.

  ولی چرا محمود حجتی کمترین آرای موافق را به دست آورد؟ 164 رای موافق، 94 رای مخالف و

 23 رای ممتنع مجموع آرای محمود حجتی بوده است. مخالفان حجتی در سه بخش واردات محصولات کشاورزی، آب و عشایر جمع شده بودند. از آنجا که طبق یک اصل قدیمی ایران باید در کشاورزی خودکفا شود و از دیرباز هم کشاورزی جزو لاینفک اقتصاد ایران بوده است، مخالفت از این سه زاویه می‌تواند اثرگذار باشد. برای مثال یکی از مخالفان از واردات بی‌رویه برنج سخن گفت، دیگری حوزه آبی را به چالش کشید و اینکه کشاورزان آب ندارند و مخالف دیگر هم موضوع عشایر را مطرح کرد. اگر یک فرد ممتنع فقط مخالفت‌ها را از این سه زاویه بشنود و دلایل قانع‌کننده‌یی هم نگیرد، می‌تواند به صف مخالفان بپیوندد. بخشی از آرای بالای مخالف حجتی را می‌توان شامل نماینده‌های مستقلی دانست که به جرگه مخالفان پیوسته بودند.

علی ربیعی از دیرباز مورد انتقاد نمایندگان بوده است. موج انتقادات به وی تا آنجا پیش رفت که حتی تا پیش از اخذ رای اعتماد پیش‌بینی می‌شد که رای نمی‌آورد اما پس از شمارش آرا و اعلام اینکه ربیعی توانسته 191 رای موافق بگیرد و فقط 79 نفر مخالف او بودند تا اندازه‌یی تعجب همگان برانگیخته شد. اگر از شایعات بگذریم، می‌توان گفت فراکسیون امید نه‌تنها رای خود را به صندوق ربیعی ریخت، بلکه بخش اعظمی از مستقل‌های مجلس هم به او رای داده‌اند.

آرای عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی هم قابل تامل به نظر می‌رسد. باجناق ناطق‌نوری و داماد آیت‌الله محلاتی که مدت‌های مدید مورد انتقاد شدید نمایندگان مجلس دوره نهم و دهم بود، توانست

 188 رای موافق و 75 رای مخالف بگیرد. به عبارتی می‌توان گفت بخش اعظمی از فراکسیون امید و بخش اعظمی از فراکسیون ولایی مستقل به او رای داده‌اند، نه همه آنها! و ظاهرا مستقل‌ها هم به او رای داده‌اند، زیرا در این صورت آرای او ‌باید به حد آرای کرباسیان می‌رسید.

آرای بیژن زنگنه را باید از زاویه دیگری مورد بررسی قرار داد. 230 رای موافق و 35 رای مخالف به وزیر نفت پیام مهمی به بیرون دارد. اینکه هم فراکسیون امید، هم فراکسیون ولایی مستقل و هم نمایندگان مستقل پشت او ایستاده‌اند تا برنامه‌های صنعت نفت ایران را به سرانجام برساند. راستی اگر روحانی نمی‌خواست بیژن زنگنه را برای نفت انتخاب کند

 -که به‌درستی در دفاع از وی اشاره کرد یک برند در نفت جهان است- چه کسی را انتخاب می‌کرد؟ آیا گزینه دیگری داشت؟  این آرا نشان می‌دهد نمایندگان مجلس باتوجه به جامع‌نگری اقتصادی اقدام به انتخاب وزرا کرده‌اند. البته در این میان باید نقش گرایش‌های سیاسی را هم درنظر گرفت، ‌اما نکته مهم آن است که نگرش بیرون از مجلس -مانند نگرش کارشناسان- با نگرش نمایندگان بسیار فرق دارد.