مهمترین آثار روانی راهبندان
آلودگی هوا با توجه به پیامدهای زیانبارش به یکی از ملموسترین معضلات زیستمحیطی تهران، پایتخت ایران و چندین شهر دیگر ایران تبدیل شده است. آمارها نشان میدهد که در روزهای تشدید آلودگی هوای تهران، شمار بیماران تنفسی «تا ۶۰ درصد» افزایش مییابد. بیشترین عامل مرتبط با تشدید بیماریهای سیستم قلبی، عروقی و ریوی، افزایش آلایندههای دی اکسید گوگرد، ذرات معلق و منواکسید کربن است، بطوری که «آلودگی هوا در تهران بطور متوسط موجب کاهش ۵ سال از عمر تهرانیها شده است
یکی از آثار مهم و نامشهود ترافیک در مناطق شهری، تاثیر زیانبار آن بر سلامت روان و تندرستی جامعه است. صنعت حملونقل علاوه بر آثار سو جسمانی از جمله مسمومیت با سرب، باعث اختلالات عصبی رفتاری، تحریکپذیری، اضطراب و حتی انزوای اجتماعی افراد میشود. ترافیک از جمله علتهای بیرونی و استرسزاست که موجب میشود تعادل روانی افراد به هم بخورد و آستانه تحمل آنها کاهش یابد. ترافیک و نبود زیر ساختهای رانندگی در کلانشهرهایی همچون تهران تحریککننده اعصاب و روان شهروندان است. حتیگاهی ترافیک و مشکلات ناشی از آن به حدی روی اعصاب شهروندان تاثیر میگذارد که درگیری و اوقات تلخی به زندگی روزمرهشان پیوند میخورد.
ترافیک به نوبه خود یک عامل استرس زای شدید در جوامع مدرن امروزی است. این مشکل در جوامع دیگر هم وجود دارد و برای آن برنامهریزی خاصی صورت گرفته است، اما در ایران در زمینه راهنمایی و رانندگی دقت و برنامهریزی صورت نمیگیرد و فقدان آن کاملا احساس میشود.
امروزه در بسیاری خانوادهها تمام اعضا صاحب خودرو هستند. از سوی دیگر، خیابانهای ما گنجایش این همه خودرو را ندارد و پیرو همین مساله، فشارها و استرس های ناشی از ترافیک وقت زیادی را از افراد میگیرد و گاهی آنان از فعالیتها و برنامههای بهموقع روزانه خود باز میمانند و طبق برنامه از پیش تعیینشده خود جلو نمیروند. این در حالی است که فعالیتهای موثر آنان کاهش و میزان اضطرابشان افزایش مییابد.
علاوه بر این عصبانیت، فشارهای روانی و آلودگی هوا آستانه صبر و تحمل افراد را پایین میآورد و در نتیجه منجر به درگیریهایی میان شهروندان در سطح شهر میشود که سلامت جسمانی و روانی آنها را به مخاطره میاندازد. افزایش حملات و سکتههای قلبی و افزایش فشار خون ناشی از استرسهایی است که عامل عمده آن ترافیک است. متاسفانه بر اساس آمارها سن مشکلات قلبی پایین آمده و مشکلات روانی هم افزایش یافته است. در قانون ما نیز نابسامانی وجود دارد و ایمنی مسائل بسیار کم است. برای مثال برخی افراد هر جا که دلشان بخواهد، خودروی خود را پارک میکنند و مساله پارک دوبل را ایجاد میکنند. همچنین روند رو به رشد ساختمانسازی سبب افزایش ترافیک میشود. بنابراین تعداد پارکینگها نسبت به تعداد ماشینها کم است. حتی برخی فروشگاهها هم پارکینگی برای ماشین مشتریان خود در نظر نمیگیرند و صاحبان خودروها مجبورند در جای نامناسب پارک کنند. در نتیجه تجمع خودروها، ترافیک سنگینی را به وجود میآورد. بنابراین ما بطور کلی استرسهای زیادی در زندگی داریم که ترافیک آن را بیشتر میکند و همه این عوامل دست به دست هم میدهند و سبب بروز مشکلات جسمی و روانی در افراد میشوند.
به گفته روانپزشکان تاثیرات منفی ترافیک بر روح و روان افراد خطرناکتر از تاثیر آن بر سلامت جسمی است. همانطور که بررسیها نشان میدهد عامل انسانی بیشترین نقش را در بروز تصادفات جادهیی دارد در صورتی که افراد در شرایط روحی و روانی مناسب قرار نگیرند زمینه بروز تصادفات و اختلالات روانی را فراهم میکند که ترافیک یکی از موارد مهمی است که میتواند مستقیم در بروز تصادفات جادهیی نقش داشته باشد.
ترافیک علاوه بر آلودگی هوا و آلودگی صوتی را نیز در پی دارد. بسیاری از تحقیقات علمی نشان میدهد که آلودگیهای صوتی، خستگیهای مزمن جسمی و روانی ناشی از ترافیک، آستانه تحمل افراد را کاهش میدهد و استرس، اضطراب و پرخاشگری افزایش میدهد و شهروندان که هر روز ناچار هستند ساعات زیادی را در ترافیک معطل شوند، بیتردید دچار کسالت و خستگی خواهند شد و از طرفی بخش عمدهیی از وقت مفید خود را باید در ترافیک از دست بدهند.
ترافیک روی همه افراد اعم از سالم و بیمار اثر دارد و همانطور که عنوان شد، اثر عمده آن، کمشدن آستانهتحمل افراد است، بطور کلی افراد در نتیجه ترافیک زودرنجتر، پرخاشگرتر، عصبانیتر و کمتحملتر میشوند؛ یعنی با اینکه درگذشته هم این مشکلات را داشتهاند اما در این شرایط خیلی زودتر به استرسها، واکنش و حساسیت نشان میدهند. بنابراین ترافیک موجب میشود که شهروندان بطور مداوم خسته و بیحوصله باشند. سردردهای میگرنی و عصبی در آنها تشدید میشود و ارتباطات اجتماعی افراد ضعیف و حتی تمرکزشان کاهش مییابد و هنگام رانندگی عجول و بدخلق میشوند.
ترافیک یکی از جنبههای جداییناپذیر زندگی فعلی مردم در دنیا و از جمله کشور ما است، که گریز از آن در برخی از شهرهای کلان امکانپذیر نیست اما آنچه باید مورد توجه قرار گیرد برنامهریزی صحیح و علمی برای پیشگیری از عوارض جسمی، روانی و اجتماعی ناشی از ترافیک است.