حذف اقتصاد دلاری ایران پیشنهاد داد دیگران عمل کردند

۱۳۹۶/۰۶/۲۷ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۰۷۱۰۵

 محمود خاقانی   

کارشناس بین‌المللی انرژی

  پس از سخنان هفته گذشته نیکلاس مادورو (Maduro) رییس‌جمهوری ونزوئلا درباره «رهایی از سلطه دلار امریکا» کاراکاس تصمیم گرفته است که قیمت‌گذاری نفت خود را از دلار امریکا به یوآن چین تغییر دهد و داد.  این خبر مرا به یاد واقعیت‌های تاریخی حدود 16سال اخیر انداخت که مهندس زنگنه و مرحوم دکتر نوربخش در همین راستا برنامه‌ریزی‌هایی در دولت هفتم و هشتم کردند.  چنانچه محققان به موضوع مطالعه بورس بین‌المللی نفت ایران در جزیره کیش که براساس آن مطالعه بورس مذکور ثبت و تاسیس شد و سرانجام در دولت دهم رسما افتتاح شد اما فعال نشد مراجعه کنند، خواهند دید که رسانه‌های امریکا در آن دوران هشدار داده بودند که فعال شدن بورس بین‌المللی نفت ایران در جزیره کیش برای دلار امریکا خطرناک است. حتی مدعی شدند که این ابتکار ایران از برنامه هسته‌یی‌اش برای منافع امریکا در منطقه و جهان ممکن است خطرناک‌تر و جدی‌تر باشد. جالب است بدانید که این حقیر با توجه به مطالعه‌یی که برای بورس بین‌المللی نفت ایران در جزیره کیش به عمل آمده بود و در سمتی که در آن دوران برای ایجاد بازار منطقه‌یی نفت، گاز و انرژی در بندر نفتی نکا و وصل آن به جزیره کیش داشتم(این روزها نام شبکه انرژی خزر بر آن گذاشته‌ایم) مقاله‌های متعددی در رابطه با اینکه چگونه می‌توان اقتصاد ایران را از وابستگی به دلار رهانید به اتفاق مدیر گروه مطالعه بورس بین‌المللی نفت ایران در جزیره کیش که از محققان منابع تاب‌آور در یکی از دانشگاه‌های اروپا است، نوشتیم و گفتیم ولی مسوولان محترم ذی‌ربط بذل توجهی به آن نکردند و هنوز هم نمی‌کنند.  اما با توجه به تصمیم ونزوئلا در روزهای اخیر آنچه توجه کارشناسان اقتصاد انرژی را جلب کرده است، واقعیتی است که رسانه‌های گروهی امریکا مجاز به انتشار و تحلیل درباره آن نیستند و آن شروع شمارش معکوس برای فرا رسیدن زمان مرگ دلار امریکا به عنوان یک ارز ذخیره‌یی در اقتصاد جهان به ویژه تجارت نفت و گاز و به طور کلی انرژی است. برای آشنایی بیشتر با این واقعیت اجازه بدهید سوالات ذیل را به پرسیم و پاسخ دهیم تا شاید صاحب‌نظران محترم با نقد و اصلاح پاسخ‌ها راه‌حل‌های بهتری را پیشنهاد دهند تا دولت دوازدهم بتواند، راهکارهای استراتژیک بهتری برای اقتصاد بدون وابستگی به دلار یعنی درآمد‌های نفتی برای تولید و اشتغال تعریف کند. نمایندگان محترم عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی نیز بهتر است به جای دخالت در امور اجرایی وزارت نفت آن هم در سطوح بسیار ناچیز عزل و نصب‌ها در صنعت نفت و انرژی به فکر ارائه طرح‌های مناسب و تصویب قوانین و مقررات مقتضی باشند.

آیا ونزوئلا کار درستی کرد؟

بله کار درستی کرد. ولی به نظر من روش درستی را انتخاب نکرد. از چاه درآمدن و به چاله افتادن شاید مثال مناسبی باشد. شاید هم تشویق چین در پشت پرده در این راستا به دلیل اتخاذ سیاست‌هایی برای مقابله با سیاست‌های خارجی دولت ترامپ در شبه جزیره کره و خلیج فارس مرتبط باشد.

چرا و از کی ارزش نفت و گاز و فرآورده‌های نفتی را به دلار محاسبه و پرداخت می‌کنند؟

 در سال 1973میلادی عربستان سعودی و امریکا توافق کردند که نفت خام صادراتی عربستان به دلار امریکا قیمت‌گذاری شود و به تدریج سایر صادرکنندگان نفت‌خام نیز تصمیم گرفتند که دلار امریکا ارز ذخیره‌یی برای تجارت نفت و گاز تعیین شود و در سال 1975میلادی اعضای اوپک توافق کردند که نفت با دلار معامله شود و چون حجم معاملات نفت خام بیشتر از هر کالای دیگری در جهان بود و هنوز هم هست، تقاضا برای دلار امریکا افزایش یافت در نتیجه دلار به یک ارز جهانی تبدیل شد. باید دید که در اجلاس‌های آتی اوپک ونزوئلا چه خواهد کرد؟

ارز بین‌المللی شدن دلار چه سودی برای امریکا داشت؟

 بسیاری از کشورهای وارد‌کننده نفت و گاز به آنچه به «پترو دلار» شهرت یافت، نیاز داشتند تا با آن بهای نفت و گاز وارداتی‌شان را بپردازند. بنابراین تقاضای جهانی برای ذخیره‌سازی دلار موجب شد که امریکا بتواند بدون محدودیت از جهان استقراض کند. در واقع سود امریکا در این بوده و هست که بدون محدودیت از کشورهای دیگر استقراض می‌کرد و هنوز می‌کند و هر طور که مایل است، خرج می‌کرد و هنوز هم می‌کند. از سوی دیگر تسلط دلار بر اقتصاد جهان از امریکا یک ابرقدرت ساخت. اما این روزها شاهد این واقعیت هستیم که شمارش معکوس برای پایان دوران ابرقدرتی امریکا و تسلط دلار بر اقتصاد جهان شروع شده است. شاید به همین دلیل است که پرزیدنت ترامپ در روز 29ژوئن سال جاری گفت که سیاست دولت او تسلط کامل برای بازار جهانی نفت و انرژی است. به همین دلیل پس از رقص شمشیر با خانواده آل سعود تلاش وسیعی برای تحریم دوباره صنعت نفت و انرژی ایران را مد نظر قرار داده است.

حدود 16سال قبل وقتی صحبت از بورس بین‌المللی نفت ایران در جزیره کیش به میان آمد و مبتکران بورس بین‌المللی مذکور موضوع معاملات فرآورده‌های نفتی و... را با ریال ایران یا ارز دیگری مطرح کردند تا متعاقبا سهام نیروگاه‌ها و پالایشگاه‌ها و پتروشیمی‌ها و... به مردم عادی واگذار شود تا مردم عادی سهام‌دار صنعت نفت و انرژی کشور باشند و به جای یارانه سوخت سود سهام انرژی دریافت کنند، مطالعه و اعلام نظر کردند عکس‌العمل‌های منفی زیادی مطرح شد. چرا؟

همانطور که یادآوری کردم در رسانه‌های امریکایی نوشتند چنانچه بورس بین‌المللی نفت ایران در جزیره کیش فعال شود، خطری که امریکا را تهدید می‌کند بسیار جدی‌تر از موضوع انرژی هسته‌یی در ایران است. لذا یکی از دلایل عمده تحریم بانک‌های ایرانی و تحریم بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران برای جلوگیری از ابتکار ایران برای معاملات نفت، گاز، فرآورده‌های نفتی و برق با ریال ایران یا روش‌های نوین دیگری غیر از دلار امریکا بود.  کارشناسان اقتصاد انرژی در ایران ازجمله این حقیر مقالات زیادی درباره ضرورت حذف دلار امریکا از تجارت انرژی و جایگزین کردن آن با آنچه مشاور مطالعه بورس بین‌المللی نفت ایران در جزیره کیش «استاندارد انرژی» نام نهاد و طی 16سال گذشته تاکنون نوشتیم و گفتیم متاسفانه مورد توجه مسوولان ذی‌ربط در دولت نهم و دهم قرار نگرفت. زیرا قاچاقچیان انرژی منافعشان در حفظ نقش دلار امریکا در اقتصاد ایران بود. دولت یازدهم وقتی روی کار آمد بیشتر تلاشش برای مهار تورم، رساندن تولید نفت به سطح قبل از تحریم‌ها، به تولید رساندن طرح‌های مختلف پارس جنوبی و به سرانجام رساندن برجام بود و فرصت پیدا نکرد، اقدامی را برنامه‌ریزی و اجرا کند. شاید وقت آن رسیده باشد که دولت دوازدهم موضوع را جدی بگیرد.

من معتقدم که زمان آن فرا رسیده که باید یک برنامه کلان بلندمدت برای تعریف نقش صنعت نفت، گاز و انرژی در امتداد برنامه ششم توسعه مد نظر قرار دهیم. متاسفانه نمایندگان محترم مجلس به دلیل برخی ملاحظات شخصی و منطقه‌یی درگیر دخالت در امور اجرایی دولت و وزارت نفت یا وزارت انرژی می‌شوند. نظیر اینکه چرا این مدیر منصوب نشد که مورد توجه ماست. درحالی که شان و نقش مجلس به مراتب بالاتر از این حرف‌هاست و شاید آقای ترامپ هم متوجه این موضوع شده و به همین دلیل است که صنعت نفت و انرژی را مورد تهاجم جنگ روانی و سیاسی قرار می‌دهد و تضعیف صنعت نفت و انرژی را برای تسلط کامل بر بازار نفت و انرژی جهانی مد نظر دارد.

سوال این است که آیا امریکا می‌تواند در این جنگ روانی و سیاسی علیه صنعت نفت و انرژی ایران طعم شکست و عدم موفقیت برای به شکست کشاندن برجام را تجربه کند؟

در پاسخ یادآوری می‌کنم که چندین سال پیش(در دوران جنگ تحمیلی) مقام معظم رهبری در خطبه‌های نماز جمعه ضرورت انجام معاملات نفت و گاز با روش دیگری و جایگزین کردن دلار امریکا را مطرح کردند و متعاقبا هم ضرورت همگرایی و اتحاد بین کشورهای تولیده‌کننده و صادر‌کننده گاز از سوی ایشان برای نخستین بار مطرح شد.

مجمع کشور‌های صادر‌کننده گاز در ایران پا به عرصه وجود گذاشت. قطر میزبان دبیرخانه این مجمع شد و روسیه هم در آن زمان نخستین دبیرکلی آن را به دست آورد. بورس بین‌المللی نفت ایران هم که در جزیره کیش ثبت شد هنوز طبق مطالعه‌یی که انجام شده این بورس وجود دارد ولی فعال نشده است. در واقع اسب‌هایی که ایران زین کرد ولی متاسفانه به دلیل بی‌توجهی و بی‌تجربگی و شخم‌زنی که در صنعت نفت، گاز و انرژی در دولت نهم و دهم اتفاق افتاد، دیگران بر آن سوار شدند. به طور مثال پس از اقدام امریکا برای تحریم بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران برخی از کشورها به این فکر افتادند از اسبی که جمهوری اسلامی ایران درباره تغییر ارز برای معاملات نفت و گاز زین کرده بود آنها سواری بگیرند و گرفتند. چین و روسیه موافقت کردند با دلار امریکا تجارت نکنند. تعدادی از کشورهای صادر‌کننده و وارد‌کننده نفت خام به طور محرمانه توافق کردند که تجارت نفت وگاز را با ارزهای جایگزین دلار امریکا انجام دهند. سازمان ملل متحد و صندوق بین‌المللی پول(IMF) گزارشی انتشار داد و در آن ضمن اشاره به مشکلاتی که دلار امریکا برای تجارت جهانی به وجود آورده است، ضرورت تعریف یک ارز جهانی را مورد تاکید قرار داد.   یک کارشناس اقتصاد انرژی که اروپایی است در همایشی که صحبت می‌کرد، گفت او معتقد است که شمارش معکوس برای پایان ابرقدرتی دلار امریکا در جهان از سال 1979میلادی با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران شروع شد و اینک با سیاسی کردن صنعت نفت وگاز و تحریم‌های دلاری علیه جمهوری اسلامی ایران به‌اصطلاح مشهور گور دلار امریکا به دست دولت امریکا کنده شده است. آقایMARIN KATUSA

(http://www.caseyresearch.com) در تحلیلی تحت عنوان خداحافظ دلار امریکا(So Long , US Dollar) نوشته‌ است:«متحدان امریکا شامل کشورهای اروپایی و بخشی از آسیا بنا به تقاضای امریکا، واردات نفت خام از ایران را کاهش دادند. اما تعداد قابل توجهی از طرفین تجاری ایران از خط سیاسی امریکا پیروی نکردند و ایران هم با اعتماد به نفس اعلام کرد که نیازی به اینکه از امریکا دستور بگیرد، ندارد. تعدادی از کشورها هم با صدای بلند با تحریم‌های امریکا مخالفت کردند و از اینکه به آنها دستور داده شود که چنین و چنان عمل کنند، ابراز ناخرسندی کردند. برخی از کشورها هم محتاطانه راه‌حل دیگری برای ادامه روابط تجاری با ایران برگزیدند و تحریم‌ها را دور زدند. در زمان حاضر هم ملاحظه می‌کنیم که دولت ترامپ برای نافرجام کردن برجام در انزوا قرار گرفته و اروپا و سایرین بر پابرجایی برجام اصرار می‌ورزند.  نتیجه اینکه سرمایه‌گذاری در دلار امریکا با خطر و ریسک بسیاری همراه است و شاید هشدار اخیر رییس کل بانک مرکزی در همین راستا باشد و ایشان اطلاعاتی دارد که در زمان مناسب در اختیار عموم قرار خواهد داد. در هر حال باید برای جدایی اقتصاد ایران از نفوذ‌پذیری نقش دلار امریکا آماده شد. اما راه‌حل این نیست که از یک ارز یعنی دلار به ارز دیگری نظیر یوآن چین تغییر روش داد. بلکه راه‌حل در تعریف ارز جدیدی است که براساس استاندارد گاز طبیعی توسط مطالعه‌کنندگان بورس بین‌المللی نفت ایران در جزیره کیش پیشنهاد شده و متاسفانه در 16سال اخیر به آن توجه لازم مبذول نشده است.