وقتی تشکلها باعث امنیت میشوند
تجار همیشه سعی میکنند خود را از مسائل سیاسی دور نگه دارند اما واقعیت این است که اثرگذاری مسائل سیاسی و امنیتی بر وضعیت تجارت خارجی بحثی غیرقابل انکار است. با این وجود این سکه دو روی دارد که به روی دیگر آن کمتر توجه میشود. روی دیگر سکه این است که تجارت و فعالیت اقتصادی خود باعث ایجاد امنیت در کشورها میشود و بر مسائل سیاسی اثرگذاری مستقیم دارد. رابطه ناامنی با ضعف در اقتصاد امری واضح است. در ایران به استانهایی که اقتصاد ضعیفتری دارند نگاه کنید تا متوجه نرخ بالا مشکلات سیاسی امنیتی در آنها شوید. نرخ جرم و جنایت در جایی که اقتصاد ضعیف است همیشه بالا محسوب میشود. اما مساله این است که این مساله در مورد کشورها هم کاملا وجود دارد و زمانی که منافع مشترک کشورها در یکدیگر گره بخورد طبیعتا باعث هم افزایی بیشتر میان کشورها و کاهش اختلافها و تنشها میشود. در این میان قراردادهای میان بخش خصوصی کشورها و همکاری تشکلها میتواند باعث میوه شیرین دوستی و امنیت شود.
خاورمیانه، محل همیشه اختلاف
ساختار خاورمیانه پس از جنگ جهانی اول به گونهیی چیده شد که امکان توقف جنگ و اختلاف در آن بسیار ناچیز است. کشورهایی که پس از عثمانی در این نقطه از جهان شکل گرفتند هر کدام دارای اقتضائات خاص خود هستند. اختلافات قومی، دینی، مذهبی و زبانی باعث شد که در بیش از یک قرن گذشته هیچگاه این منطقه روی آرامش را به خود نبیند و همیشه در بخشی از خاورمیانه شاهد جنگ و اختلاف هستیم.
اما ساختار خاورمیانه از نظر اقتصادی نیز قابل تحلیل است. بعضی از کشورهای این منطقه اقتصاد خود را براساس منابع طبیعی مانند نفت تعریف کردهاند. بعضی دیگر فاقد آن هستند. حجم مهمی از تجارت این کشورها در درون خاورمیانه رخ میدهد. شرایط جغرافیای این منطقه با تمامی نقاط جهان متفاوت است. نکته مهمی که در این میان وجود دارد این است که بازی اقتصادی این کشورها در راستای همدیگر نیست. در حقیقت نمیتوان منافع این کشورها را در یک راستا دید. سود یک کشور به خاطر نوع اقتصاد این منطقه باعث زیان کشور دیگر میشود. ایران ترکیه را رقیب اصلی خود میبیند. کشورهای خاورمیانه بر سر بازار عراق رقابت میکنند. منافع اقتصادی ایران و عربستان در بسیاری از موارد متضاد است.
بازی برد- برد
تلاشهایی بر سر همگرایی منافع اقتصادی این کشورها پیش از این صورت گرفته است. ایجاد اوپک یکی از این تلاشها بود. با این وجود در عمل همیشه شاهد کشمکش میان غولهای نفتی در اوپک بودیم. همچنین معیارهایی مانند مسلمان بودن باعث جمع شدن این کشورها در کنفرانسهای بزرگی شد. هرچند هیچگاه ریشههای اختلاف از بین نرفت. شاید دلیل اصلی این موضوع این باشد که ریشه همگرایی این کشورها کمتر بر اساس منافع اقتصادی تعریف شده است. خاورمیانه نیاز دارد که بازی خود را براساس الگوهای جدید تعریف کند که همه کشورها در این الگوها برنده باشند. بازی برد- برد اقتصادی عملا باعث میشود که کشورها انگیزه برای حضور و همگرایی داشته باشند و زمانی که ارتباط اقتصادی ضعیف شود همه تعضیف خواهند شد.
نیاز به تجربهای موفقتر از اکو
به نظر میرسد کشورهای خاورمیانه نیاز دارند که بازی خود را بر اساس الگوی تشکلی به نفع همه کشورهای منطقه تعریف کنند. این مساله میتواند یکی از مشکلات اساسی ایران را حل کند. یکی از ضعفهای تشکلهای ایران حضور کمرنگ آنها در تشکلهای بینالمللی است. ساختار درونگرای اقتصاد ایران و توسعه نیافتگی بخش تشکلها عاملی بود که تشکلهای ایرانی حضوری کمرنگ در نهادهای بینالمللی داشته باشند. با این وجود یکی از مهمترین تشکلهای منطقهیی اکو یا سازمان همکاریهای اقتصادی است. این سازمان نخستینبار در 1962 توسط 3کشور ایران، پاکستان و ترکیه ایجاد شد و در ابتدا RCD نامیده میشد. با وجود این در سال 1979 با انقلاب ایران این سازمان از بین رفت. در 1990 این سازمان با نام اکو مجددا ایجاد شد و بنیانگذاران آن اتحادیه اتاقهای بازرگانی و بورس کالای ترکیه، اتاق بازرگانی صنایع و معادن ایران و درنهایت فدراسیون اتاقهای بازرگانی و صنایع پاکستان بود. در سال 1992 با پیوستن کشورهای ازبکستان، آذربایجان، قزاقستان، قرقیزستان، ترکمنستان، تاجیکستان و افغانستان تعداد کشورهای عضو به عدد 10 رسید. اتاق بازرگانی وصنعت اکو به عنوان نماینده سازمان همکاریهای اقتصادی(اکو) در بخش خصوصی بر اساس ماده 30 عهدنامه ازمیر و بهدنبال تفاهمنامه چهارم آوریل 1990 توسط روسی اتاقهای بازرگانی ایران- ترکیه و پاکستان تاسیس شد. بر اساس این توافق، اتاقهای بازرگانی کشورهای موسس کمیته ملی اتاق اکو در هر یک از کشورها تاسیس و دبیرخانه اتاق اکو هر دوسال یکبار بهصورت چرخشی بین اتاقهای کشورهای عضو اداره خواهد شد.
این سازمان وظایف متعددی دارد که از مهمترین آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
کمک به برنامههای توسعه در زمینههای همکاریهای اقتصادی ازجمله تجارت، صنعت، کشاورزی، گردشگری، مقاطعه کاری، خدمات فنی مهندسی و بانکداری با برقراری ارتباطات نزدیکتر بین شرکتهای بخش خصوصی کشورهای عضو؛
جلب نظر و تشویق بالاترین مراجع تجاری وصنعتی کشورهای عضو به افزایش مبادلات تجاری بین این کشورها به دولتها؛
ترتیب دادن ملاقاتهایی بین دستاندرکاران امور اقتصادی- صنعتی کشورهای عضو؛
ارائه پیشنهادهای لازم برای توسعه روابط تجاری- صنعتی بین کشورهای عضو از سوی بخشهای خصوصی این کشورها به دولتها؛
همسانسازی رویههای تجاری در جهت بهبود وضعیت تجاری و اقتصادی فی مابین کشورهای عضو؛
کمک به حل و فصل اختلافات ناشی از معاملات تجاری بین اشخاص حقیقی وحقوقی کشورهای عضو؛
جمعآوری و انتشار اطلاعات آماری کشورهای عضو در زمینههای اقتصادی- صنعتی.
اعلام مناقصات، مزایدات و طرحهای توسعه در کشورهای عضو
برگزاری نمایشگاههای مشترک، نشستها و کنفرانسها با هدف توسعه روابط تجاری - اقتصادی بین کشورهای عضو؛
انجام تحقیقات بازار سنجی برای کالاهای تولیدی و مصرفی کشورهای عضو و توسعه فعالیتهای مشابه؛
حصول اطمینان از هماهنگی در استانداردهای کشورهای عضو و اتخاذ تدابیر مشترک با همکاری دولتهای این کشورها برای برقراری سامانه تجارت ترجیحا فی مابین؛
با وجود این اکو نمایندگی همه کشورهای خاورمیانه را ندارد. الگوی اکو میتواند با حضور بسیاری از کشورهای خاورمیانه و به منظور هم افزایی اقتصادی و تعریف اقتصاد جدید در خاورمیانه تعریف شود.
تشکلها به عنوان سفیران صلح
برخلاف دولتها، تشکلها معمولا ارتباط مناسب و بر مبنای سود طرفین بین خودشان برقرار میکنند. اگر یک پیمان همکاری بین تشکلهای بخش خصوصی کشورهای خاورمیانه شکل گیرد به مرور وضعیت اقتصادی این کشورها نیز به یکدیگر نزدیک میشود و میتوانیم انتظار حل بسیاری از مشکلات را داشته باشیم. طبیعتا همکاری میان تشکلهای بخش خصوصی در منطقه خاورمیانه باعث افزایش صلح و امنیت در منطقه خواهد بود. طرحهایی مانند تعرفههای ترجیحی و ایجاد کارخانههایی برای تولید مشترک طبیعتا باعث خواهد که منافع این کشورها در هم تنیده شود و ناامنی در هر کشور باعث ایجاد مشکل برای کشورهای دیگر شود.