فرآیندهای نوسازی بافت فرسوده در تهران
مظفر خسروی
دانشجوی دکترای برنامهریزی شهری
ناکارآمدی و کاهش کارایی یک بافت نسبت به کارآمدی سایر بافتهای شهری را بافت فرسوده گویند. یا به عبارتی دیگر آسیبپذیری بافت در برابر زلزله و کاهش کیفیت عملکردی ساختار کالبدی، اجتماعی و اقتصادی یک بافت نسبت به کارآمدی سایر بافتهای شهری بافت فرسوده گفته نمیشود. فرآیند فرسودگی در محیطهای شهری از عوامل مختلفی نشأت میگیرد که از آن جمله میتوان به عوامل کالبدی که خود شامل ناپایداری بناهای موجود، مشکلات مربوط به شبکه معابر بافتها بدون استفاده شدن بعضی از عناصر شهری، مسائل زیست محیطی، کمبود خدمات و تاسیسات و تسهیلات شهری و زیربنایی است.
از عوامل دیگر میتوان به زمینه اجتماعی اشاره کرد که شامل پراکندگی نامتوازن جمعیت در نواحی شهری، نوگرایی ناموزون و نامتعادل در بخشهای شهری، تغییر الگوی خانواده از گسترده به هستهیی، جابهجایی گروهها و طبقات اجتماعی، ابعاد روانشناسی نوسازی و بهسازی و کاهش امینت اجتماعی است. زمینه اقتصادی نیز در فرسودگی محیطهای شهری نقش بسزایی دارد. وضعیت نامطلوب اشتغال و درآمد ساکنین، موقعیت و ارزش اقتصادی زمینه، تغییر الگوی مصرف و سرمایهگذاری ناموزون و نامتعادل در امور عمران شهر ازجمله فاکتورهای زمینههای اقتصادی بافتهای فرسوده شهری هستند.
علاوه بر عوامل فوق زمینه حقوقی و مدیریت شهری نیز در این فرسودگی نقش دارند که ضعف همکاری نهادها در توسعه، توارث، وقف، نوع مالکیت، قوانین و مقررات به این فرسودگی دامن میزنند. تقریبا بافتهای فرسوده شهری در ایران دارای مشترکات یکسانی هستند. این بافتهای فرسوده شهری از سکونتگاههای غیررسمی شکل گرفتهاند که این سکونتگاهها از نظر کالبدی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی با مشکلات جدی مواجهاند. ارتباط نزدیکی بین ویژگیهای کالبدی و فرسودگی محلههای دارای بافت فرسوده و مکانهای خلوت و مناسب برای اراذل و اوباش وجود دارد.
آنها از فضای نامناسب محله که اغلب مخفی از دید ماموران و مردم هستند به کارهای خلاف قانون دست میزنند در نتیجه هم محله را ناامنتر میکنند و هم به طور خود به خود منجر به کاهش قیمت زمین و مسکن در آن مکان شده و به فرسودگی بافت کمک میکند. به تازگی در شهر تهران برای این بافتها یک طرح مشترک بین دولت و شهرداری تهران برای تامین مسکن در بافت فرسوده نهایی شده که در آن نفوذ موثر به هستههای مرکزی و فرسوده شهری مدنظر است.
در این طرح 55 هزار واحد مسکونی برای 5 سال آینده پیشبینی شده است. اجرای این طرح با 3روش محلیسازی، محلهسازی مرحلهیی و محلهسازی جایگزین است. روش محلهسازی عبارت است از ساخت وسازهای کم واحد و متعارف به شکل پراکنده با تعداد زیاد در بافت روش محلهسازی مرحلهیی عبارت است از نوسازی با مقیاس بزرگتر از روش اول در قالب بلوک شهری. روش محلهسازی جایگزین با اهرم زمینهیی ذخیره به شکل شهرکسازی و نوسازی محله جدید برای استقرار ساکنان محله فرسوده بعدی اجرا میشود. به نظر میرسد، اجرای این طرح در بافت فرسوده شهری تهران یک گام بلند برای احیای و بازسازی اینگونه فضاها باشد و با توجه به اینکه این طرح در سایر شهرهای ابران هم قرار است اجرا شود، میتواند گام مهمی در ساماندهی بافتهای فرسوده شهری در ایران باشد. افزایش انگیزه و میل به نوسازی بافتهای فرسوده توسط ساکنین این مناطق تابعی از اقدامات زیرساختی است که باید توسط بخش دولتی و عمومی صورت گیرد. به عبارت دیگر فرآیند مشارکت مردم و افزایش میل و انگیزه آنان به نوسازی وابسته به ایجاد احساس تعلق به مکان در مردم این مناطق ایجاد میشود که شأن سکونتی آنان ارتقا یابد، واضح است که با ارتقای کیفیت زندگی ساکنان، شأن سکونتی نیز ارتقا مییابد. به این ترتیب، نتیجه اصولی چنین خواهد بود که تامین و ارتقای سرانههای خدماتی باعث ارتقای کیفیت زندگی ساکنان میشود. این اقدام ارتقای شأن سکونت را به دنبال داشته در نتیجه احساس تعلق به مکان ایجاد میشود و سرانجام انگیزهها و میل به نوسازی در مردم افزایش یافته و جنبه عملی به خود میگیرد. در این طرح مسکن پیشگام به نظر میرسد که شأن ساکنین نیز در این طرح نمایان باشد. اساسا طرح مباحث مربوط به ساختارهای جدید در محلههای قدیمی، تاریخی و فرسوده با ظهور فناوری و شهرسازی جدید در قرن نوزدهم میلادی همزمان است زیرا در این زمان است که ما شاهد تضاد آشکارا میان شهرهای سنتی با مفهوم توسعه به شیوه جدید هستیم.
به دنبال بحثهای نظری و فلسفی فراوان که در رابطه با ساختارهای جدید مطرح است، ایکروم در بخش نهم کتاب رهنمودهای مدیریتی برای امکان میراث فرهنگی جهانی در باب ساختارهای جدید در بافت کهن رهنمودهایی ارائه داده است. ساخت و سازهای جدید در بافتهای کهن باید روح زمان حاضر را القا و بیان کنند ولی در عین حال باید زمینهیی که در متن آن قرار گرفتهاند را مورد توجه قرار دهند. طرح ساختارهای جدید باید بر مبنای تجزیه و تحلیل منظم و مورفولوژی بافت موجود و عملکرد آن
استوار باشد.
همچنین ساختارهای جدید باید دارای ویژگیهایی باشند که از آن جمله میتوان به ریتمیک و هماهنگ با ریتمهای شهری فرا الگوی ریختشناسی بافت اطراف، حجمی و در توازن با زمینه خود، گونه متوازن و تابع خط عقبنشینیهای موجود، احترام به شخصیت محلی، هماهنگی نما با بناهای نمونه در همان منطقه، متناسب از لحاظ طرح و اجرا و طریق رعایت تناسب اشاره کرد. ساخت وسازهای جدید در مراکز قدیمی باید برای پر کردن فواصل در بافت و ایجاد سر زندگی هنری و براساس استانداردهای عالی و هماهنگ با مقیاس و شخصیت بافت قدیمی که در آن قرار دارند، طراحی شوند.