زلزله و سیاست‌زدگی

۱۳۹۶/۰۸/۲۹ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۱۱۳۱۸

محمدرضا ابراهیمی   فعال مدنی

سیاست‌زدگی را می‌توان یکی از موانع جدی ایران برای توسعه یافتگی دانست. این جمله در ابتدا می‌تواند مانند تمامی پاسخ‌های بی‌سرانجام دیگری که برای این سوال مهم که چرا ما کشوری توسعه یافته نمی‌شویم باشد. پاسخ‌هایی که خود مولد سوال دیگری هستند، اینکه چگونه درمان ممکن است. آیا درمان درد سیاست‌زدگی تکنوکراسی ست یا باید در حوزه سیاسی به دنبال درمان بود؟ سیاست‌زدگی یعنی حضور سیاست عوامانه یا غیر علمی در حوزه‌های تخصصی یا کلان سیاسی، آنجا که جامعه‌یی به جای طرح موانع اجتماعی، اقتصادی، آموزشی و... خود مثلا به جای طرح بهبود کیفیت آموزشی، امر سیاسی را به پیش می‌کشد و تمام راهکارها را سیاسی می‌داند حتی در بهبود کیفیت حمل و نقل. جایی که همه‌چیز علتی ندارد و طرح هر موضوعی حتی غیر سیاسی بی‌مورد است مگر سیاسی باشد و کسی گویا دارد به جای همه تصمیم می‌گیرد و هر گونه فعالیت فرهنگی اجتماعی و... بی‌مورد است. به معنایی، جامعه سیاست‌زده همه‌چیز را در یک چیز می‌بیند و به جای پاسداری از مسوولیت اجتماعی خود، غر می‌زند و بی‌عملی خود را نمی‌بیند. این رویه به نا امیدی و سرخوردگی اجتماعی دامن می‌زند و جامعه‌یی پویا را فلج می‌کند.

در به وجود آمدن این شرایط، گروه‌های سیاسی متهم ردیف اول هستند. زمانی که هر ایده‌یی باید یک ذهنیت سیاسی را دنبال کند. حتی یک ایده مذهبی. طرح‌های اقتصادی معیشتی مانند یارانه‌ها، سهام عدالت، طرح‌هایی با رنگ و بوی سیاسی می‌شوند برای پیروزی در انتخابات‌ها و عرض اندام سیاسی در حوزه عمومی. حوزه تخصصی و متخصصان این امور و نظراتشان هیچ جایگاهی اما در این تصمیم‌گیری‌ها ندارند. یک نمونه آن امروز به صورت فاجعه باری سر در می‌آورد و بالاترین داشته آدمی یعنی جان انسان‌ها را می‌گیرد. شاید امروز دیگر کمتر کسی باشد که نداند مسکن مهر طرحی سیاسی برای به دست آوردن رای و نظر مردم بود. و حالا که جسم بی‌جان هم وطنانمان از این مخروبه‌ها بیرون کشیده می‌شود سخت می‌توان درباره چنین تصمیمی که از آغاز مورد انتقاد متخصصین حوزه شهری بود و در پایان هم برای آنان علامت سوال‌های بزرگی از عدم کیفیت تا نحوه واگذاری بر جای گذاشته بود نظر داد و از این خطای بزرگ به راحتی عبور کرد. اما یک نکته را نیز نمی‌توان در نظر نگرفت و آن اینکه سیاست‌زدگی نمی‌گذارد انتقادها را هم جدی گرفت، همه‌چیز یا توطئه است یا نیست. یا علیه ما یا با ما، هر طرف دیگری را متهم می‌کند که صحبت‌هایش بی‌پایه و اساس است و تنها به دلیل دشمنی سیاسی است. می‌توان نامش را تنهایی پر هیاهو گذاشت. درست شبیه به زیر زمینی که هرابال در کتابش به همین نام به تصویر می‌کشد و جامعه‌یی که برای کتاب‌هایش به عنوان علم، مراسم عشای ربانی می‌گیرد و آنها را زیر دستگاه پرس می‌گذارد و خمیر می‌کند و هر روز افسرده و افسرده‌تر می‌شود و هر شب کابوس خودش را می‌بیند.

قطعا انتقاد از مسکن مهر و ویرانه‌یی که امروز به قیمت جان مردم بر جای گذاشت انتقاد صرف به دولت احمدی‌نژاد نیست انتقاد به یک روش نا صحیح است؛ روشی که چشم‌ها را به روی واقعیت می‌بندد، روشی که دولت فعلی نیت برچیدن آن را دارد، اما خود دچار آن شده است. شاید نمونه بارز تقابل معکوس یعنی مقابله با سیاست‌زدگی را که در انتها منجر به همین وضعیت می‌شود، در شهرداری تهران و نوع مدیریت آن و پاسخی که شهردار تهران به تازگی به این عملکرد داده است بتوان مشاهده کرد. نجفی در رابطه با تخصص و جلوگیری از سیاست‌زدگی هم راست می‌گوید هم راست نمی‌گوید. راست می‌گوید چرا که می‌داند ما دچار سیاستزدگی شده‌ایم و راهکار آن توجه به علم است و صاحبان آن، و راست نمی‌گوید چراکه تمام افرادی که او امروز مدیران متخصص می‌داند افرادی هستند که از یک انتخاب سیاسی وارد حوزه مدیریت شهری شده‌اند. یعنی خود محصول سیاست‌زدگی هستند. افرادی که صرف نزدیکی با یک جریان یا شخصیت سیاسی امروز مهر متخصص بر پیشانی دارند. چگونه یک دندانپزشک زن می‌تواند از یک انتخاب سیاسی به یک شهردار متخصص تبدیل شود و دیگران نه؟ شاید بهتر باشد بگوییم امروز راهکار اشتباه برای درمان می‌تواند ظاهر قضیه را درست کند اما درد پابرجاست شاید بهتر باشد از زاویه دیگری به موضوع نگاه کرد و سیاست‌زدگی را گریز از امر سیاسی و نادیده گرفتن آن ندانست. از مسکن مهر تا شهرداری تهران و تمام اتفاقاتی که در آن می‌توان رنگ و بوی سیاست‌زدگی را از آن استشمام کرد باید راهکاری داشته باشد تا دوباره مردم قربانی نشوند. امروز صدای خطر به بلندی به گوش می‌رسد. مسکن مهر ازسوی منتقدان سیاسی جناح مقابل نقد می‌شود، اما اگر این نقد، همراه به راهکار و در جهت جلوگیری از حوادث دیگر نباشد، گامی به عقب و قدم نهادن در همان مسیر سیاست‌زدگی سال‌های قبل است و فردا روزی دوباره شاهد ویرانی خواهیم بود.