در باب نظام توسعه التقاطی

۱۳۹۶/۰۹/۰۷ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۱۱۷۷۰

دکتر علی سعدوندی

اگر بخواهم با توجه به مشاهداتم بهترین الگوها را برای توسعه ایران برگزینم به ترتیب اینها هستند: ژاپن، آلمان، سوییس، فنلاند، نروژ، سوئد، کره جنوبی، سنگاپور، دوبی و تایوان.

نکته اصلی بنده این است که سیاست‌های اقتصادی اکثر این کشورها نه تنها متفاوت با ایران است بلکه اساسا در نقطه تقابل ایران قرار دارد. من به نقش دولت در اقتصاد اعتقاد دارم و بازار آزاد یله و رها را مخل توسعه می‌دانم. اما این بدان معنا نیست که به دنبال راه میانه باشم که نه سیخ بسوزد نه کباب. بازار و دولت هر یک کارکردهای خود را دارند و نیز هر کدام از نقاط ضعف ویژه‌یی رنج می‌برند. برای همین است که هم شکست بازار داریم و هم شکست دولت. ترکیب این دو به پیروزی همزمان دولت و بازار منتهی نمی‌شود بلکه شکست همزمان هر دو را در پی دارد.

متاسفانه پایه‌های اقتصادی کشور درحال حاضر التقاطی است. به این معنا که حضور همزمان و شانه به شانه دولت و بخش خصوصی را در حیطه‌های مختلف نه تنها می‌پذیرد بلکه تشویق می‌کند. این حضور همزمان تنها دو پیامد خواهد داشت: (1) ترویج فساد (2) شیوع انحصارات. جالب است که اگر بخواهیم دستاوردهای اقتصادی چند دهه گذشته را مرور کنیم، بعید می‌دانم به جز این دو بتوانیم خلاصه کنیم. دقت بفرمایید اگر اقتصاد کاملا آزاد داشته باشیم از نوع اتریشی آن که حتی نئولیبرال‌ها و نئوکلاسیک‌ها هم با آن مخالف هستند و اختلاف طبقاتی را با روی باز بپذیریم، تفاوتی معنادار بین فقیر و غنی مشاهده می‌کنیم که از نظر من و شما توجیه‌پذیر نیست. حال اگر برای اصلاح امور در بازارها دخالت کنیم و دست دولت را در توسعه باز بگذاریم و به تقویت نقش دولت بپردازیم متاسفانه باید بگویم که در عمل نه تنها آن اختلاف طبقاتی کاهش نمی‌یابد بلکه به ضرس قاطع می‌گویم موجب وخیم‌تر شدن اوضاع خواهد شد. اگر نمونه می‌خواهید، سری بزنید به مناطق مظلوم کرمانشاه و بعد تشریف ببرید شمال تهران مشاهداتتان را با هزاران برج متری 25میلیون تومان مقایسه کنید. البته قدری تامل کرده و تحقیق کنید که ساکنان محترم برج‌های مذکور از کجا به مال و منال رسیده‌اند؟

حال سوالی که ممکن است مطرح شود، این است که تفاوت ثروت‌اندوزی دولتی و خصوصی چیست؟ در پاسخ باید گفت هر دو از نعمات الهی متنعم هستند با این تفاوت که بازار آزاد سوخت دارد و تجارت دولتی همواره مورد حمایت است. حتی باشگاه فوتبال دولتی میلیاردها یارانه می‌گیرد. ولی وقتی فعال بخش خصوصی زمین خورد هیچ یار و یاوری نخواهد داشت.

این است که اگر کسی واقعا در پی تحقق عدالت اجتماعی است هیچگاه نمی‌پذیرد، عده‌یی بدون تلاش و نوآوری تنها به واسطه حضور در قدرت سیاسی و فعالیت در کمپین‌های انتخاباتی در عرض چند سال بار خود و فرزندان و نوه‌ها و ندیده‌ها و پدیده‌های خود را ببندند.