حل مشکلات میراث فرهنگی با استخدام دستیاران رسمی
علی هژبری |
دانشآموخته باستانشناسی دانشگاه تهران
در ماده 118 قانون استخدامی کشوری آمده که «وزارتخانهها و موسسات دولتی مشمول این قانون مکلفند تا زمانی که مستخدم آماده به خدمت در اختیار دارند برای تصدی پستهایی که جدیدا ایجاد میشود یا بدون متصدی است از مستخدمین مزبور استفاده نمایند و فقط در صورتی مجاز به استخدام هستند که یا مستخدم آماده به خدمت واجد شرایط نداشته باشند یا نتوانند از مستخدمین آماده به خدمت واجد شرایط در سایر وزارتخانهها و موسسات دولتی استفاده کنند. »
با این وصف دولت تعدادی دستیار به صورت قطعی رسمی را استخدام نمود که سیزده نفر آنها سهمیه معاونت میراث فرهنگی شد (در کل سازمان فقط معاونت میراث با استخدام بیشترین پرسنل جدید موافقت نمود و معاونتهای دیگر به حداقل اکتفا نکردهاند). این در حالی است که نیروهای رسمی و پیمانی فراوانی در سازمان با گذراندن دورههای تخصصی و کسب تجربه بین 15 تا 20 سال هنوز در این معاونت وجود دارند که طبق نص صریح قانونی که پیشتر آمد، مستخدم آماده به خدمت محسوب شده و با تجربه بالا، کفایت لازم برای تصدی پستهایی را دارند که این مستخدمین تازه وارد که به تازگی از دانشگاه خارج شدهاند، برای انجام همان کارها بلکه در سطح بالاتر از معاون، باید الفبای کار را نزد همین کارشناسان پیشکسوت بیاموزند در حالی که همین تازهواردان 30 تا 50 درصد حقوق و دستمزد بیشتری از کارشناسان مجرب با سابقه بالا، حقوق و دستمزد دریافت میکنند.
جالب است که ماده 137 قانون استخدامی کشوری حتی در مورد تبدیل وضعیت نیروهای غیررسمی خود به رسمی تصریح کرده که «وزارتخانهها و موسسات دولتی مکلفند طبق سازمان و پستهای ثابت سازمانی مصوب خود مستخدمین غیررسمی را به مستخدم رسمی تبدیل کنند»، همینطور در فرم شماره یک، بند ب، ردیف3 برای معرفی پست جدید آمده که در سازمانها اگر «برای تصدی پستهای مورد نیاز، مستخدم آماده به خدمت واجد شرایط وجود نداشته باشد» باید اقدام به استخدام جدید کند (ص 229، مجموعه قوانین و مقررات استخدامی کشور) . از سوی دیگر دستیار باید به مسائل روزمره و تخصصی حوزه کاری خود اشراف کامل داشته باشد؛ از این روی با استخدام تعدادی از افراد بیتجربه با دستمزد و مزایای بالا آیا انگیزهیی برای کارشناسان شاغل در سازمان (چه رسمی، چه قراردادی و چه شرکتی و طرح) که سالها تجربه اندوختهاند، باقی خواهد ماند؟ این در حالی است که معاونت امور مدیریت منابع انسانی سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور در تاریخ 09/06/1381 بخشنامهیی در مورد «طرح تبیین مسیر ارتقاء شغلی کارشناسان، مشاوران و مدیران» (ص 497 همان کتاب) به شماره 1802/103669 ابلاغ کرده که «هدف از تهیه و ابلاغ بخشنامه مذکور، جذب و نگهداری و تقویت بنیه کارشناسی دستگاههای اجرایی و افزایش انگیزه و کارایی در انجام وظایف محوله و بهبود کیفیت خدمات به ارباب رجوع» دانسته است (بخشنامه شماره 1802/205701 مورخ 07/11/1381). اما مساله در همینجا تمام نمیشود، با اینکه تخصصهای مختلفی در معاونت میراث باید حضور داشته باشند لیکن در بین مستخدمین باستانشناس نیست و رشتههای معماری و مرمت تمام پستها را گرفتهاند. از طرف دیگر، گویا سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در سراسر کشور کمابیش 12000 پرسنل دارد که 5000 نفر آنها استخدام قراردادی و پیمانی و رسمی هستند که تاکنون هیچ اقدامی برای تبدیل وضعیت ایشان صورت نپذیرفته است. لذا امیدوارم حال که مسوولان به بخشی از قانون در مورد توجه به نخبگان (تصویبنامه شماره 17814/ت 30987 ه مورخ 11/07/1383) مبادرت کردهاند به بخشهای مهمتری از این قانون در مورد تبدیل وضعیت پرسنل کارشناس سازمان، سقف دستمزد (مصوبه شماره /ت 54057 ه، مورخ 21/12/1395) و دادن انگیزه کافی نیز اهتمام لازم کرده و تا پیش از نابودی همین کورسوی امید، تدبیری کارساز بیندیشند.