غلامحسین صدیقی در برابر پیشنهاد نخستوزیری
«هیچگاه به این قانون پشت نکردهام. شما زاهدیها و هویداها را ترجیح دادید. شما هرچه رجل آزاده وطنپرست بود به زندان انداختید. شما و دستگاه شما ایران را از هر چه مرد بود، خالی کردید. »
این بخشی از سخنان غلامحسین صدیقی وزیر پست، تلگراف و تلفن در دولت اول و وزیر کشور و نایب نخستوزیر در دولت دوم محمد مصدق در جلسهیی تاریخی با شاه بود. جلسهیی که صدیقی به اتفاق امینی و انتظام به دیدار شاه رفت و محمدرضا پیشنهاد نخستوزیری را به او داد. این پیشنهاد در بحبوحه انقلاب و بهدنبال سکته قلبی «ارتشبد ازهاری» نخستوزیر وقت مطرح شده بود. غلامحسین صدیقی اما سوم دی 1357 به پیشنهاد نخستوزیری پاسخ منفی داد. کسی نمیدانست که کمتر از 2ماه پس از این پیشنهاد، انقلاب اسلامی به ثمر برسد.
شاه آن روز حال یار صدیق مصدق را پرسید و صدیقی پاسخ داد: به لطف اعلیحضرت گاه در زندان قزل قلعه و قصر بودم و گاه در حصاری که ساواک شما در دانشگاه و گرد خانهام برپا کرده بود، روزگار میگذراندم که نتیجهاش عاید حضرتعالی شده است. شاه گفت: گلایهها را کنار بگذاریم. باید وطن را نجات داد. گمان میکنم اگر از شما دعوت به نخستوزیری کنم برای نجات کشور قدم به پیش خواهید گذاشت. صدیقی پاسخ داد: من برای نجات وطنم حاضرم جانم را و این دو پاره استخوان ناچیز را فدا کنم. ولی امروز باید دید چه چیز در خطر است. مملکت یا مصالح گروهی؟ به هر حال سرانجام نه شاه شروط صدیقی را برای قبول نخستوزیری پذیرفت، نه صدیقی پذیرفت نخستوزیر آخرین دولت قبل از انقلاب شود. پس از پیروزی انقلاب مهندس بازرگان از صدیقی برای شرکت در دولت موقت دعوت به عمل آورد که مورد قبول قرار نگرفت. دکتر غلامحسین صدیقی در روز دوشنبه نهم اردیبهشت 1370 در تهران درگذشت. از این استاد دانشگاه تهران به عنوان پدر علم جامعهشناسی ایران یاد میشود.