مخاطرات جدی شدن بدیل پاکستان برای تامین گاز
محمد صادق جوکار
کارشناس موسسه مطالعات بینالمللی انرژی
آغاز عملیات اجرایی خط لوله تاپی در افغانستان را باید «هشداری» در این زمینه دانست که رقبای گازی ایران درحال فعالیت و پیشروی هستند و ما باید هر چه سریعتر با پاکستان به توافق و نتیجه برسیم. هر چند در این میان عوامل بازدارندهیی برای پیشرفت تاپی وجود دارد اما در چند وقت اخیر مسائلی رخ داده که عملیاتی شدن این پروژه را بیش از پیش محتمل کرده است. یکی از این موارد اجلاس سه جانبهیی است که هفته گذشته میان افغانستان، چین و پاکستان برگزار شد. به دنبال الحاق کابل به کریدور اقتصادی پکن و اسلامآباد و دیگر مسائل طرح شده در این اجلاس، چین تلاش میکند همکاریهای افغانستان و پاکستان را توسعه ببخشد. به این ترتیب مشارکت پاکستان در خط لوله تاپی جدیتر خواهد شد. اهمیت این همکاری در این است که سازمان اطلاعات و امنیت پاکستان نفوذ قابل توجهی در میان گروههای فعال نزدیک به طالبان در افغانستان دارد. گروههایی که میتوانند امنیت خطوط لوله را در گذر از مناطقی همچون هلمند و قندهار تهدید کنند. اما با جدی شدن همکاری پاکستان احتمال اینکه این گروهها اختلالات امنیتی بر سر راه این پروژه ایجاد کنند، کاهش مییابد. البته باید به این نکته توجه کرد که الزاما تمام گروههای شبه نظامی فعال در افغانستان فرمانبردار پاکستان نیستند و به همین دلیل اغلب اندیشکدههای تحقیقاتی انتقال گاز ترکمنستان به پاکستان را تا قبل از 2021 نامحتمل میدانند اما با اتفاقات اخیر عامل عدم امنیت را باید کمرنگتر از قبل برشمرد. از سوی دیگر مساله آشتی ملی در افغانستان نیز جدی شده و به دلیل قدرتگیری «داعش» به عنوان دشمن مشترک حکومت مرکزی و طالبان احتمال توافق میان این 2 بیش از گذشته است. ترکمنستان نیز به دلیل حجم بالای ترانزیت فی که باید برای صادرات گاز به چین بپردازد، تمایل زیادی به جایگزینی بازار چین با بازار جنوب آسیا دارد. عواملی که در کنار یکدیگر سبب میشود، نگاهها به عملیاتی شدن تاپی در کنار خبری که از آغاز عملیات اجرایی آن در افغانستان تا 40روز دیگر حکایت دارد، جدیتر شود.
البته باید در نظر گرفت که عملیاتی شدن تاپی لزوما به معنای از دست رفتن فرصت صادرات گاز ایران به پاکستان برای همیشه نخواهد بود، پاکستان با ایران در این زمینه قراردادی منعقد شده، دارد و در نهایت در صورت عدم اجرای آن مجبور به پردخت جریمه خواهد بود. از سویی یکی از عواملی که تاکنون سبب انفعال عربستان بوده نزدیکی دولت فعلی این کشور به عربستان است که اگر در ماه مارس 2018و انتخابات این کشور کنار رفته و حزب مردم بر سر کار آیند، وضعیت پروژه صادرات گاز به پاکستان نیز تغییر خواهد کرد. از منظر عرضه و تقاضا نیز پاکستان به چند دلیل توانایی جذب هر دو خط لوله را دارد. یکی از این دلایل این نکته است که پاکستان اکنون درحال «مدیریت» و «کنترل» تقاضای داخلی به دلیل هزینه بالای تامین گاز از طریق ال ان جی است و در حالت عادی تقاضا از این فراتر خواهد بود. از سوی دیگر نیز هنوز بر سر اینکه ترکمنستان بتواند حجم گاز مورد نیاز خط لوله تاپی را تماما تامین کند، ابهام وجود دارد. با تمام این تفاسیر اما هر قدم برداشته شده در راستای خط لوله تاپی بدیل پاکستان برای تامین گاز از راههایی غیر از ایران را جدیتر میکند، نکتهیی که باید هر چه زودتر به آن توجه کرده و از منفعل بودن خودداری کرد.