ایران در خشکترین سال آبی
ریحانه جاویدی
خشکسالی و کمبود آب همچنان از محیط زیست ایران، قربانی میگیرد. انگار آسمان با ایران قهر است، نه یک دل سیر باران میبارد و نه رد برف بر شهرها مینشیند. مناطق خشک هر روز حال و روزشان بدتر میشود، مردم یک به یک مهاجرت میکنند و زادگاهشان را به امان خدا میسپارند تا شاید روزی که باز آسمان سر باریدن گرفت، به شهرهایشان برگردند، همان نقاطی که خاطرههایشان در آن شکل گرفت و کودکیشان گذشت. این میان محیط زیست در سکوت خشک میشود، تالابها یکی بعد از دیگری تبدیل به زمین لم یزرعی میشود که نه آب دارد و نه حیات. هر روز اخبار مربوط به 150 تالاب شناسایی شده در کشور، وخیمتر میشود، تالابهایی که ذخایر آبی و اکولوژیکی کشور بود، کاربری خود را از دست میدهند، تنوع زیستیشان از بین میرود و اقتصاد جوامع محلی هم ضربه میخورد. سرنوشت پرندگان و سایر گونههای جانوری که در این تالابها زندگی میکردند هم مانند مردمی میشود که دل از شهر و دیارشان بریدند، پرندگان مهاجر به امید زیستگاهی پر رونق راه تالابهای ایران را پیش میگیرند اما با زمین ترک خوردهیی رو به رو میشوند که هیچ ذخیرهیی برای استقبال از آنها ندارد. روز گذشته، حمید ظهرابی، سرپرست معاونت محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان محیط زیست، اعلام کرد، حدود ۱۵۰ تالاب در کشور شناسایی شده که اکثر آنها وضعیت خوبی ندارند و دچار مشکل هستند او بیشترین مشکل را مربوط به تالابهای مرکز کشور دانست و بیان کرد: «حدود ۸۰ درصد تالابهای مرکزی کشور آسیب دیده و در معرض تهدید هستند. اگرچه تالابهای منطقه زاگرس شرایط خیلی بحرانی ندارند، اما وضعیت این تالابها نیز خیلی خوب نیست.» اما ابوالفضل آبشت، مدیر طرح ملی تالابهای کشورمعتقد است، هیچ کدام از تالابهای ایران وضعیت جالبی ندارند. او با بیان اینکه امسال یکی از خشکترین سالهای آبی ایران بود، به تعادل میگوید: «سوء مدیریت در مصرف آب و تخصیص بیش از حد منابع آب به بخش کشاورزی بدون توجه به اینکه اقلیم ایران اصلا برای کشاورزی مناسب نیست، سبب شد تا امروز تالابهای ایران به این نقطه بحرانی برسند. بخش کشاورزی بیشترین منابع آب را مصرف میکند در حالی که بازدهی پایینی دارد. نتوانستیم منابع آب را مدیریت کنیم و آبهای زیرزمینی را برای کشاورزی، بیرویه برداشت میکنیم.»
بیشتر تالابهای کشور را از دست دادهایم
مدیر طرح ملی حفاظت از تالابهای کشور افزود: «تالابها بطور کلی دو مشکل اساسی دارند یکی مربوط به کمیت آب و یکی بحثهای مربوط به کیفیت آب، معضل اصلی درباره تالابهای ایران، کمیت آب است. ریشه این مشکل به بارگذاریهای نامناسب و نامتناسب با ظرفیت محیط زیست برمیگردد. در نظام برنامهریزی تمام بار توسعه کشور را بر دوش منابع طبیعی که در صدر آن منابع آب قرار دارد گذاشتیم و شاهد این هستیم که منابع آب بطور نادرست هزینه میشود. نتیجه چنین وضعیتی کار را به آنجا میکشاند که در نهایت طبیعت را از دست میدهیم، فرسایش خاک هر روز بیشتر میشود و تنوع زیستی در ایران از بین میرود، تنوع زیستی که بخش قابل توجهی از آنها در تالابهای زیست میکنند و متاسفانه در پی خشکی زیستگاههایشان، آنها هم از بین رفتهاند. ما بیشتر تالابهای کشور را از دست دادهایم. کارکردی که تالابها برای جوامع محلی اطراف خود داشتند از بین رفته است که این امر زندگی مردم را مختل میکند.»
ابوالفضل آبشت درباره تاثیر کمبود بارشها که امسال بیش از سالهای دیگر خودنمایی کرد در خصوص وضعیت محیط زیست کشور از جمله تالابها، بیان کرد: «نه تنها در ایران کمبود بارش داریم، بلکه چند سالی است که ایران با مشکل بزرگتری درگیر شده که عبارت است از تغییر الگوی بارش. الگوی بارش در ایران از بارش برف به بارش باران تغییر کرده، در سالهای اخیر کمتر شاهد این هستیم که برف ببارد در حالی که کشور ما با بارش برف زنده است، برف مانند یک بانک آب برای ایران است که در طول دوره گرم سال، آب شده و به طبیعت زندگی میبخشد اما شاهد این هستیم که بانک آب کشور که همان برفهای جمع شده در کوهها بودند را از دست دادهایم. در حالی که بارش باران سرعت زیادی دارد و در بسیاری از مواقع تخریبهایی مانند فرسایش خاک هم به همراه میآورد. باید آماده باشیم که با شروع فصل گرم عواقب چنین وضعیتی را مشاهده کنیم، عواقبی که از همین امروز هم قابل مشاهده است چرا که با وجود تصورمان مبنی بر اینکه زمستان امسال رودخانهها و تالابها وضعیت بهتری پیدا میکنند، کمبود بارش سبب شد تا هیچ تغییری در وضعیتشان حاصل نشود، چرا که امسال یکی از خشکترین سالهای آبی ایران بود.»
او افزود: «تغییر الگوی بارش در حالی است که ما اکثر منابع آب سطحی را با سدسازی مهار کردیم، سدهایی که مخازن آب هستند و برای حجم آبشان از پیش برنامهریزی شده و مشخص است چه میزان از آب ذخیره شده در سدها سهم بخش صنعت، کشاورزی، شرب و محیط زیست است و در نهایت با توجه به اولویتبندیهای موجود در ایران، محیط زیست مظلوم واقع میشود و در روزهای کم آبی صنعت، شرب و کشاورزی که با زندگی مردم در ارتباط است سهم خود را گرفته و باز هم محیط زیست بینصیب بماند.»
آمار دقیق از تغییرات تالابها نداریم
اگرچه سرپرست معاونت محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان محیط زیست از آمار 80 درصدی تالابهای از بین رفته در بخش مرکزی کشور خبر داده است اما ابوالفضل آبشت معتقد است به دلیل نداشتن آمار دقیق و رسمی در کشور نمیتوان گفت دقیقا چند درصد تالابها از دست رفته است، او میگوید: «آمار دقیق علمی از میزان از دست رفتن تالابها نداریم. اگرچه از کارشناسان مختلف آمارهای متفاوتی درباره این موضوع اعلام میشود اما در ایران تولید اطلاعات صحیح وجود ندارد بنابراین به دلیل ضعف آمار، نمیتوانیم برنامهریزی درستی هم برای تالابها داشته باشیم و به نظر میرسد این موضوع از اولویتهای مسوولان نیست. چون اطلاعات درست از تغییرات تالابها در دورههای مختلف نداریم متوجه نشدیم که در طول زمان هر کدام چقدر از میزان آب خود را از دست دادند و زمانی متوجه شدیم که تالاب از دست رفته بود که این خود یکی از نشانههای سو مدیریت است. در ایران یک مرجع رسمی نیست که من به عنوان کارشناس زمانی که با این پرسش مواجه میشوم که چند درصد از تالابهای کشور از بین رفته است، بتوانم عدد دقیق اعلام کنم و بگویم با استناد به آمار سازمان مربوطه، عدد دقیق چیست. با توجه به این امر اعداد و ارقامی که ارائه میشود همه تخمینی هستند و تنها درباره دریاچه ارومیه است که تاحدودی آمار رسمی و دقیق در ایران وجود دارد.»
به گفته آبشت در راستای پروژه بینالمللی حفاظت از تالابها که با همکاری سازمان ملل در حال انجام است، تاکنون چهار تالاب چغاخور در استان چهارمحال و بختیاری، کانی برازان، نوروزلو و سولدوز در استان آذربایجان غربی به سیستم پایش آنلاین مجهز شدهاند که هر ده دقیقه اطلاعات مربوط به تغییرات این تالابها را به صورت مکانیزه جمعآوری میکند. با این وجود مدیر طرح ملی حفاظت از تالابهای کشور بر نداشتن یک مرجع رسمی برای جمعآوری آمار تاکید داشته و میگوید: «نتیجه وجود نداشتن آمار رسمی و دقیق سبب میشود در اعلام اعداد و ارقام، منافع مدیریتی در نظر گرفته شود و نکته مهم اینکه هیچ کسی هم نمیتواند صحبتهای دیگری را نقض کند چون آمار رسمی نیست هر کسی م یتواند با توجه به یک پارامتر مشخص، اعلام کند یک تالاب از بین رفته است. ممکن است از نظر یک کارشناس تالابی که سلامت آب ندارد، از دست رفته باشد و از نظر کارشناس دیگر تالابی که کارکرد خود را از دست داده است، یک تالاب تخریب شده بهشمار رود.»