افغانستان قربانی جنگ زرگری امریکا و پاکستان
گروه جهان|
جنگ زرگری امریکا و پاکستان فقط بر سر دلار در ازای حذف دشمن است، اما افغانستان در آتش این بازی سیاسی میسوزد و قربانی میشود. نیویورک تایمز نوشته، روابط امریکا و پاکستان سالیان زیادی است که شکست خورده و ترمیم نشده و کارشناسان این امر را به استعاره طلاق و جدایی و از پشت خنجر زدن دوستان به هم توصیف میکنند. در سفر چند سال پیش هیلاری کلینتون به پاکستان، عدهیی در این کشور از او پرسیدند که چرا امریکا در مورد پاکستان مانند یک مادرشوهر غرغرو رفتار میکند. پیش از آن هم یک مقام امریکایی پاکستانیها را مردمانی خواند که حاضرند به خاطر چند هزار حتی مادرشان را هم بفروشند. این نیش و کنایه زدنها کار خود را کرد. تیرگی روابط دو کشور بیش از آنکه به آنها آسیب برساند بر کشور ثالثی یعنی افغانستان لطمه میزند. در واقع نابودی افغانستان از 11 سپتامبر شروع نشد. نابودی افغانستان نخستین بار در سال 1979یعنی هنگامی که رییسجمهور وقت امریکا و ژنرالهای پاکستانی دست در دست هم در افغانستان قدم زدند و همزمان دوستان سعودیشان با چمدانهایی مملو از دلار وارد شدند به این امید که خون بینی شوروی را بریزند و کمونیسم را به زانو در آورند آغاز شد. هدف اعلام شده آنها آزاد کردن افغانستان از چنگال اشغال شوروی بود اما از آن روز به این سو؛ دو نسل از افغانها هنوز که هنوز است رنگ صلح و آرامش به خود ندیدهاند. در تمام این سالها امریکا دایما به پاکستان چنگ و دندان نشان داده است. الآن هم دونالد ترامپ میگوید امریکا در تمام این مدت احمق بوده که میلیاردها دلار به پاکستان کمک مالی کرده است چون آنها در ازای آن فقط به ما حقه زدهاند. ترامپ اخیرا به بهانه اینکه پاکستان در موضوع افغانستان کمککننده نبوده، کمکهای امریکا به اسلامآباد را قطع کرده است اما کمک نکردن به پاکستان به همان اندازه بد است که کمک کردن به آن به خاطر افغانستان. اگر این کمکها همینطور بیرویه ادامه داشته باشد؛ جنگ افغانستان هم ادامه خواهد یافت آن هم به بهانههایی واهی. در این وانفسا؛ هر دو فریبکاری میکنند و هیچکدام هم بیگناه نیستند.
چهار دهه است که ارتش پاکستان به مردم این کشور القا میکند جنگ آنقدرها هم که گفته میشود چیز بدی نیست. بسیاری از صاحب نظران امر هم نظرشان این است که پاکستان در آستانه تبدیل شدن به یک افغانستان دیگر است. هر دو نظریه؛ توهین به هردو کشور است. در طول این مدت پاکستان هم قربانی تروریسم طالبان پاکستان بوده است. مدارس و مساجد و کلیساهایی منفجر شدهاند و سیاستمداران برجسته کشور هم ترور شدهاند. در این میان ارتش پاکستان معتقد است که امریکا هرگز نمیتواند بدون کمک پاکستان برنده جنگ افغانستان باشد. دستگاه امنیتی پاکستان سالیان مدید است که دچار این توهم است که باید به کمک نیروهای نیابتیاش کنترل افغانستان را در دست داشته باشد. جالب است که این دستگاه آنقدر بیعرضه است که حتی نمیداند با نیروهای نیابتی دیروز و امروزش چه کند. همانطور که پاکستان به جنگ افغانستان معتاد شده، امریکا هم شده است. امریکا برای اثبات وجودش به عنوان یک قدرت جهانی؛ نیاز به آن دارد که جنگ افغانستان، یک ویتنام ابدی باشد. در واقع این دعوای چندین ساله پاکستان و امریکا هم مطلقا بر سر جنگ افغانستان نیست؛ بر سر مقدار پولی است که پاکستان بابت کشتن آدم بدهای داستان میگیرد. حالا در این داستان به صورت اتفاقی جمعی از دوستان هم بطور دسته جمعی کشته میشوند. برخی از نخبگان امریکایی معتقدند که ترامپ در سیاستهای داخلی آدم خل دیوانه است اما فقط در دو موضوع افغانستان و پاکستان یک آدم معقول است. سر و سامان دادن به اوضاع این بخش از دنیا؛ میراثی است که تا به حال شش رییسجمهور امریکا آن را به ارث بردهاند و برای رییسجمهور آینده هم به میراث گذارده خواهد شد. اما عقلا معتقدند، ترامپ شخصا یک نبوغ ذاتی دارد و آدم متعادلی است و بهتر است برای حل معما از دوستان جدید سعودیاش کمک بگیرد و از آنها بخواهد تا از نفوذشان بر روی پاکستان استفاده و در این دعوا میانجیگری کنند. تاریخ تکرار خواهد شد. چهار دهه بعد از سال 1979، اینبار هم یک رییسجمهور از امریکا؛ یک شاهزاده از سعودی و مشتی ژنرال از پاکستان، دوباره شانه به شانه هم به خاک افغانستان باز میگردند. خوب دیگر کجای کار غلط است؟»