بانکداری رفاقتی و گذر از اقتصاد سنتی
فراز جبلی
مشاور سردبیر
حسن روحانی پس از یک دوره ریاستجمهوری 35سال حضور در مناصب حساس مدیریتی کشور و باتوجه به تحصیلات حوزوی و همچنین حقوق عملا به یک سخنران زبردست بدل شده است که به خوبی میداند با چه اشارهیی مفهومهای بسیار عمیق را به مخاطبان اصلیاش برساند.
روحانی روز گذشته در مجمع سالانه بانک مرکزی، از اصطلاح بانکداری رفاقتی استفاده کرد ولی بدون توضیحی از آن گذشت تا هرکسی از ظن خود این اصطلاح مهم را تفسیر کند. گروهی به یاد نحوه تاسیس بانکها و مجوزهایی که بعضی بانکها و موسسات اعتباری گرفتند (و البته بعضی نگرفتند) افتادند و گروهی ساز و کارها و مناسبات درونی بانکها را به خاطر آوردند. بعضی نیز این اصطلاح را به رفاقت بین بانکها و وامهای ضربدری هر بانک به شرکتهای زیرمجموعه بانکهای دیگر تعمیم دادند و بعضی وابستگی بانکها به نهادهای قدرت را در ذهن تداعی کردند.
مهم نیست چه تفسیری از اصطلاح بانکداری رفاقتی میکنیم، با هر تفسیری باید بپذیریم که بانکداری ایران بیمار است. بنیان اولیه بسیاری از این بانکها براساس اصول بانکداری علمی و بهروز دنیا گذاشته نشده است. به همین دلیل در ایام تحریم که اتفاقا مصادف با تحولات مهمی در نظام بانکداری جهانی بود عملا بانکهای ایران به خواب فرو رفتند و نتوانستند با تحولات روز همراه شوند.
پس از برجام بسیاری از فعالان اقتصادی و همچنین رسانهها این بحث را مطرح میکردند که اگر برجام تحریمهای بانکی را برداشته است پس چرا امکان بسیاری از فعالیتها وجود ندارد. واقعیت این بود که برجام صرفا اجازه همکاری به بانکهای ایرانی را داد اما اجباری برای بانکهای غیرایرانی برای پذیرش بانکهای کشور ما نبود. جریمههایی که بانکهای همکاری ایرانی در ایام تحریم پرداخته بودند و همچنین ساختار ناکارآمد بانکهای کشور عملا ریسک همکاری با ایران را افزایش داد. بانکهایی نیز که حاضر به همکاری با ایران بودند عملا بانکهای متوسط و کوچک محسوب میشدند و ایران جذابیت کافی برای جذب بانکهای بزرگ جهان را نداشت.
واقعیتها را باید پذیرفت. سیستم گزارشدهی بانکها هنوز با استانداردهای جهانی فاصله دارد. الزام بانکها به رعایت قواعد IFRS در صورتهای مالی 95 مورد تاکید بود اما هنوز با رعایت کامل آن فاصله زیادی داریم. بعضی قواعد جدید اتفاقا در همان شرایط تحریم بهشدت برای نظام بانکی کشور و کارآمدی آن مفید بود اما امروز تعداد محدودی میتوانند این قواعد مانند بازل 3 را اجرایی کنند. اتفاقا بازل 3 که ناظر بر ممنوعیت ورود بانکهای تجاری به فعالیتهای غیرمتداول بانکی است میتوانست در همین سالها بسیاری از مشکلات بانکی کشور را حل کند. همین شرایط باعث شده موسسات مطرح رتبهبندی نتوانند رتبه ریسک ایران را مشخص کنند و تا زمانی که این ریسک از سوی نهادهای معتبر مشخص نشود، بانکهای مطرح جهان حاضر به همکاری با ما نیستند. طبیعتا وقتی نظام بانکی با چالش روبهرو باشد مشکلات تجارت خارجی و هزینههای بالای تجارت را خواهیم داشت.
بحث بانکداری رفاقتی ناظر بر یک واقعیت بزرگ است، بانکهای ایرانی به سبک بسیاری از شرکتهای ما بهصورت سنتی عمل میکنند در حالی که از آنها انتظار رقابت در عرصه جهانی را داریم. گذر از اقتصاد سنتی به اقتصاد مدرن در کشورهای مختلف همیشه یک چالش بوده است اما در ایران این فاصله هم زیاد است و همزمان تغییرات بهصورت تکانهیی و بسیار شدید رخ خواهد داد. دیدگاه سنتی در ایجاد و مدیریت بانکهای ما دخیل بوده است اما امروز ساختار مدیریت بانکی جهان دیگر پذیرای آن نیست. اگر امروز تغییر رخ ندهد در آیندهیی نهچندان دور تغییرات با سرعت بسیار جدیدی رخ خواهد داد. تکنولوژیهای جدید مانند بلاکچین بانکداری امروز جهان را نیز به چالش کشیده است و آیندهپژوهان میگویند در دهه آتی اتفاقات مهمی برای نظام بانکی جهان رخ خواهد داد. برای مثال تنها حذف سوییفت با استفاده از بلاکچین برای تغییر بسیاری از مناسبات کافی است. حال تصور کنید این اتفاق با نظام بانکی ما که به مراتب از نظام بانکی جهانی عقبتر است چه خواهد کرد.