زاگرس؛ عزادار مرگ بلوطها
ریحانه جاویدی|
بلوطهای استوار و سر به فلک کشیده زاگرس، کمرشان خم شده، آفت «زغال بلوط» به جانشان چنگ انداخته و رمقشان را میکشد. جنگلهای زاگرس حالا قلمروی سوسکهای چوبخوار و آفت زغال بلوط است. بلوطهای زاگرس این روزها به جای آنکه جوانههای سبز و شکوفههای تازه باز شده را بر شاخههایشان به نمایش بگذارند، میزبان شیرابهیی سیاهرنگ هستند که از زیر پوست تنه درخت بیرون میزند، روی تنه و زیر پوست آن جا خوش میکند و درخت را از درون میپوساند. این سرنوشت تلخ حدود یکمیلیون و 400 هزار هکتار از جنگلهای بلوط زاگرس است که تاکنون گرفتار آفت زغال بلوط شدهاند. درختانی که با مرگ آنها باید منتظر فاجعهیی به وسعت 6 برابر دریاچه ارومیه بود، زیرا سرچشمه 40 درصد از آب شیرین کشور، جنگلهای زاگرس است و این رویشگاه، بزرگترین فیلتر طبیعی برای مقابله با ریزگردها هم به شمار میرود. دود خشک شدن زاگرس به چشم همه میرود اما کمبود بودجه امان نمیدهد تا برای سرنوشت این جنگلها فکری اساسی شود. یک دهه از نخستین روزهایی که نسبت به سرنوشت تلخ جنگلهای زاگرس هشدار داده شده بود، میگذرد اما در این ده سال، کسی به داد بلوطها نرسید، حالا اوضاع به حدی وخیم است که زاگرس عزادار مرگ بلوطها شده و شمارش معکوس برای نابودی کامل این جنگلها به صدا درآمده است، به گفته کارشناسان حدود دو سال دیگر جنگلهای زاگرس تنها برهوتی است که چوبهای خشکیده درختان بر بسترش باقی ماندهاند. جنگلهای زاگرس در حالی جان میدهد که دستورالعملی برای حفظ اکوسیستم جنگلی زاگرس تهیه و ۱۰ درصد بودجه زاگرس به احیای بلوط اختصاص داده شده است اما این بودجه کافی نیست.
یک دهه مقاومت بیسرانجام
سال 1387، نخستین گزارشها از ایلام و فارس حکایت از خشک شدن جنگلهای بلوط داشت. آن زمان کارگروهی متشکل از محققان مراکز تحقیقاتی کشور، اعضای موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع و بخشهای اجرایی تشکیل شد که نتایج بازدید و بررسی آنها نشان میداد سوسکهای چوبخوار به جنگلهای زاگرس حمله کردهاند و پس از ضعیف شدن درختان بلوط، درخت گرفتار بیماری «قارچ زغالی» میشود و از بین میرود. بیماری درختان بلوط نه تنها در جنگلهای ایلام بلکه در مناطقی از جنگلهای زاگرس در کرمانشاه، دشت برم کازرون، شوراب کردستان، کوهدشت لرستان، یاسوج، چهار محال و بختیاری هم مشاهده شده و در حال سرایت به تمامی استانهای زاگرس بود که همین امر پای فائو (سازمان خواربار و کشاورزی سازمان ملل متحد) را به موضوع باز کرد. در نهایت مشخص شد این آفت، علاوه بر درخت بلوط سایر گونهها مانند گلابی وحشی، زالزالک و ارژن را هم تحت تاثیر قرار داده ولی به دلیل اینکه از نظر تراکم و جمعیت بلوط بیشترین سهم را در زاگرس دارد، این بیماری اغلب به عنوان بیماری بلوط شناخته میشود. فریبرز غیبی، رییس مرکز جنگلهای خارج از شمال سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری درباره جزئیات این موضوع با بیان اینکه پروژهیی بینالمللی برای با همکاری فائو برای جلوگیری از خشک شدن جنگلهای زاگرس بهصورت پایلوت در دو استان فارس و ایلام اجرا شد، به ایسنا گفت: پس از گذشت دو سال با همکاریهای بینالمللی دستورالعملی فنی برای حفظ اکوسیستم جنگلی تهیه شد که در حال حاضر این دستورالعمل در شورای عالی جنگل سازمان جنگلها است و پس از جمعبندی و تصویب به عنوان یک راهکار برای مبارزه و کنترل خشکیدگی بلوط به ادارات کل منابع طبیعی اعلام خواهد شد.
غیبی درباره این دستور العمل توضیح داد: بالغ بر ۷۰ عامل سبب کاهش توان اکولوژیک و اکوسیستم جنگل زاگرس و بیماری زغال بلوط شده است. از جمله این عوامل میتوان به وجود دام مازاد، قطع درختان، فعالیتهای معدنی، ریزگردها، تغییر اقلیم اشاره بگیرد.
او افزود: یکی از راهکارهایی که در این دستورالعمل پیشبینی شده این است که درختانی که سوسکهای چوبخوار آنها را مورد حمله قرار دادهاند و بیماری زغالی بالای ۵۰ درصد آنها را گرفتار کرده علامتگذاری و قطع شوند تا به درختان دیگر سرایت نکند البته این کار بهصورت پایلوت در برخی مناطق زاگرس انجام شد و درختانی که بیش از ۵۰ درصد به این بیماری آلوده شده بودند قطع، سوزانده و تبدیل به زغال شدند.
زاگرس نیازمند توجه ویژه مسوولان
رییس مرکز جنگلهای خارج از شمال درباره آخرین وضعیت بیماری زغال بلوط در جنگلهای زاگرس اظهار کرد: آماری که سال ۸۷ داشتیم بیانگر این بود که 130 هکتار از جنگلهای زاگرس به بیماری زغال بلوط آلوده شدهاند ولی در حال حاضر این سطح بیشتر شده و آخرین آمارها که مورد تایید سازمان جنگلها است حاکی از این است که حدود یکمیلیون و 400هزار هکتار از سطح این جنگلها به بیماری زغال بلوط آلوده شدهاند.
غیبی با تاکید بر اینکه احیای جنگلهای بلوط بستگی به وضعیت بارندگی دارد، گفت: از جمله اقداماتی که برای حفظ بلوط و زاگرس انجام دادهایم این است که آبخیزداری را به داخل جنگلها بردیم. در اطراف درختان حفرههایی را ایجاد کردیم که در آن ذخیره نزولات جوی صورت میگیرد و از این طریق تابآوری و سازگاری درختان بیشتر میشود. با استفاده از این روش توانستیم بخشی از جنگل که خشک و بیمار شده بود را نجات دهیم.
وی با تاکید بر اینکه جنگلهای زاگرس نیاز به حمایت و توجه ویژهیی دارند، افزود: برای حفظ و احیای این جنگلها نیاز به اعتبار و ردیف خاصی از بودجه داریم. سازمان جنگلها و مراتع ۱۰ درصد اعتبارات زاگرس را برای مدیریت جنگل و رفع خشک شدن بلوط در نظر گرفته است ولی این کافی نیست و ما نیاز داریم که تمام مسوولان توجه ویژهیی به زاگرس داشته باشند تا بتوانیم از زاگرس حمایت کنیم.
آفت «زغال بلوط» چگونه جنگلهای زاگرس را میبلعد؟
احمدرضا محرابیان استادیار اکولوژی گیاهی دانشگاه شهید بهشتی، هم مانند بسیاری از فعالان محیط زیست، حل معضل بیماری درختهای بلوط زاگرس را در حمایت و نگاه ویژه مسوولان به این موضوع میداند. او درباره عملکرد آفت «زغال بلوط» بیان کرد: «در سالهای اخیر به دلیل تغییرات اقلیمی که در همه مناطق از جمله زاگرس اتفاق افتاده است، گیاهان از نظر فیزیولوژیک ضعیف شدهاند این موضوع در منطقه زاگرس بهویژه زاگرس میانی و جنوبی بر فرایند متابولیسمی درختزارهای بلوط اثر گذاشته است و مجموع این عوامل، شرایط را برای به وجود آمدن گونههای مهاجم مساعد میکند و هنگامی که درخت ضعیف میشود گونههایی مانند سوسکهای چوبخوار و انواع قارچها به درخت بلوط حمله میکنند.»او افزود: «سوسکهای چوبخوار، تنه درخت را سوراخ و از این طریق قارچها به زیر تنه درخت نفوذ پیدا میکنند. در مراحل اولیه نفوذ قارچ بیماریزا از درخت شیرابههای سفید رنگ خارج شود که به مرور زمان تغییر رنگ میدهد و سیاه میشود و شبیه زغال به نظر میرسد. بیماری «زغال بلوط» در نهایت درخت را از بین میبرد. بنابراین عامل اولیه از بین رفتن درختان بلوط منطقه زاگرس تنشهای ناشی از تغییر اقلیم است و عامل ثانویه نیز وجود گونههای مهاجمی است که این درختان را از بین برده است.»
محرابیان بیان کرد: «برای درمان بلوطهایی که به این بیماری دچار شدهاند باید از روشهای سازگار با محیط زیست مانند کنترل بیولوژیک و کاهش تنشهایی که سبب آسیب به گونههای درختی میشود، استفاده کرد البته متاسفانه در حال حاضر کنترل بیولوژیک فقط به صورت محدود در شرایط آزمایشگاهی انجام میشود. کاهش ریزگردها، مبارزه با قارچها و آفتها در مراحل اولیه از شیوههای کنترل آفات است. به نظر میرسد که استفاده از تجارب دیگر کشورها در این زمینه نیز مفید باشد ولی در حال حاضر حداقل کاری که میتوان انجام داد کاهش تنشهای محیطی بر اکوسیستم درختزار زاگرس است.»