اثر بومرنگی رفتارهای اقتصادی

۱۳۹۷/۰۲/۰۳ - ۲۲:۱۹:۱۶
کد خبر: ۱۲۰۴۹۳

 بهاره مهاجری   

معاون سردبیر

پنجم ژوئن سال 2016 میلادی، رفراندومی در سوییس برگزار شد که شرکت‌کنندگان در آن می‌بایست به این پرسش که آیا حاضر به دریافت ماهانه معادل 2500 دلار درآمد اضافی هستید، ‌پاسخ می‌دادند. مبلغی که بدون توجه به موقعیت کاری و حرفه‌یی به تمامی جمعیت بزرگسال سوییس پرداخت می‌شد. 2500 دلار ماهانه برای مردم کشوری که خط فقر آن حول و حوش همین رقم است و میزان فقرای آن یک‌هشتم جمعیت 8.5 میلیون نفری است بسیار وسوسه‌انگیز می‌نمود؛ اما پاسخ این رفراندوم برای همه جهان تعجب‌برانگیزتر بود. نزدیک به سه‌چهارم شرکت‌کنندگان یا 76.6 درصد، پاسخ منفی دادند. مردم سوییس برای پاسخ منفی خود دلایل قانع‌کننده‌یی داشتند که حیرت اقتصاددانان و سیاستمداران را برانگیخت. پرداخت ماهانه 2500 دلار سبب بروز کسری بودجه 25 میلیارد دلاری دولت می‌شد؛ همین امر دولت را مجبور به افزایش نرخ مالیات می‌کرد که به بدتر شدن اوضاع اقتصادی، بالا رفتن نرخ بیکاری و تورم بیشتر منجر می‌شد. در واقع آنها از رفاه کوتاه‌مدت چشم پوشیدند تا رفاه درازمدت را از دست ندهند.

رفتار مردم سوییس نمایی از رفتار مدنی یک ملت در عصر حاضر به دست می‌دهد. ملتی که دریافته صرفا با نگاه به آینده می‌تواند هم حاکم بر سرنوشت خود باشد و هم کمتر در معرض آسیب‌های داخلی و منطقه‌یی قرار گیرد.

دوسال‌ونیم قبل از رفراندوم سوییس، رفراندوم مشابهی در ایران صورت گرفت؛ دولت تازه روی کار آمده روحانی از مردم خواسته بود برای دریافت یارانه ماهانه 45500 تومان (معادل 14 دلار وقت) دوباره ثبت‌نام کنند. در عین حال پیشنهاد دولت این بود آنهایی که وسع مالی دارند، از ثبت‌نام خودداری کنند تا دست دولت برای کمک به فقرا و نیز اقتصاد کشور باز باشد. چه آنکه با صرف سالانه حدود 40هزار میلیارد تومان بابت یارانه، از سال 1390 تا پایان سال 1396 معادل 240هزار میلیارد تومان (با دلار 3500 تومان معادل 68 میلیارد دلار) پرداخت شده است. این رقم معادل 6 سال بودجه عمرانی دولت بر حسب سال 1397 است. از سوی دیگر دولت همواره برای پرداخت یارانه‌یی که در ماه به 3200 میلیارد تومان می‌رسد، با مشکل مواجه است. در اواخر دولت احمدی‌نژاد، آن دولت از اعتبار دستگاه‌ها کسر می‌کرد تا یارانه ماهانه را پرداخت کند و این دولت هم به نوعی استقراض می‌کند. بخشی از مشکلات اقتصادی کشور ناشی از همین یارانه‌هایی است که دولت باید ماهانه نقدا پرداخت کند. با این حال، در رفراندومی که صورت گرفت، بیش از 90 درصد مردم دوباره برای دریافت یارانه 45500 تومانی ثبت‌نام کردند، یعنی خواهان دریافت یارانه شدند.

مقایسه‌ای ساده نشان می‌دهد این دو برخورد متفاوت و دو نگاه متضاد عملا بر اقتصاد هم تاثیر گذاشته است. تولید ناخالص داخلی سوییس با جمعیت 8.5 میلیون نفری به 680 میلیارد دلار می‌رسد؛ یعنی تولید ناخالص سرانه هر سوییسی معادل 80 هزار دلار است. در حالی که تولید ناخالص داخلی ایران با جمعیت 80 میلیونی معادل 420 میلیارد دلار است؛ یعنی هر ایرانی معادل 5250 دلار تولید می‌کند. یکی از دلایل سوییسی‌ها وقتی که به یارانه 2500 دلاری جواب منفی دادند، این بود که اقتصاد بدتر می‌شود و نرخ بیکاری بالاتر می‌رود. نرخ بیکاری در سوییس 3 درصد است و در ایران 12 درصد. از این دست رفتارهای غیر آینده‌نگرانه متاسفانه در جامعه امروز ما زیاد به چشم می‌خورد. نمونه اخیر آن را می‌توان در تعاملات بازار ارز مشاهده کرد: در حالی که دولت به علل گوناگون از جمله چالش‌های بیرونی با کمبود ارز مواجه شده، رفتار مدنی ایجاب می‌کرد مردمی که نیازی به ارز ندارند، برای منفعت کوتاه‌مدت خود اقدام به خرید دلار نکنند اما دیدیم یکی از دلایل عمده‌یی که چالش ارزی در ایران را تشدید کرد، همین صف خریدهای بی‌ربط ارز توسط مردم بود. واکنش مردم زمان اجرای طرح سهمیه‌بندی بنزین یا عرضه سبد کالای حمایتی نیز نمونه‌هایی دیگر به شمار می‌رود. البته بررسی ریشه ظهور دو رفتار واگرا میان ملت‌ها از حوصله این نوشته خارج است، ولی آنچه چنین برخوردهایی را در مقطع کنونی قابل تامل می‌کند، نزدیک شدن به زمان پایان مهلت سه ماهه ترامپ در تمدید برجام است چرا که طبیعتا در روزهایی که رایزنی‌های بین‌المللی گوناگون با ترامپ صورت می‌گیرد تا از این معاهده خارج نشود، احتمال نوسان در بازار ارز و برخی آشفتگی‌ها مورد انتظار است اما در این میان با لحاظ سایر عوامل، رفتار و سلوک مردم نیز تا حد زیادی تعیین‌کننده خواهد بود.