بیم تشدید شکاف طبقاتی و فقر
گروه اقتصاد کلان| الهام آبایی|
شوک اخیر بازار ارز گرچه سرانجام با اقدامات بازدارنده دولت مدیریت شد اما آثار بلندمدت این شوک ارزی باید مورد ارزیابی قرار گیرد. در ماههای اخیر بازار ارز روزهای پرتلاطمی را سپری کرد و سرانجام دولت با اعمال برخی محدودیتها و سهمیهبندی ارز تلاش کرد تا توازن میان منابع و مصارف ارزی برقرار کند. این اقدام گرچه تا حدودی در کوتاه کردن دست دلالان از بازار ارز موثر بود اما در عین حال اختلالاتی را هم برای افرادی که نیاز حقیقی به ارز داشتند، رقم زد. البته اقدامات دولت در مدیریت بازار ارز موقتی بوده و انتظار نمیرود همین رویکرد در ماههای آتی استمرار داشته باشد همچنانکه خود سیاستگذاران پولی هم اذعان کردهاند که سیاست ارزی فعلی دولت موقتی خواهد بود.
شوک تورمی؛ پیامد جهش ارزی
حال که جهش ارزی با اقدامات دولت تحت کنترل درآمد و آرامش نسبی به بازار بازگشت، این سوال همچنان مطرح است که آیا تلاطمات ارز در ماههای اخیر معیشت مردم را متاثر خواهد کرد؟ در این زمینه وحید شقاقیشهری، اقتصاددان و استاد دانشگاه بر این باور است که شوک اخیر در بازار ارز طی ماههای آتی شوک تورمی را رقم خواهد زد.
شقاقیشهری در گفتوگو با «تعادل» درباره ابعاد اقتصادی جهش نرخ ارز توضیح داد:«اقتصاد ایران به دلیل وابستگی به کالاهای وارداتی به شدت از جهش ارزی متاثر میشود. بر این اساس افزایش نرخ ارز، بالا رفتن تورم را در پی خواهد داشت و در نهایت این وضعیت، افزایش خط فقر و تشدید شکاف طبقاتی را رقم میزند».
این اقتصاددان با بیان اینکه طی 4ماهه اخیر ارزش دلار بیش از 30درصد افزایش یافته است، ادامه داد: «قطعا در ماههای آینده شاهد یک شوک تورمی در اقتصاد خواهیم بود. این شوک تورمی ابتدا کالاهای وارداتی را درگیر میکند و بعد به کل تولیدات داخلی هم تعمیم داده میشود چراکه تولیدکنندکان داخلی هم برای تامین مواد اولیه مورد نیاز خود به واردات وابسته هستند».
پیامدهای اجتماعی شوک ارزی
وی با اشاره به اینکه تبعات اجتماعی شوکهای ارزی افزایش خط فقر و شکاف طبقاتی است، توضیح داد: «در هر بحران ارزی ثروتمندان ثروتمندتر و فقرا فقیرتر میشوند. به دلیل اینکه ثروتمندان داراییهای سرمایهیی وابسته به دلار دارند و افزایش نرخ دلار فاصله این طبقه را از طبقات دیگر جامعه بیشتر میکند. به طور کلی در هر بحران ارزی هم خط فقر تشدید میشود و هم شکاف طبقاتی گسترش پیدا میکند».
این اقتصاددان به بحران ارزی دولت دهم اشاره کرد و گفت:«ما هنوز تجربه بحران ارزی سال 1391را از یاد نبردهایم. در آن زمان هم ارزش پول ملی به شدت افت کرد و با تورم شدید مواجه شدیم. در جهش ارزی اخیر هم دوباره در مدت 3ماه ارزش پول ملی بیش از 30درصد کاهش پیدا کرد.
این درحالی است که هنوز اثرات شوک ارزی اول از بین نرفته و قدرت خرید مردم به سال 1390 نرسیده است».
شقاقیشهری با بیان اینکه در پی شوک ارزی اخیر پیامد تورمی هم خواهیم داشت، افزود:«تورم در اقتصاد پیامدهایی را در حوزههای دیگر هم به دنبال خواهد داشت. متعاقب افزایش تورم نرخ دلار هم افزایش پیدا میکند. در ادامه پس از آنکه نرخ دلار افزایش پیدا کرد شاهد تاثیر نرخ روی تورم خواهیم بود و تورم هم افزایش پیدا میکند. بدینترتیب یک دور باطل تشکیل میشود و این تسلسل تکرار میشود. دلیل اصلی هم این است که در یک اقتصاد وابسته به دلار ارتباط تنگاتنگ بین تورم و نرخ دلار وجود دارد و با افزایش هر کدام دیگری هم افزایش پیدا میکند».
بسترهای شکلگیری بحران
این اقتصاددان بر این باور است که بحران ارزی اخیر در پی یک سلسله نقیصهها در اقتصاد رخ داده است و برای حل اساسی این مشکل دولت باید این نقیصهها را برطرف کند. وی با بیان اینکه ضعفهایی وجود داشته که به وضعیت فعلی رسیدهایم، اظهار کرد:«در اقتصادی که واردات بیرویه صورت میگیرد، کسری تراز تجارت غیرنفتی داریم، قاچاق کالا با حجم بالا صورت میگیرد، حجم نقدینگی به بیش از 1500میلیارد تومان افزایش پیدا کرده و شاهد خروج سرمایه ارزی از کشور هستیم، طبیعی است که چنین بحرانی هم در بازار ارز رخ دهد.
بنابراین دولت برای حل اساسی مشکل بازار ارز باید روی هر کدام از این حوزهها کار کند. درحال حاضر حدود 15میلیارد دلار قاچاق کالا، 10میلیارد دلار کسری تراز ارز گردشگری و حدود 8 میلیارد دلار کسری تراز تجارت غیرنفتی داریم. همه این موارد به معنی خروج دلار از اقتصاد ایران است. دولت باید این مشکلات را به صورت ریشهیی رفع کند؛ چراکه اگر این کار را نکند این تعادل موقتی خواهد بود و مدتی بعد دوباره بازار ارز از کنترل خارج میشود».
شقاقیشهری با بیان اینکه سیاست دولت در مدیریت بازار ارز بلندمدت نیست، توضیح داد:«قطعا پس از فروکش کردن التهابات اخیر بازار ارز دوباره وضعیت به روال عادی برمیگردد چراکه استمرار شرایط فعلی مشکلاتی را برای کثیرالسفرها، واردکنندگان برخی اقلام خاص و... ایجاد میکند. بر این اساس نمیتوان وضعیت فعلی را در درازمدت ادامه داد. درآینده با فروکش کردن التهاب بازار باید نرخ ارز به تعادلی برسد که از طریق عرضه و تقاضا و کنترلهای دولت، بازار ارز مدیریت شود.»
ریشهیابی بحران
وی یکی از مخاطرات سرکوب بازار ارز را ایجاد بازار سیاه خواند و گفت:«هر جا که با سیاستهای سلبی و اجباری پیش برویم قطعا بازار سیاه ایجاد میشود. نیازهای ارزی و ترجیحات مردم متعدد و متفاوت است. این موارد موجب میشود که بازار سیاه شکل بگیرد. درحال حاضر هم مشکلاتی وجود دارد که نشان میدهد این وضعیت نمیتواند به صورت بلندمدت ادامه پیدا کند. به عنوان مثال هنوز مشخص نشده کسی که در سال 3تا 4بار نیاز به سفر خارجی دارد، ارز مورد نیاز خود را چگونه تامین خواهد کرد. البته دولت ناچار بود تصمیماتی را به صورت ویژه بگیرد تا التهاب بازار ارز را کنترل کند اما این تصمیمات ناشی از مشکلات اقتصاد ایران در چند سال اخیر بود و تا زمانی که این مشکلات رفع نشود دوباره شاهد بحرانهای ارزی خواهیم بود».
دولت با اقدامات کنترلی توانست بازار ارز را مهار و از ادامه روند افزایش نرخ ارز جلوگیری کند. این اقدامات از نوع سیاستهای کوتاهمدتی بود که دولت به درستی برای مدیریت بحران ایجاد شده در پیش گرفت. به نظر میرسد که دولت باید به دنبال ریشهیابی بحران اخیر و حل اساسی مشکلات باشد.
نمونههای بحران ارزی اخیر در اقتصاد ایران چندین بار رخ داده و هر بار افزایش تورم و تشدید فقر را رقم زده است. در شوک ارزی اخیر هم اگر دولت به دنبال راهکارهای جبرانی برای جلوگیری از صدمه طبقات محروم نباشد ممکن است دوباره شاهد شوک تورمی و تشدید فقر باشیم.