6 قابلیت کلیدی رهبران شهری کلان‌شهرها

۱۳۹۷/۰۲/۲۲ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۲۱۵۵۹
6 قابلیت کلیدی رهبران شهری کلان‌شهرها

نعمت‌الله فاضلی

دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

اکنون که قرار است شهردار جدیدی رهبری تهران را برعهده بگیرد، وقت آن است که اندکی به قابلیت‌ها و شایستگی‌های کلیدی این فرد از چشم‌اندازی نظری‌تر نگاه کنیم و تجربه‌های گذشته را باز بینی کرده و ببینیم که رهبران شهری موجود یا پیشین با کدام یک از ضعف‌ها یا شایستگی‌های کلیدی توانسته‌اند در تهران یا کلان‌شهرهای دیگر ایفای نقش کنند. شهردار به ویژه در کلان‌شهرها در جایگاه رهبری شهر قرار دارد. برنامه اسکان بشر وابسته به سازمان ملل در کتابی با عنوان «قابلیت‌های کلیدی برای بهبود حکمرانی محلی» استدلال می‌کند که رهبران شهری باید مجموعه‌یی از قابلیت‌های کلیدی برای مدیریت و رهبری شهر در جهان امروز داشته باشند؛ قابلیت‌هایی که امکان مواجهه مدیریت شهری با موقعیت‌های پیچیده و فراپیچیده کلان‌شهرها را فراهم کند. این قابلیت‌ها عبارتند از: برقراری ارتباط، تسهیل‌گری، استفاده از قدرت، تصمیم‌گیری، سیاست‌گذاری، توانمندسازی، مذاکره، تامین مالی، نظارت و نهادسازی. هر یک از این قابلیت‌ها نیازمند شرح و تفصیل است و لازم است هر کس که می‌خواهد شهردار شود این قابلیت‌ها را بشناسد و کسب کند. با توجه به شناختی که از مدیران شهری ایران دارم گمان می‌کنم اغلب آنها این قابلیت‌ها را ندارند و بخشی از چالش‌های مدیریت شهری در ایران امروزی را ناشی از این ضعف قابلیتی می‌دانم. واقعیت این است که ما اغلب در فرآیند انتخاب رهبران شهری ملاحظات سیاسی و ایدئولوژیک را بر قابلیت‌ها و شایستگی‌های کلیدی رهبر شهری ترجیح داده‌ایم. این موضوع موجب برهم خوردن تعادل مدیریت شهری در بسیاری از کلان‌شهرهای کشور شده است. در اینجا برخی از قابلیت‌هایی را توضیح می‌دهم که به نظرم شهرداران ایران امروز با ضعف روبه‌رو هستند. این قابلیت‌ها ضرورتا همان‌هایی نیستند که برنامه اسکان بشر توضیح داده‌اند.

 قابلیت ارتباطی

قابلیت ارتباطی رهبران شهری در جهان امروز یکی از پیچیده‌ترین قابلیت‌هاست. کسی می‌تواند به این قابلیت دست یابد که علاوه بر تجربه گسترده مدیریت و رهبری در سازمان‌های بزرگ از نوعی مطالعه و اِشراف بر مفاهیم مدیریت شهری نیز برخوردار باشد. مفاهیمی که البته ظاهری ساده دارند. برای مثال رهبر شهری باید بداند شهر با کلان‌شهر چه تفاوت‌هایی دارد یا مدیریت شهری از چه تفاوت‌هایی با مدیریت در حوزه‌های دیگر برخوردار است؛ یا اینکه مفهوم کلان‌شهر در فضای امروز به چه معناست. کلان‌شهری که در آن گروه‌های وسیعی از مردم با ویژگی‌های بسیار متنوع زبانی، نژادی، دینی، اقتصادی و اجتماعی جای دارند. بنابراین قابلیت ارتباطی رهبر شهری باید به‌گونه‌یی باشد که بتواند در حوزه عمومی با انسان‌ها و گروه‌های مختلف مردم به شیوه دقیق و واضح سخن بگوید. تجربه سال‌های اخیر در کشور نشان می‌دهد که شهرداران و حتی اعضای شوراهای شهر به عنوان رهبران شهر از این قابلیت شهری برخوردار نیستند؛ به همین دلیل سخنان آنها اغلب توانایی بیان مساله شهر و همچنین ارتباط برقرار کردن با گروه‌های مختلف شهری را ندارد.

 توانایی مساله‌مند کردن شهر

قابلیت کلیدی دیگری که هر رهبر شهری باید آن را به خوبی بداند توانایی مساله‌مند کردن شهر است. رهبر شهری باید قدرت تشخیص و تحلیل موضوعات شهری را داشته باشد، به نحوی که بتواند این موضوعات را به صورت اموری مهم و دارای اولویت و در عین حال واقع بینانه برای حوزه مدیریت شهری، گروه‌ها و سازمان‌های ذی نفع شهر فراهم کند. اغلب مدیران شهری ما مانند مردم عادی تنها می‌توانند درباره مشکلات و چالش‌های دم دست شهر صحبت کنند بدون اینکه توانایی ارائه صورت‌بندی نظری و مدیریتی از چالش‌ها و مشکلات شهری داشته باشند. توانایی مساله‌مند کردن شهرها و کلان‌شهرها وقتی امکان‌پذیر است که رهبران شهری از دانش نظری میان رشته‌یی کافی برخوردار باشند یا اینکه مطالعات شهری را در حوزه سازمان و مدیریت شهر به شیوه مناسب و کارآمد استقرار بخشیده و آن را به نهادهای تصمیم ساز و تصمیم‌گیر شهری پیوند زده باشند.

یکی از واقعیت‌های تلخ مدیریت شهری در جامعه امروز ما به‌ویژه کلان‌شهر تهران این است که شهرداران برای توسعه مطالعات شهری بودجه‌های زیادی هزینه می‌کنند؛ اما این تحقیقات و مطالعات به ندرت در فرایند تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری شهری به کار گرفته می‌شود. اغلب مدیران شهرها و کلان‌شهرهای ما درک روشنی از نقش و کارکرد دانش و مطالعات در زمینه مدیریت و رهبری شهر برخوردار نیستند. از این روی قابلیت معرفتی رهبر شهری چیزی است که نهادهای بین‌المللی در حوزه شهر همواره بر آن تکیه و تاکید داشته‌اند. ما به ندرت در بحث‌های اصلی شاهد این بوده‌ایم که شهرداران تهران از بینش و دانش کافی و مناسب در حوزه شهر برخوردار باشند.

 دلیری و شهامت

یکی دیگر از قابلیت‌های مورد نیاز جهت رهبری کلان‌شهری مانند تهران، چیزی است که من آن را شهامت و ‌شجاعت مدیریتی می‌نامم. مدیر شهری بودن مستلزم دلیری و شهامت است، چرا که در فضاهای کلان‌شهری مجموعه وسیعی از نیروهای سیاسی و اجتماعی برای دست یافتن به منافع با یکدیگر رقابت می‌کنند. مدیرِ شهری می‌تواند در این فضای پیچیده رقابت، سکان رهبری کلان‌شهر را در اختیار بگیرد که از «شخصیتی مستقل» و شجاع برخودار باشد. شجاعت همچون نوعی قابلیت برای رهبری شهر چیزی فراتر از نوعی فضیلت اخلاقی است. شجاعت و استقلال شخصیتی زمانی برای رهبر شهری ایجاد می‌شود که توانایی‌ها و شایستگی‌های لازم برای احراز پست شهردار یا رهبری شهری را در مسیر زندگی‌اش کسب کرده باشد. شهردارانی که به معامله و مصالحه با گروه‌های سیاسی یا گروه‌های اجتماعی می‌پردازند، اغلب به دلیل ضعف‌های کلیدی که در توانایی‌های‌شان دارند خود را ناگزیر می‌بینند به شیوه‌هایی اغلب ویرانگر شهر را به این و آن گروه بفروشند و از این طریق مصلحت شهر را قربانی مطامع گروه‌های ذی‌نفع می‌کنند.

 قابلیت حس تعلق عاطفی

 از دیگر قابلیت‌های کلیدی برای رهبری شهر داشتن نوعی حس تعلق عاطفی به فرهنگ، تاریخ و ارزش‌های شهری است که در آن مدیریت می‌کنند. تجربه دهه‌های اخیردر مدیریت شهری تهران و بسیاری از شهرهای ما نشان می‌دهد که به ندرت شهردارانی با نوعی «حس تعلق مکانی» به شهرها سکانِ رهبری شهر را برعهده گرفته‌اند. عشق، شور و انرژی عاطفی از ضرورت‌های اجتناب‌ناپذیر رهبری شهری در کلان‌شهرهای امروزی است. بسیاری از رهبران شهری امروز به دلایل مختلف با نوعی حس بیگانگی نسبت به شهر و حتی گاهی نوعی بینش ستیز جویانه درباره شهری که در آن رهبری می‌کنند این مسوولیت بزرگ را برعهده دارند. البته این مدیران در سخنرانی‌ها و شعارهای‌شان تظاهر به تعلق و علاقه‌مندی به شهر می‌کنند، اما حس تعلق به شهر چیزی نیست که با شعار آشکار شود. حس تعلق به شهر باید به مثابه نوعی حس وجودی در تصمیم‌ها، برنامه‌ها و عملکردهای مدیران شهر بروز نماید.

 قابلیت تجزیه و تحلیل موقعیت منطقه‌ای

داشتن توانایی تجزیه و تحلیل موقعیت منطقه‌یی و جهانی شهر یکی دیگر از ویژگی‌های مهمی است که شهردار باید از آن برخوردار باشد. امروزه شهرها در نوعی رقابت منطقه‌یی و جهانی با یکدیگر قرار دارند. شهر دیگر موجودیتی منتزع یا مستقل از کل جهان نیست. این نکته به ویژه در مورد کلان‌شهرها اهمیت دارد. شهردار باید بداندکلان‌شهرهایی مانند توکیو، لندن، نیویورک یا کلان‌شهرهای کشورهای هم‌تراز ما از چه موقعیتی برخوردارند. وضعیت شهرها امروز براساس شاخص‌های جهانی و بین‌المللی به صورت مقایسه‌یی و نسبی سنجیده می‌شود. شهردار زمانی می‌تواند شایستگی خود را به جامعه نشان دهد که توانایی درک وضعیت جهانی شهرها را پیدا کند. در اینجا نیز ما در تمام سال‌های گذشته با بحران ناتوانی فهم موقعیت جهانی تهران رو به رو بوده و هستیم.

 قابلیت فهم فرهنگی

شهردار باید شهری را که مدیریت می‌کند به لحاظ فرهنگی عمیقا بشناسد. به این معنا که مدیریت کلان‌شهری مانند تهران نیازمند نوعی تسلط و اشراف به تاریخ تهران، جغرافیا و نیز ویژگی‌های فرهنگی این شهر است. تجربه ما در سال‌های اخیر نشان می‌دهد اغلب کسانی در شوراهای شهر یا شهرداری تهران و بسیاری از شهرهای دیگر کشور قرار گرفته‌اند که به لحاظ بینش و منش فاقد نوعی فهم فرهنگی از شهر هستند و همین موضوع باعث سیطره نگرش عمل‌گرایانه مهندسی و فنی بر مدیریت‌های شهری شده است. اگرچه شهرداران ما اغلب خود را سربلند و موفق می‌دانند و با انتشار کتاب‌های پررنگ و لعاب از هزاران پروژه‌های ساختمانی و کالبدی که در دوران مدیریت آنها شکل گرفته است، نام می‌برند اما زمانی که به ارزیابی کیفی کارنامه آنها می‌پردازیم این واقعیت کم و بیش آشکار می‌شود که فهرست‌های طولانی پروژه‌های شهری به دلیل مساله‌محور نبودن و همچنین به دلیل سیطره نوعی کمیت‌گرایی بر مدیریت شهرها، عملا موجب بهبود کیفیت زندگی در کلان‌شهرها نشده‌اند. تکیه بر قابلیت‌ها و شایستگی‌های کلیدی مدیران شهری از این دیدگاه قابل اهمیت است؛ مدیری که قابلیت‌های کلیدی لازم را دارد، می‌داند کارنامه موفق شهر نه در فهرست طولانی پروژه‌ها بلکه در فهرست کوتاه چالش‌های هر شهر قابل محاسبه است. یعنی نمی‌توان به مدیر شهری که از نظر محیط‌زیست، خشونت‌های شهری، فقر شهری، کسب و کار بازار، هویت شهری و موضوعات دیگر از موقعیت بحرانی برخوردار باشد نمره قبولی بدهیم اگرچه او ادعا کند هزاران هزار میلیارد تومان بودجه و هزار هزاران پروژه شهری را در زمان مدیریتش اجرا کرده است. در واقع معیار سنجش عملکرد مدیران شهری چیزی جز کیفیت زندگی شهروندان و نحوه مواجهه مدیر شهری با چالش‌های اساسی شهر نیست.