آمارهایی از زاغهنشینی مهاجران پاکستانی در تهران
یک فعال اجتماعی ضمن تشریح زندگی، تحصیل، بهداشت، اشتغال و... مهاجران پاکستانی در حاشیه تهران (شهر ری) آمارهایی از وضعیت کودکان این دسته از مهاجران ارائه کرد و گفت: ۱۶درصد این کودکان تکدیگری، ۱۷درصد سبزیکاری و۱۰ درصد زبالهگردی میکنند و ۴۰درصد نیز بیکار هستند. این در حالی است که ۸۶درصد خانوارها در زاغهها و کپرها و مابقی در سازههای کاهگلی بیابانهای شهر ری زندگی و ۵۷درصد آنها از سرویسهای بهداشتی «صحرایی» استفاده میکنند.
به گزارش ایسنا، در نشستی که با موضوع حقوق مهاجران پناهجو در دانشکده حقوق شهید بهشتی برگزار شد، مستندی از شرایط زندگی پناهجویان پخش شد که رویا منوچهری فعال اجتماعی گفت: مساله مهاجرت زمانی موضوع متفاوتی میشود که بحث حقوق کودک در میان باشد و هنگامی که حقوق اولیه آنها مطرح است، لزوم نگاهی متفاوت و همچنین قواعد و برنامهریزیهایی متفاوت احساس میشود. در این مستند با کودکی مواجه هستیم که از بدو تولد متوجه میشود که یک فرد مهاجر است و باید از همان سنین کم کودکی ساعاتی طولانی را در خیابانها کار کند و نمیتواند مانند همسالان خود به تحصیل بپردازد.
منوچهری در ادامه بیان کرد: کودک بین فرهنگ قبیلهیی خانواده خود و فرهنگ جامعهیی که برسر چهارراههایش کار میکند هیچ همبستگی و شباهتی نمییابد، در نتیجه لاجرم از جامعه فاصله گرفته و فرآیند اجتماعی شدن را طی نمیکند. همچنین این کودک در خانواده نیز از حمایتهای لازم برخوردار نبوده و در خانواده بزرگتر که همانا جامعه باشد نیز هیچگونه حمایتی را دارا نیست، بنابراین نمیتوان به راحتی از مساله کار کودک و خاطراتی که برای او به دنبال دارد، عبور کرد. این فعال اجتماعی در ادامه افزود: مهمترین علت مهاجرت پناهجویان پاکستانی به ایران «فقر» است؛ علت دیگر آن اختلافات قومی قبیلهیی است، بهطور تقریبی میتوان گفت از زمانی که قدیمیترین خانوادههای پاکستانی به ایران مهاجرت کردهاند بیش از ۴۵سال میگذرد که طبیعتا این مساله و علل و موقعیت کنونی آنها نیاز به پردازشی عمیقتر و عملیتر دارد.
منوچهری گفت: فضای زندگی این افراد با فضای شهری بسیار متفاوت است بهطوری که با حضور در این مناطق و مشاهده شرایط زندگی این افراد گویی به سفر زمان رفتهایم.
رویا منوچهری در مورد رسیدگی مسوولان به وضعیت پناهجویان نیز اظهار کرد: هیچگونه ریشهیابی و اقدامی موثر از سوی مسوولان انجام نمیشود و تنها عملی که اتفاق میافتد رد مرزی نافرجام است، چرا که پناهجویان بعد از مدتی دوباره به ایران باز میگردند و این عمل نتیجهیی به همراه نخواهد داشت.
وی افزود: مهاجران به دلیل وجود فقر و ترس از رد مرز شدن به حاشیه پناه میبرند که فضای حاکم بر حاشیه در بیشتر مواقع باعث تولید معضلات جدیدی مانند اعتیاد سرپرست خانوارها میشود و قابل توجه است که اعتیاد آنها عامل آسیب به جامعه نیز هست.
منوچهری در ادامه ضمن اشاره به تحقیقات جمعیت امام علی(ع) در شهرستان ری تهران در مورد این مهاجران که عنوان شد بیشترین تجمع را در این منطقه تهران دارند، با بیان اینکه در این منطقه ۴۰۰ خانوار توسط جمعیت شناسایی شد که ۱۰۰ خانوار به صورت موردی مورد مطالعه قرار گرفتند، گفت: کودکان پاکستانی در ایران حق تحصیل ندارند و فقط 13درصد از آنها باسواد هستند که لازم به ذکر است سوادآموزی برای این کودکان توسط سمنها اتفاق افتاده است.
این فعال مدنی درباره دیگر مشکلات این کودکان گفت: نبود آب آشامیدنی سالم، نبود سرویسهای بهداشتی و محیط نامناسب زندگی باعث مبتلا شدن آنها به انواع بیماریهای واگیرداری مانند انگل، سل و هپاتیت و شیوع آن در بین خانوارها شده است. این در حالی است که ۸۵ درصد از کودکان اوراق هویتی ندارند که در چنین شرایطی اثبات شهروند پاکستان بودن نیز برای آنها دشوار میشود.
منوچهری با اشاره به شغل سرپرستهای خانوادههای پاکستانی نیز اظهار کرد: 28 درصد آنها بیکارند، 20 درصد دستفروشی میکنند و بقیه نیز به مشاغل کاذب مشغول هستند.
وی افزود: از دید صاحبان کار این پناهجویان نیروهای کار ارزانقیمت هستند.
این فعال مدنی در ادامه آماری از کار کودکان نیز ارائه و بیان کرد: ۱۶درصد تکدیگری، 17درصد سبزیکاری، ۱۰درصد زبالهگردی و 40درصد بیکار هستند؛ نکته قابل توجه در این مورد این است که آمار ۴۰ درصدی کودکان بیکار مربوط به کودکان زیر پنج سال است که توانایی کار در خیابان را ندارند. منوچهری در ادامه در مورد دسترسی به امکانات بهداشتی این مهاجران نیز گفت: ۵۷ درصد سرویس بهداشتیهای این خانوارها صحرایی است که با چند آجر تا نیمه بالارفته و فقط میتوان از آن به عنوان یک حفاظ یاد کرد که این سرویسهای بهداشتی هیچگونه چاه نداشته و سیستم فاضلابی برای آن وجود ندارد و به همین علت اکثر کودکان ساکن در این منطقه مبتلا به انگل و دیگر بیماریهای عفونی هستند. هیچ اقدام زیرساختی برای آنها صورت نمیگیرد بهطوری که دسترسی به «آب» در میان آنها محدود به ۷درصد است که آن هم مربوط به افرادی است که در مراکز نگهبانی کارخانجات و... مشغول بهکار و زندگی هستند. همچنین در مورد دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی نیز باید گفت اغلب اوقات از سوی مراکز درمانی پذیرش نمیشوند.
به گفته وی ۵۲درصد مهاجران پاکستانی در زاغه، ۳۴درصد در کپر و ۱۴درصد در سازههای کاهگلی که در بیابانهای اطراف شهرری است، زندگی میکنند.
منوچهری با بیان اینکه ما با خانوادههای بلوچی سروکار داریم که سرپرستان خانواده در مورد بسیاری از تعصبات و رسوم غلط فرهنگی، نظیر ازدواج زود هنگام کودکان آموزشپذیر نیستند و گاه به نظر میرسد که ایجاد تغییر در این نگرشها غیرممکن است، اظهار کرد: ازدواج کودکان معمولا در سنین ۱۰ تا ۱۲سالگی اتفاق میافتد؛ این درحالی است که از سن 5 یا 6سالگی به اصطلاح آنها را «شیرینی خورده هم میکنند». متاسفانه شاهدیم که اغلب این افراد در سنین بزرگسالی انتخاب هم نیستند و این مساله عامل آغاز معضلات جدیدی میشود.
وی ادامه داد: در طول مدت چهار سال ارتباط مستمر با این کودکان و با آموزشهایی که در حوزههای علمی، هنری و فرهنگی در مرکز خانه ایرانی شهر ری داده شده است، آنها دیدگاه جدیدی نسبت به ازدواج زودهنگام پیدا کردهاند که این آموزشها مغایر با رسم و رسومات قوم و قبایل بلوچهاست. این فعال مدنی با طرح این پرسش که چگونه افرادی ۳۰ سال در کنار ما، بدون امکانات و در شرایط غیر انسانی زندگی میکنند؟ افزود دردناکترین مساله در مورد شرایط زندگی آنها این است که در همسایگی ما افرادی با بدترین وضع و بدون داشتن هیچ امکانی برای زندگی عمر میگذرانند. امیدواریم طرح مساله کردن این موضوع باعث شود مسوولان اقدامی در این زمینه کنند.
منوچهری در ادامه اظهار کرد: ابتدا ارتباط با این کودکان و خانوادههای آنان و راضی کردنشان به درس خواندن به ویژه در میان دختران با دشواریهای فراوان روبهرو بود؛ زیرا تحصیل دختران را نوعی «تابو» میدانستند. در مورد کار کودکان پاکستانی حتی در جستوجوهای اینترنتی، اطلاعات بسیار محدود و کمی جز دو، سه مورد خبر در مورد مهاجرت عدهیی پاکستانی و اشتغال آنها به تکدیگری به دست نمیآید. این درحالی است که واقعیتی که از نزدیک با آن روبهرو هستیم چیز دیگری است؛ مدتها از مهاجرت این افراد میگذرد و این مهاجرت نه به قصد تکدیگری که به قصد زنده ماندن و رهایی از فقر است.
وی با بیان اینکه این کودکان جزئی از کشور ما هستند و نمیتوان به راحتی آنها را کتمان کرد، تصریح کرد: میزان محرومیت و عدم دسترسی به امکانات زندگی در این افراد به گونهیی است که اوایل ورود کودکان حتی فضای ساختمانی هم برای آنها عجیب بود. بهطوری که شاهد بودیم بعد از حضور آنها در «خانه ایرانی» شهر ری دربهای دنیای جدیدی به روی به آنها گشوده شد. این تجربه به ما ثابت کرد که با امکانات حداقلی و داشتن برنامهریزی مناسب میتوان آنها را به جامعه یا به کشور خودشان بازگرداند.
در بخش دیگری از این نشست رضا اسلامی، استاد حقوق بینالملل با اشاره به نحوه برخورد با مهاجران در ایران به بررسی علل و ریشههای فرهنگی برخورد با مهاجران پرداخت و گفت: ایران اساسا کشور مهاجرپذیری نیست و از دیرباز مردم ایران نسبت به حضور غریبهها در محل زندگی خود واکنش نشان داده و تمایل به برقراری ارتباط با آنها نداشتهاند، بنابراین در تعاملات اجتماعی خود حتی زبانها، نژادها و آموزههای دینی دیگر را نیز نمیپذیریم.
عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به ریشههای این مساله در آموزشهای مدارس افزود: ما به گونهیی آموزش ندیدهایم که مهاجرپذیر و پذیرای حضور دیگران در کنار خود باشیم. مساله قابل توجه دیگر این است که در ایران مشارکت داوطلبانه در سازمانهای مردمنهاد بسیار کم است؛ برای مثال در آلمان میزان مشارکت مردم در فعالیتهای داوطلبانه 4.5درصد، ولی در ایران نیم درصد است. ایران هم به لحاظ فرهنگی و هم به لحاظ جغرافیایی و سیاسی، کشور مهاجرپذیری نیست و در نتیجه برخورد و برنامه مناسبی نیز با مهاجران ندارد.
به گفته وی اغلب اوقات فعالیت اجتماعی در قالب سازمانهای مردمنهاد که به صورت مستقیم با مسائل اجتماعی در ارتباط هستند، بسیار موثرتر و نتیجهبخشتر از ایدهپردازی در مورد همان مسائل است.
رضا شفاخواه وکیل دادگستری و از اعضای جمعیت امام علی (ع) در ادامه نشست با اشاره به حقوق مهاجران از جمله پناهجویان بلوچ پاکستانی در اسناد و کنوانسیونهای بینالمللی و قوانین داخلی گفت: حق پناهجویی در برابر هرگونه خطر تهدیدآمیز که متوجه جان، مال و حیثیت و آبروی یک انسان و خانواده وی باشد، در متون دینی ما نیز جایگاه ویژهیی دارد. هر انسانی بر اساس شریعت، حق انتقال و انتخاب مکان برای اقامت در داخل یا خارج کشورش را دارد و در صورت تحت ظلم قرار گرفتن میتواند به کشور دیگری پناهنده شود و بر آن کشور پناهدهنده واجب است که با او مدارا کند تا اینکه پناهگاهی برایش فراهم شود، با این شرط که علت پناهندگی به خاطر ارتکاب جرم طبق نظر شرع نباشد.
وی در ادامه به پذیرفتن این حق در اسناد و کنوانسیونهای بینالمللی اشاره کرد و گفت: مطابق بند ۲ماده ۱۲میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی هر کس آزاد است هر کشوری و از جمله کشور خود را ترک کند. همچنین ماده ۱۴ اعلامیه حقوق بشر اشاره میکند که هر انسانی سزاوار و محق به پناهجویی و برخورداری از پناهندگی در کشورهای پناهدهنده در برابر پیگرد قضایی است. ماده ۱۲ اعلامیه حقوق بشر اسلامی نیز بر این حق به عنوان یک حق ذاتی و فطری تاکید کرده است.
این وکیل دادگستری با بیان اینکه پذیرفتن اینکه پناهجویی یک حق است، تکالیفی را نیز متوجه دولتها و حکومتها میکند، تصریح کرد: هر کشور با توجه به تعهدات بینالمللی و الحاق به کنوانسیونهای مربوطه و اعلامیه جهانی حقوق بشر موظف به تامین امکانات حداقلی برای این گروه از افراد است.
شفاخواه در تعریف عنوان پناهنده به ماده یک کنوانسیون مربوط به وضع پناهندگان مصوب ۱۹۵۱ اشاره کرد و گفت: پناهنده کسی است که به علت ترس موجه از نژاد، مذهب، ملیت، عضویت در گروههای اجتماعی یا داشتن عقاید سیاسی تحت شکنجه قرار گیرد و خارج از محل سکونت عادی در کشورش به سر میبرد. این فرد پس از چنین حوادثی، بعد از خروج از کشور، در صورتی که فاقد تابعیت است، نمیتواند یا به علت ترس مذکور نمیخواهد به آن کشور بازگردد.
وی با بیان اینکه برخی مهاجران بلوچ پاکستانی با توجه به خشکسالیهای پی در پی در منطقه بلوچستان، فقر مفرط و درگیریهای قومی و قبیلهیی در معرض خطرات غیرقابل تحملی قرار دارند و ناگزیر به مهاجرت به کشورهای همسایه همچون ایران و افغانستان هستند و شامل تعریف مفهوم پناهنده مطابق با اسناد بینالمللی میشوند، اظهار کرد: یکی دیگر از مشکلات مهاجران پاکستانی، وضعیت سکونت و محل زندگی آنهاست. مهاجران بلوچ پاکستانی ساکن در نقاط حاشیه شهرری به هیچ عنوان از مسکن مناسب برخوردار نیستند و نحوه سکونت آنها معمولا در قالب کپرها و آلونکهای دستسازی است که با ضایعات ساخته میشود؛ در نتیجه مهاجران به ویژه زنان و کودکان در معرض انواع آسیبها قرار دارند.
این عضو جمعیت امام علی(ع) در ادامه تصریح کرد: صعوبت در فراهم کردن وسایل گرمایشی و سرمایشی، ریزش سقفهای چوبی هنگام بارندگی، نبود آب، برق، گاز و حتی سرویسهای بهداشتی، تنها گوشهیی از معضلات این نوع سکونتگاههاست. ساماندهی این سکونتگاهها مطابق آییننامه و تصویبنامه درمورد ساماندهی و توانمندسازی سکونتگاههای غیررسمی یا حداقل تاسیس اردوگاه مهاجران مختص به مهاجران پاکستانی برای جلوگیری آسیبدیدگی آنها حداقل اقدامی است که دولت ایران موظف به انجام آن است.