اینجا چراغی روشن است

۱۳۹۷/۰۲/۳۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۲۲۲۱۴
اینجا چراغی روشن است

مهدی بیک  

حدود 7ماه از زمانی که کرمانشاه لرزید، می‌گذرد؛ ساعت 21 و 48دقیقه شب 21 آبان‌ماه بود که خانه‌های مناطق مختلف استان فرو ریختند؛ خانه‌هایی که تا چند دقیقه قبل از زلزله صدای بازی‌های کودکانه و شادی و خنده از آنها به آسمان بلند بود و مردان و زنانش در زیر سقف خانه‌هایشان زندگی عادی خود را سپری می‌کردند؛ به فاصله چند ثانیه به تلی از خاک و خاکستر بدل شدند و بخش قابل توجهی از سازه‌های مسکونی، عمرانی، صنعتی، خدماتی و... در غباری غلیظ محو شدند.

واقعیت آن است که «بازگشت به زندگی عادی» بعد از عملیات امداد و نجات، شاید مهم‌ترین پروژه‌یی باشد که بعد از وقوع حوادث غیر مترقبه‌یی از جنس زلزله در مناطق بحرانی کلید می‌خورد؛ پروژه‌یی که می‌تواند عمق جراحت‌های ایجاد شده را در مناطق بحرانی تسکین دهد و مردم مناطق زلزله‌زده را برای عبور از بحران و التیام زخم‌های حادثه یاری رساند؛ بر اساس این اهمیت ساختاری است که رییس‌جمهوری بلافاصله پس از وقوع زمین‌ لرزه در مناطق زلزله‌زده حاضر شد و اعلام کرد که دولت به مردم برای بازگشت دوباره به زندگی عادی یاری می‌رساند.

هر چند هنوز کارهای بسیاری برای عمران و آبادانی این منطقه نیاز است، اما با گذشت 7ماه از زمان وقوع زمین لرزه به نظر می‌رسد، مردم این مناطق آرام‌آرام به یک زندگی مسالمت‌آمیز با این حادثه غیرمترقبه طبیعی دست پیدا کرده‌اند و تلاش می‌کنند تا به شرایط عادی بازگردند؛ 7ماهی که در جریان آن تلاش شد تا هرچه سریع‌تر پیکره زخمی کرمانشاه و شرایط زندگی مردم به وضعیت عادی برگردد. واقعیات میدانی حاکی از آن است که پروژه بازسازی مناطق آسیب‌دیده با سرعت قابل قبولی در حال اجراست؛ بخش قابل توجهی از خانه‌های فروریخته دوباره ایستاده‌اند یا در حال بازسازی هستند؛ بچه‌ها راهی مدرسه‌هایشان شده‌اند؛ اصناف آرام‌آرام از پیله خاموشی بعد از زلزله خارج می‌شوند و فرآیند تامین مایحتاج مردم را دنبال می‌کنند.

شهرستان‌های سرپل‌ذهاب و ثلاث‌باباجانی و سایر مناطق آسیب‌دیده استان این روزها دوباره در حال ساخته شدن است؛ مغازه‌هایش، بازارچه‌های فصلی‌اش و دستفروشان خیابان‌هایش هر چند امکانات محدودی برای خدمت‌رسانی دارند اما در حال حضور دوباره‌‌اند تا تهدید ویرانی و زلزله را به فرصت زایش دوباره بدل کنند.

با این مقدمات خبرنگار تعادل در جریان تور رسانه‌یی دولت در کرمانشاه به دنبال نشانه‌هایی از زندگی روزمره و کسب و کار مردم راهی این مناطق شد تا در نهایت نوری به تلاش‌های معیشتی مردم این منطقه بتاباند. این گزارش روایت سفر 24ساعته‌یی است که با هدف آگاهی از کم و کیف پروژه‌های بازسازی شده این منطقه تدارک دیده شده است.

 روایت اول: سرپل‌ذهاب

صبحانه‌ای در میان مردم

اینجا زندگی در جریان است، اما به شیوه خودش و بر اساس شرایطی که مردم در به وجود آمدنش نقشی نداشته‌اند. بلافاصله پس از حضور در شهرستان سرپل‌ذهاب نگاهم جلب مردان و زنانی می‌شود که در نخستین ساعت روز در گوشه‌گوشه خیابان ایستاده‌اند تا راهی محل کارشان شوند.

از جوانان 15 تا 20ساله تا پیرمردهایی که به سختی توان راه رفتن دارند، هر یک به امید و آرزویی از خانه خارج می‌شوند. در کنار خانه‌های نیمه‌ساز شهرشان ایستاده‌اند، خرابه‌هایی به جا مانده از حادثه دود شدن هستی آدم‌ها در یک آن بر اثر زلزله که با همت مردان و زنان این شهر قرار است، دوباره ساخته شود و ردپای زندگی در آن جاری شود؛ برخی انگار منتظر سرویس و برخی دیگر هم منتظر اتوبوس و تاکسی هستند. در بین‌شان احتمالا هم معلم است؛ هم کارگر؛ هم دستفروش، هم مغازه‌دار و...

کانکس‌های رنگ به رنگ تنها نشانی است که از کمک‌های دولتی و مردمی در این منطقه می‌توان دید. کانکس‌هایی که برای مردم این منطقه دیگر حکم جان پناه را پیدا کرده؛ به گفته مسوولان استانی حتی آن دسته از شهروندانی که خانه‌هایشان آماده شده به دلیل ترس از لرزش دوباره زمین ترجیح می‌دهند که در کانکس‌ها بمانند. چاردیواری ساخته شده از آهن که قرار است تا زمان بازسازی واحدها هم جای خواب و استراحت‌شان شود و هم محل کسب و کارشان. ساعت 7صبح دیگر شهر کاملا بیدار شده است؛ کاسبان شهر جلو مغازه‌شان را آب و جارو کرده‌اند و مهیای یک روز تازه در شهر می‌شوند.

 روایت دوم؛ ملاقات عمومی با آقای فرماندار

حوالی ساعت 7صبح، انتهای جنوبی شهرستان سرپل‌ذهاب مقابل فرمانداری. روز ملاقات عمومی آقای فرماندار است و مردمی که دسته‌دسته برای پیگیری مشکلاتشان سراغ نماینده عالی دولت در شهرستان را می‌گیرند تا درباره مشکلاتشان صحبت کنند. مراجعه‌کنندگان زمانی که متوجه می‌شوند تیمی از خبرنگاران برای بازدید آمده‌اند؛ دوره‌شان می‌کنند؛ هر کدامشان روایتی دارند؛ هر کس که شروع به صحبت می‌کند از او می‌خواهم که اسم و نشانی‌اش را برای پیگیری بدهد؛ چه اسم‌های قشنگی دارند؛ مهتاب، باژوران؛ اردشیر؛ ژینا؛ گیوا؛ زهرا، ژیلا، میثم و... دغدغه اکثریت قریب به اتفاق مراجعه‌کنندگان دغدغه معیشت است و تلاش برای کسب حمایت‌های دولتی جهت راه‌اندازی یک کسب و کار آبرومند. میثم پدر کودک معلولی است که برای پیگیری درمان فرزندش به فرمانداری آمده است؛ زهرا هم مادر پیری دارد که برای تهیه داروهایش از فرمانداری کمک می‌گیرد.

با زهرا همکلام می‌شوم؛ خودش را مادر 3فرزند معرفی می‌کند. یک پسر 7ساله و 2دختر 10و11ساله؛ شوهرش را در زلزله از دست داده و دلیل حضورش در فرمانداری را پیگیری تسهیلات برای راه‌اندازی کسب و کار خانگی عنوان می‌کند و می‌گوید: «7ماه سختی را گذراندیم.

همه‌ چیز از بین رفت؛ در هر کوچه‌یی که پا بگذارید؛ خانواده‌یی عزیزی را از دست داده؛ ولی مردم دوست ندارند با مصیبت‌های گذشته زندگی کنند؛ می‌خواهند از نو بسازند؛ من خودم آمده‌ام تا برای راه‌اندازی شغل خانگی از دولت کمک بگیرم؛ همین حالا هم از طریق سبزی پاک‌کنی و قند خرد کردن درآمد ناچیزی به دست می‌آورم که برای توسعه کارم به کمک احتیاج دارم تا بتوانم به مشتری‌هایم پاسخ دهم.» از زهرا می‌پرسم که درآمدش چقدر است، می‌گوید: « اگر بازار خوب باشد هر ماه تا 500هزار تومان درآمد دارم؛ البته اگر بتوانم ظروف و دستگاه‌های مورد نیازم را بخرم، می‌توانم درآمدم را تا یک‌میلیون تومان افزایش دهم.» نیازهای معیشتی نقطه مشترک تمام مطالباتی است که مردم از مسوولان دارند؛ مطالباتی که ضرورت طراحی یک ساز و کار مناسب برای رونق کسب و کار را بیشتر می‌کند.

 روایت سوم؛ از بین رفتن زیرساخت‌های کسب و کار

یکی از مشکلاتی که بعد از وقوع حوادث غیرمترقبه در مناطق آسیب‌دیده ظهور و بروز پیدا می‌کند؛ دور شدن مردم از فضای کسب و کار و از بین رفتن زیرساخت‌های معیشتی است که روند عادی زندگی را مختل می‌کند؛ مشکلی که به اعتقاد کارشناسان باعث شد تا فضای کسب و کار منطقه‌یی مانند بم به دلیل عدم برنامه‌ریزی مناسب بعد از زلزله دهه80 تا یک دهه در وضعیت رکود و ایستایی قرار داشته باشد.

در چنین شرایطی دولت دوازدهم بلافاصله پس از وقوع زمین لرزه اعلام کرد که در کنار بحث نجات و امداد تلاش می‌کند تا هرچه سریع‌تر فضای زندگی و کسب و کار مردم را برای بازگشت به وضعیت عادی آماده کند و فرآیند بازسازی را با مشارکت خود مردم ساماندهی خواهد کرد.

 با این دستورکار استانداری کرمانشاه به عنوان نماینده عالی دولت فرآیند بازسازی واحدهای تخریب شده را با استفاده از ظرفیت‌های داخلی استان استارت زد تا فرآیند ساخت و ساز و احیای واحدهای تخریب شده و نیازمند تعمیرات در نهایت به ارتقای معیشتی مردم بینجامد. بر اساس اظهارات رییس سازمان نظام مهندسی ساختمان استان کرمانشاه بیش از هزار مهندس و ده‌ها هزار کارگر ساختمانی درگیر بحث ساخت و ساز در مناطق زلزله‌زده هستند؛ ضمن اینکه به صورت غیرمستقیم نیز دامنه وسیعی از اقلام مورد نیاز صنایع ساختمانی از طریق ظرفیت‌های استانی پاسخ داده می‌شود. معاون عمرانی استانداری کرمانشاه نیز در نشست خبری در جمع‌ خبرنگاران حوزه دولت که در فرمانداری سرپل‌ذهاب برگزار شد، گفت: از مجموع ۲۴ بلوک مسکن مهر سرپل‌ذهاب که در زلزله دچار آسیب شد، سه بلوک را کاملا تخریب کرده‌ایم و یک بلوک دیگر را نیز باید تخریب کنیم. همچنین۲۰ بلوک باقیمانده را نیز به اسکلت رسانده‌ایم تا پس از تقویت بازسازی شوند. در جریان احیای این واحدها تلاش شده تا ابتدا نیروی کار استانی در بخش‌های مختلف در اولویت قرار داشته باشند و در مراحل بعدی در صورت نیاز از ظرفیت‌های سایر استان‌ها استفاده ‌شود.

مهرداد سالاری با اشاره به وسعت و گستردگی زلزله ۷,۳ریشتری ۲۱ آبان سال گذشته اظهار کرد: به دلیل حجم بالای کار در این مناطق، تنوع مسائل و مشکلات نیز در آن بسیار است، از این رو اولویت ما در این مناطق رفع مشکلاتی بوده که فراگیرتر هستند و مشکلات خاص را در اولویت بعدی قرار داده‌ایم.

معاون عمرانی استانداری کرمانشاه با اشاره به آغاز مرحله اسکان دایم زلزله‌زدگان از چند ماه قبل افزود: طبق برنامه‌ریزی‌ها، کار بازسازی روستاها تا پایان تابستان به پایان می‌رسد. البته ممکن است موارد محدودی باقی بماند.

سالاری با تاکید بر اینکه خانه‌هایی که در مناطق زلزله‌زده بازسازی می‌شوند کاملا مطابق با اصول فنی و ایمنی هستند، گفت: از آنجایی که در روستاها مساله مالکیت حاد نیست و همچنین به دلیل نوع بافت روستاها کار بازسازی در این مناطق سریع‌تر از شهرها انجام می‌شود.

 روایت چهارم؛ زندگی در میان خرابه‌ها

روستای شیرین‌ آب منطقه‌یی حاشیه‌نشین در انتهای جنوبی شهرستان سرپل‌ذهاب است. شیرین آب و آلونک‌هایش، فقط روستایی در حاشیه شهر نیست. بلکه نمادی است که قرار است، نماد امیدواری و سازندگی برای تمام مناطق آسیب‌دیده باشد. نقطه‌یی که رییس‌جمهوری در جریان سفرش به منطقه از آن بازدید کرد و از آن به بعد مردم محلی؛ کلمه امید را در کنار نام روستای شیرین آب قرار می‌دهند تا از یادشان نرود که روزی روزگاری از میان خرابه‌های زلزله دوباره به پا خواستند.

در میان بازدید منطقه‌یی؛ مشاهده کانکس کوچکی که روی آن تابلوی خیاطی یسنا به چشم می‌خورد توجهم را جلب کرد؛ پیگیر شدم؛ پیرزن همراه با 4دخترش بدون اینکه مردی آنها را سرپرستی کند؛ کانکس محل زندگی خود را به یک کارگاه خیاطی بدل کرده‌اند تا برای مردم منطقه پوشاک بدوزند. روناک؛ روسا؛ المیرا و مینا 4دختر اعظم هستند که چرخ معیشت خانواده را از طریق خیاطی می‌چرخانند؛ اعظم بانو پیرزن کرمانشاهی که سال‌هاست ساکن این منطقه است، بساط پارچه‌هایش را روبه‌روی در خیاطی پهن کرده و نشسته و به دوردست‌ها خیره شده است. اعظم بانو می‌گوید: «از ما گزارشی نمی‌گیری؟»

 زمانی که از او می‌پرسم که آیا از شرایط راضی است؛ لبخند می‌زند و با لهجه غلیظ کردی می‌گوید: «خدا رو شکر؛ از طریق همین کار هم خودم هم 4دخترم روزی می‌خوریم و محتاج کسی نیستیم.» از او می‌پرسم که آیا سفارش‌ها به اندازه کافی هست؟ این‌طور پاسخ می‌دهد: «مردم داغدار هستند و همین موضوع باعث شده تا کسی حوصله لباس دوختن نداشته باشد ولی در همین کانکس لباس عروسی یکی از هم‌ولایتی‌ها را دوختیم و او به خانه بخت رفت؛ هرچند سفارش‌ها زیاد نیست اما خدا رو شکر راضی هستیم.» از اعظم بانو می‌پرسم آیا کمکی از نهادهای مسوول برای راه‌اندازی این کارگاه دریافت کرده‌اید که می‌گوید: «استانداری و فرمانداری کمک کردند؛ هم در تهیه چرخ‌های خیاطی و هم در تهیه سفارش‌ها و...» از روناک درباره میزان درآمدشان می‌پرسم که می‌گوید ماهی تا یک‌میلیون‌ونیم درآمد داریم.

 برداشت آخر: شاهدان همیشگی ماجرا

هر چند طی 24ساعت نمی‌توان تمام تلاش‌ها، مشکلات، مطالبات و... انجام شده در این منطقه را پوشش داد اما درک این واقعیت که مناطق زلزله‌زده در مسیر بازگشت دوباره به زندگی قرار گرفته‌اند؛ چندان کار سختی نیست.

چند متری از خیاطی دور می‌شویم و صدای آواز اعظم بانو تنها صدایی است که در کوچه شنیده می‌شود. در مسیر بازگشت به سمت فرودگاه، خیابان‌های شهر را می‌بینیم که در آرامش کامل آرام‌آرام مهیای خواب می‌شوند. هر چند شهر خوابیده است اما زندگی در مناطق زلزله‌زده کرمانشاه همچنان ادامه دارد و باید گفت که اینجا چراغی روشن است.