ستاره‌های خاموش

۱۳۹۷/۰۴/۱۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۲۴۶۹۸
ستاره‌های خاموش

مهدی بیک|

«درخشش ستاره‌ها یا هماهنگی‌های درون تیمی؟» این پرسشی است که پاسخگویی به آن در چنین روزهایی که جام جهانی در حال برگزاری است به نظر ضروری می‌رسد. پرسشی که بعد از حذف تیم‌های آرژانتین و پرتغال به عنوان 2 تیمی که مهم‌ترین ابر ستاره‌های حال حاضر فوتبال جهان (مسی-رونالدو) را در ترکیب خود دارند به طور جدی‌تر مطرح شده است. از ستاره شدن تا اسطوره ماندن در فوتبال، راهی به گستره همه تصورات و رویاهایی است که در ذهن تک تک کودکان عاشق فوتبال نقش می‌بندد تا روزی روزگاری گام در راه بزرگان بگذارند و ستاره‌های تازه طلوع کرده مستطیل سبز شوند، اما همین ستاره‌ها گاه چنان به بیراهه می‌روند که هویت‌شان را اسیر «ستارگی» می‌سازند تا راه گریزپذیری برای یافتن خود حقیقی نیابند و این‌گونه است که خود را در چنبره اسپانسرها و فلاش‌ها و توجه‌ها به وادی فراموشی می‌سپارند. در ادوار گذشته جام جهانی دوره‌هایی وجود داشته‌اند که در آنها ستاره‌ها با استفاده از ظرفیت‌های فکری و تکنیکی خود، یک تنه جام جهانی را برای کشورشان به ارمغان آورده‌اند. نمونه‌های این نوع ستاره‌ها را در فتح سه‌گانه برزیل با پله در جام‌های جهانی 58، 62 و 70 میلادی می‌توان به عینه مشاهده کرد یا حضور ابر ستاره‌یی به نام مارادونا این امکان را به آرژانتین داد که در 3 جام‌جهانی 82، 86 و 90 میلادی فینالیست شود و یک بار این جام را به خانه ببرد. این فرآیند برای هلند و یوهان کرایف در سال‌های 74 و 78 میلادی نیز به گونه‌یی دیگر تکرار شد و هلند با استفاده از توانایی‌های کرایف توانست دوبار پیاپی فینال جام جهانی صعود کند. روایت‌هایی که به نظر می‌رسد برای فوتبال امروز بیشتر به یک رویای در دوردست شبیه باشد تا واقعیتی که بتوان آن را به عینه مشاهده کرد.

 ارتباط متقابل فوتبال با ستاره ها

در واقع ارتباط متقابل «ستاره‌ها» و «جام جهانی» ازجمله موضوعاتی است که در همه ادوار جام جهانی شکل و شمایل ویژه‌یی به این فستیوال عالم گیر بخشیده است و تصور هر کدام از آنها بدون دیگری ممکن نیست؛ از نخستین دوره جام جهانی سال 1930 اروگوئه تا آخرین دوره آن در 2018روسیه همواره این ستاره‌ها بوده‌اند که جهانی را حیران هنرنمایی‌هایی خود با توپ گرد کرده‌اند و در حافظه جمعی عاشقان فوتبال خود را حک کرده‌اند. از لوسین لوران بازیکن تیم ملی فوتبال فرانسه که نخستین گل در تاریخ جام جهانی را در سال1930 میلادی به ثمر رساند تا هنرنمایی‌های معاصر ستاره‌ها همگی در دایره مشاهیری قرار می‌گیرند که جام‌های جهانی را برای علاقه‌مندان شورانگیزتر و دلپذیرتر کرده‌اند.

علاقه‌مندان فوتبال در مسیر تاریخ خود را به آوردگاه 21 جام جهانی در روسیه رسانده‌اند تا شاهد ظهور یا افول ستاره‌هایی شوند که پیش از این ‌بار اصلی فوتبال را به دوش می‌کشیدند اما امروز در هیاهوی تیم‌های با برنامه ولی خالی از ستاره گم شده‌اند و قافیه را به آنها باخته‌اند. میدانی که در آن بیشتر از هر میدان دیگری در ادوار جام جهانی ستاره‌ها در معرض آزمون ماندن و درخشیدن یا افول و خاموش شدن قرار داشته‌اند. با حذف رونالدو و مسی 2 غول معاصر دنیای فوتبال این پرسش در میان اهالی فوتبال دهان به دهان می‌چرخد که آیا دوره نقش‌آفرینی ستاره‌ها در مستطیل سبز به پایان رسیده و باید آغاز دوره تازه‌یی را در فوتبال اعلام کرد که در آن به جای ستارها این تیم‌ها هستند که افتخارآفرینی می‌کنند؟!

 جام جهانی و افول ستاره‌ها

دامنه وسیعی از نام‌های بزرگی وجود دارند که هرچند در صحنه فوتبال و جام‌های جهانی درخشیدن آغاز کرده‌اند و چشم‌ها را خیره کرده‌اند اما در میدان زندگی تصاویری از خود به یادگار گذاشته‌اند که می‌توان آن را در زمره تصاویر ناخوش‌آیند فوتبال محسوب کرد؛ نمونه‌های متقدم آن گارینشای برزیلی است که در دهه اواخر دهه‌های 50 و 60میلادی همراه با پله و برزیل به رفیع‌ترین قله‌های افتخار فوتبالی رسید و دوبار قهرمان جام جهانی شد، اما در صحنه زندگی در غبار الکل و اعتیاد و فقر از یادها محو شد و به فرودست‌ترین نقطه هبوط کرد. بزرگ‌ترین نمونه از این دست ستاره‌های افول کرده، مارادوناست که هنوز هم سالکان معابد فوتبال او را رب‌النوعی می‌دانند که خدایان از آسمان‌ها برای هنرنمایی به زمین گسیل داشته‌اند تا برای‌شان زیباترین نغمه‌های فوتبال را بسراید؛ اما همین مارادونا در ادامه به چنان وضعیتی دچار شد که حتی برای عاشقانش هم قابل تحمل نبود.

 اما جام جهانی 2018 یک ویژگی منحصر به فرد برای عاشقان فوتبال ارائه کرد و آن اینکه در این جام به جای ستاره‌ها این هماهنگی‌های درون تیمی است که اثرگذار است.

با نگاهی به بازی‌های مرحله گروهی و یک‌شانزدهم نهایی جام جهانی مشخص می‌شود که عامل اصلی صعود یا سقوط تیم‌ها نه در بهره‌مندی آنها از ستاره‌ها بلکه در توانایی‌هایی است که برای کار گروهی کسب کرده‌اند. تیم‌هایی مانند؛ سوئد، کلمبیا، بلژیک، اروگوئه وحتی تیم ملی فوتبال کشورمان ایران از جمله تیم‌هایی هستند که در آنها بیشتر از اینکه نقش ستاره‌ها برجسته شده باشد، نقش روحیه کار تیمی و الگوهای هماهنگ برجسته شده است و همین ویژگی تیمی باعث شده تا توجه کارشناسان متخصص فوتبال نسبت به این تیم‌ها جلب شود.

 فرازمینی‌ها به خانه برمی‌گردند

جام جهانی 2018 روسیه در شرایطی آغاز به کار کرد که طرفداران میلیاردی فوتبال و کارشناسان در سراسر جهان منتظر درخشش ابر ستاره‌هایی چون مسی، رونالدو، محمد صلاح و... در آن بودند. ستاره‌هایی که صدها میلیون دلار صرف پرورش و رشد آنها شده است و طبیعی است که علاقه‌مندان درخشش آنها را انتظار بکشند. اما امروز که بازی‌های مرحله گروهی و 2 بازی مرحله یک هشتم به پایان رسیده؛ نه ابرستاره‌یی به نام مسی در جام باقی مانده و نه اعجوبه‌یی چون رونالدو نامش در میان تیم‌های پیروز جام وجود دارد. پرونده محمد صلاح هم در همان دور گروهی با 3شکست خفت بار مقابل روسیه؛ اروگوئه و عربستان بسته شد تا این پرسش در میان تحلیلگران دهان به دهان بچرخد که فوتبال امروز به کجا می‌رود؟

اگر مسی و رونالدو را نماد دوره‌یی بدانیم که در آن ستاره‌ها سرنوشت بازی‌های بزرگ را تعیین می‌کردند آیا افول این ستاره‌ها این معنی را در پی ندارد که هنگامه نگاه انفرادی به مقوله فوتبال به‌سر آمده و آینده از آن تیم‌هایی خواهد بود که نگاهی جمعی و تیمی به موضوع فوتبال دارند. نخستین روز دور یک هشتم نهایی جام جهانی در حالی به پایان رسید که هم آرژانتین مسی در مقابل تیم فرانسه تن به شکست داد و هم رونالدو در برابر تیم اروگوئه کاری از پیش نبرد.

 ظهور ستاره‌های تازه

در کنار تیم‌های آرژانتین و پرتغال باید به شکست تیم پر ستاره آلمان در مرحله گروهی هم اشاره کرد؛ گروهی که در آن به جای آلمان تیم‌های هماهنگی چون مکزیک و سوئد توانستند ردای صعود را به تن کنند. شکست آلمان که مجموعه‌یی از ستاره‌های بزرگ فوتبال جهان را در خود جای داده بود نشان داد که فلسفه فوتبال در دومین دهه از قرن 21 با گذشته تفاوت‌های چشمگیری پیدا کرده و دیگر تیم‌های بزرگ با تکیه بر تک ستاره‌ها قادر نخواهند بود به پیروزی خود ادامه دهند. در مقابل به نظر می‌رسد جام جهانی روسیه فرصتی را در اختیار تیم‌های کوچک‌تر قرار داده که بتوانند خود را پیش چشم جهانیان عرضه کنند و پیروزی را در آغوش بکشند. پیروزی کره جنوبی و مکزیک مقابل آلمان؛ درخشش ایران مقابل مراکش، اسپانیا و پرتغال، بازی‌های خوب ژاپن مقابل کلمبیا و سنگال و... نمونه‌هایی از هنرمندی تیم‌های بدون ستاره هستند که توانسته‌اند به وسیله روحیه تیمی تصویر خوبی از خود در جام جهانی 21 ثبت کنند. با حذف تیم‌های آرژانتین و پرتغال با ستاره‌های‌شان به نظر می‌رسد که تاریخ فوتبال در مقابل یکی از مقاطع حساس خود قرار گرفته است؛ مقطعی که در آن تیم‌های تلاشگر و بدون ستاره تمام افتخارات ستاره‌های کهکشانی را به چالش کشیده‌اند تا تاریخ فوتبال این‌بار نه توسط ستاره‌های فاتح بلکه توسط تیم‌های کمتر برخورداری نوشته شود که روزی روزگاری در زمین‌های خاکی رویای ظهور ستاره‌های تازه را در زمین فوتبال دیده اند؛ رویایی که یک روز شاید ما را هم با خود به سمت پیروزی و افتخار ببرد.