جام مدعیان عملگرا
امیرعباس آذرم وند|
جام جهانی روز به روز هیجان انگیزتر میشود، رقابتها بیش از پیش غیرقابل پیشبینی میشود و التهابها بیشتر. با وجود این دو جای خالی که از ابتدای جام حس میشد نیز پررنگتر شده است. هر قدر بگوییم جذابیت فوتبال در غیر قابل پیشبینی بودن آن است، باز هم نمیتوان غیبت ایتالیا و هلند را عادی و معمولی جلوه داد. ایتالیا غایب جذاب این دوره از مسابقات، در حالی از حضور در جام 2018 بازمانده که نسل جوان بازیکنانش در مسابقات جام ملتهای اروپا گذشته، نوید تیمی مدعی را میداد. در هر حال سوئد آنها را کنار زد و پس از ایتالیا، آلمان هم قربانی وایکینگها شد. ایتالیا پس از قهرمانی در جام جهانی آلمان در دوره بعدی در همان آغاز کار با نتایج ضعیف مسابقات را ترک کرد. میتوان ادعا کرد از مدتها پیش سوت پایان نسل طلایی فوتبال ایتالیا زده شده بود.
ایتالیا هجومی بازی نمیکند، تاکتیکش جذاب نیست اما بیتردید از محبوبترین تیمهای ملی فوتبال جهان در ایران است. برای یک هوادار آتزوری (ایتالیاییها تیم ملی خود را اینگونه صدا میکنند که به معنی آبیها است) قهرمان جام جهانی شدن یا مدعی آن بودن کاری خارقالعاده نیست. چهار بار قهرمانی آنها را در کنار آلمان پس از برزیل بهعنوان دومین تیم پرافتخار دنیا شناخته میشوند آن هم با سبک بازی مختص به خود. کاتناچیو یا آن طور که ایتالیاییها میگویند «چفت و بست» هر چند نسبت به گذشته تغییرات محسوسی داشته و مثلا دیگر از یک دفاع لیبرو استفاده نمیشود، همچنان مبنای فوتبال سرزمین چکمه است. دفاعی بتونی که کمتر تیمی میتواند آن را بشکند؛ ابتدا تیم رقیب را به سمت خود میکشد و سپس با ضدحملههای مهیب دروازه حریف را هدف قرار میدهد. روشی که تا حدی
کارلوس کی روش برای ایران نیز درنظر گرفته بود؛ اما مهمترین تفاوت تیم ملی ما با لاجوردیپوشان در این است که خط هجومی آنها در سالهایی که موفقیت آوردند، از مهاجمانی تیزهوش و بازیسازانی بزرگ چون آندهرآ پیرلو بهره میبرد که از کمترین موقعیتها بیشترین بهره را میبردند.یکی دیگر از جذابیتهای فوتبال ایتالیا در این است که تعداد فوق ستارهها و اعجوبههای آن به مراتب کمتر از کشورهایی چون برزیل، آلمان و اسپانیا است اما کار تیمی قدرتمند در کنار روحیه بالا آنها را تبدیل به تیمی جذاب کرده است. جدا از این خوشتیپترین فوتبالیستها در این تیم پا به توپ میشوند. برای بچههای دهه شصتی بازیکنانی مانند مالدینی، نستا، باجو، کاستاکورتا و... حکم سلبریتیهای دست نیافتنی را داشتند. از سال 1970 هر دوازده سال ایتالیاییها پای ثابت فینال بودند و به شکل متناوب قهرمانی و نایب قهرمانی را از آن خود کردند.
در 1970 نایب قهرمان شدند، در 1982 قهرمان، جام 94 را با پنالتی روبرتو باجو به برزیل واگذار کردند و در سال 2006 فرانسه را شکست دادند. با این فرمول ایتالیا نه تنها باید در این دوره از مسابقات شرکت میکرد بلکه باید بهعنوان یک مدعی در مسابقات حاضر میشد. علاوه بر این کشور گلها و لالهها نیز از حضور در جام جهانی بازماند: هلند تیمی است که فوتبال را اغلب زیبا بازی میکند و هر چند تاکنون قهرمان جهان نشده اما با سه بار حضور در فینال جام جهانی و ارائه فوتبالی با کیفیت، همیشه هواداران خاص خود را داشته و دارند. آنها آخرین بار در جام جهانی 2010 به فینال مسابقات صعود کردند که با شکست در مقابل اسپانیا به مقام دوم رسیدند. جالب اینکه این تیم را هم سوئدیها حذف کردند تا بشود به آنها لقب قاتل تیمهای جذاب، مدعی و پرطرفدار را داد. هتتریک آنها با حذف آلمان نهایی شد.
سبک بازی تیم هلند بهشدت متاثر از آژاکس آمستردام است. فوتبال تیمی، تاکتیکهای مدرسهیی و اتکا به قدرت جمعی به جای ستارهها. هر چند از دیرباز ستارههای بسیاری از این کشور در جهان فوتبال درخشیدند. رود گولیت، ون نیستلروی، کلایورت، فان باستن و آرین روبن از مشاهیر فوتبال این کشور در سه دهه اخیر بودند. فوتبال ورزشی بیرحم است و جام جهانی جای مدعیترین تیمها نیست بلکه در این جام تیمهایی شرکت میکنند که روش جمع کردن امتیازات و رسیدن به حدنصابها را بلد باشند. ایتالیا باشی یا اسپانیا و هلند، تفاوتی نمیکند؛ در آن لحظهیی که ابتکار عمل را از دست دهی، احتمالا باید به پایان سلام کنی. با وجود این هیچگاه بیرحمی نمیتواند فقدانها را بیمعنا کند و برای یک ایتالیایی و هلندی دو آتشه قطعا جامی که این دو تیم در آن حضور ندارند، آن جامی که باید نیست.
تیم ملی سوئد را هیچگاه مانند امسال نمیشد جدی گرفت. آنها واقعا غول کش بودند زیرا در مرحله اول مقدماتی هلند را حذف کردند و پس از آن ایتالیا در آخر آلمان مدعی را در مرحله اول به برلین بازگرداندند. با وجود این سوئد بدون زلاتان ابراهیموویچ، نمیتواند جای خالی ستارههای جذابی که حضور ندارند را پر کند