خودداری امریکا از خرید نفت ایران
سیزدهم تیر 1332، روزنامههای ایران اعلام کردند که دوایت دیوید آیزنهاور رییسجمهوری امریکا در پاسخ به نامه محمد مصدق تاکید کرد؛ تا زمانی که رضایت دولت انگلیس جلب نشود، امریکا از خرید نفت ایران خودداری خواهد کرد. حدود سه سال قبل از این، مصدق در جلسهیی در مجلس، ملی شدن نفت را امری ساده عنوان کرد و گفت که «حقیقت این است که کشور ایران دچار هیچگونه ضرر اقتصادی و ارزی در اثر ملی کردن نفت نخواهد شد.»اما این همه واقعیت نبود. صدور قطعنامه علیه ایران و تحریم نفتی امریکا، دولت مصدق را در شرایط سختی قرار داد. مصدق و جبهه ملی معتقد بودند که تحریم نفت ایران ممکن نیست؛ به این دلیل که اولا بسیاری کشورهای جهان وابسته به خرید نفت ایران هستند ازجمله اروپای غربی ۱۶درصد از نیاز خود به نفت خام و ۳۱درصد از فرآوردههای نفتی تصفیه شده موردنیاز خود را از ایران وارد میکند و در صورت تحریم، خود اروپا و غرب جزو متضررین اصلی خواهند بود. ثانیا تصور سیاستمداران بر این بود که بهدلیل رقابت شرکتهای نفتی امریکا با شرکت نفت انگلیس و از سوی دیگر ترس امریکاییها از نزدیک شدن ایران به شوروی، در صورت به توافق رسیدن با امریکا، خریدار عمده دیگری برای نفت ایران فراهم خواهد شد. اما روند وقایع نشان داد که دولت چندان هم برای تحریم آماده نبود؛ چراکه اگرچه پیشبینی دولت در مورد عدم مداخله نظامی انگلیس (بهدلیل ممانعت دو قدرت نظامی اول جهان) درست درآمد، اما تحریم نفتی کامل از جانب انگلیس، با پشتیبانی دیگر قدرتهای غربی (حتی شوروی) همراه شد. بهنحوی که امریکا نه تنها به صف تحریمکنندگان ایران پیوست که در پشت پرده، قضایا را به نحوی پیش برد که منافع انگلستان همواره لحاظ شود.
علاوه بر این، به دنبال تحریم، استخراج نفت از منابع نفتی عربستانسعودی به میزان ۶۰درصد افزایش یافت، کویت به صادرات نفت خود ۹۴درصد افزود و استخراج نفت در ونزوئلا بیش از ۱۵درصد افزایش یافت و بخش عمدهیی از این افزایش استخراجها توسط شرکت نفت انگلیس خریداری میشد.