ضرورت تسهیل کوچ اقشار ضعیف به مسکن مهر
محمدعلی مهری
کارشناس ارشد شهرسازی
داشتن مسکن متناسب با نیاز، حق هر فرد و خانواده ایرانی است. این یکی از اصول قانون اساسی است که دولت را مکلف به اجرای آن کرده است. دولت نهم با اجرای طرحی گسترده به نام مسکن مهر در راستای تامین مسکن قشر کم درآمد جامعه استارت ساخت حجم انبوهی از مسکن را شروع کرد، البته طرحی بدون برنامهریزی مدون و کارشناسی شده غیر اصولی. طرحی که به اجرای ساخت مجتمعهای عظیم در حاشیه شهرها انجامید و عمده ایراد وارده به آن جانمایی نامناسب آن بود. بهترین مکان برای اجرای این طرح بافت فرسوده شهری بود که عواقبی چون گسترش ناموزون شهرها، آماده بودن زیرساختها و همچنین مهیا بودن خیلی از امکانات و از همه مهمتر نوسازی و جوانسازی بافت شهری بود. متاسفانه این طرح بدون توجه به عوامل مذکور به اجرا در آمد. البته سوای ایجاد امید و نشاط برای اقشار کمدرآمد شهری مدتی نانی هم برای خیلی از شرکتها و دستاندرکاران صنعت ساختمان در پی داشت. تپه ماهورهای اطراف شهرها تسطیح شدند و به صورت جهادی ساخت و ساز در حجم عظیم صورت گرفت؛ البته نه ساخت و سازی کاملا اصولی و برابر استانداردها. بعد از ساخت و تکمیل و تحویل عمده آنها با مشکلاتی از قبیل عدم تامین انشعابات مواجه شدند. نداشتن امکانات و سایر دسترسیها در ابتدا باعث شد با وجود تکمیل و تحویل شدن خیلی از آنها همچنان خالی بمانند و مالکان آنها ترجیح میدادند که همچنان مستاجر بمانند ولی در آنجا ساکن نشوند و طالبی هم به عنوان مستاجر برای آنها پیدا نمیشد. بالاخره این طرحها در شهرها اجرا شده بودند و حجم عظیمی از اعتبارات عمرانی کشور در این محل هزینه شده بود. در مبادی و خروجی اکثر شهرها نمایان شدند. دولت یازدهم در ابتدا با تحویل واحدهای آماده، اعتبارات برای تکمیل واحدهای با پیشرفت کمتر را متوقف کرد و به نوعی اصل اجرای این طرح را زیر سوال برده و ناموفق برشمرد. ولی دیگر کار از کار گذشته و با وجود داشتن مشکلات فراوان خیلی از امیدها به آن معطوف شده است. در واقع مناسبترین ایده توجه به این مجتمعهای زیستگاهی است. اگر دولت با این ایده که تامین سایر کاربریها و دسترسیها در این مجتمعهای زیستگاهی میتواند اعتبار دو چندانی به این مجتمعها بیفزاید. باتوجه به اینکه در مجاورت اکثر این مجتمعها زمینهای خام فراوان و ارزان در دسترس است، از حیث تامین زمین مشکلی وجود ندارد، به راحتی امکان ایجاد سایر کاربریهای لازم مقدور است. بالاخره باید پذیرفت که این طرح خواهی نخواهی در اطراف شهرها ایجاد شده و حتی مجتمعهای نیمه کاره سهم عمدهیی از مصالح فولاد و بتن در آنها کار شده است و رهاسازی و بیتوجهی و سپس فرسایش و تخریب آن عقلانی نیست. به نوعی این رفتار دولت باعث دلسردی برای مالکان و متقاضیانی که هنوز واحدشان را تحویل نگرفتهاند شده است. از عوامل تاثیرگذار دررکود سنگین بازار ملک در این سالها حجم انبوه واحدهای مسکن مهر است. واحدهایی که تا چند وقت پیش طالبی از حیث خرید یا اجاره نداشتند. اما کمکم هزینههای بالا در تامین مسکن سایر نقاط شهری باعث رونقی برای مسکن مهر شد و تقاضا برای آنها افزایش یافت. امسال نیز با افزایش بیسابقه قیمتها در باب رهن و اجاره و خرید و فروش یکی از جراحیهای صورت گرفته و موفق در این راستا میتواند تکمیل و تحویل مسکن مهرهایی باشد که درصد پیشرفت قابل توجهی دارند. اگر این واحدها تکمیل و تحویل شوند، بلا شک، متقاضیان بازار رهن و اجاره کمتر و به تبع آن افزایش قیمت اینچنین متصور نبود. در این بازار شرایط تامین مسکن به سمت و سویی میرود که مسکن مهر جایگاه به مراتب مناسبتری از گذشته دست مییابد و کمکم پذیرای قشر متوسط و میانی جامعه میشود، بهنحوی با درآمد قشر متوسط و کارمندان معمولی جامعه همخوان شده است و اینطور نمیماند که فقط قشر ضعیف ساکن آنجا بماند. حتی خیلی از کارمندان جدیدالاستخدام و زوجینی که تازه تشکیل خانواده دادهاند به سختی میتوانند شرایط پیشپرداخت دریافت واحدهای مسکن مهر و تامین قسط ماهیانه را تامین کنند. در واقع گرانی این روزهای بازار مسکن اعتباری را برای واحدهای مسکن مهر کسب نموده است و مسکن مهر را از بیمهری گسترده رها و معتبر کرده است. اگر این شرایط بازار مسکن بنحوی کنترل یا ساماندهی نشود در ماههای آتی بازار مسکن مهر رونق بیشتری در امر خرید و فروش یا رهن و اجاره کسب میکند و بهنحوی دیگر ذهنیات منفی از حیث بیاعتباری از این مجتمعها در اذهان نمیماند. در این شرایط دولت با هدف کاهش بار روانی بر ساکنان محله و ایجاد رونق بخشی به این زیستگاهها در اجرای سایر کاربریهای مورد نیاز از جمله کاربریهای آموزشی، فرهنگی؛ خدماتی و فضای سبز کنترل شده بستری را فراهم کند که ساکنان و مالکان مسکن مهر به خانه و محل زندگی خود دلگرم باشند و دسترسی به سایر امکانات را برایشان فراهم سازد. خانههایی که در حاشیهها ساخته شده و صاحبان آن باید سالیان سال به صورت ماهیانه در پرداخت قسط آنها صبوری کنند و رنج متحمل شوند سزاوار است که دلگرمی داشته باشند و اطمینانی حاصل کنند که با پذیرش این شرایط و پرداخت قسط چندین ساله دغدغهیی نسبت به آینده مسکن خود نداشته باشد و به این باور برسند که زیستگاه آنها با دیگر شهروندان از حیث حقوق شهروندی تفاوت چندانی ندارد. ایجاد کارگاههای توانمندسازی خصوصا برای بانوان در این محلات که غالبا خانهدار هستند و نظر به اینکه از بعد روانشناختی این قشر خون گرمتر و پیشگام در امورات جمعی و حسن معاشرت، تمایل بیشتری در کار گروهی دارند، میتواند زمینه ساز خیلی از خدمات و نتیجه بخش بودن در بعد اقتصادی و اجتماعی در این محلات باشد و در پویایی و نشاط و سرزندگی آنها اثر بخش باشد.