رمزگشایی از شیوه ابراز حسرت فوتبالیستها
مترجم: مجید اعزازی|
منبع: نیویورک تایمز|
صدها بار این صحنه را در جام جهانی دیدهایم که بازیکنی موقعیتی را از دست میدهد و دستانش را فورا روی سرش میگذارد. چرا؟ علم روانشناسی به این سوال پاسخ میدهد.
دستیابی به «گل» در بازی فوتبال بسیار کم و نادر اتفاق میافتد، اما به توضیح ماهیت اغلب جشنها و شادیهای فوتبالی کمک میکند. برخی بازیکنان لباس خود را در میآورند یا روی زانوی خود میافتند و روی زمین سر میخورند و در نهایت این شادی را با کوپه شدن روی همتیمیهای خود پایان میدهند.
در همین حال، بازیکنانی هستند که به هر دلیلی یک موقعیت گل را از دست میدهند. وقتی چنین اتفاقی میافتد، همگی آنها کار یکسانی انجام میدهند: دستهای خود را بالا میآورند و روی سرخود میگذارند. ظاهرا این حرکت، یک زبان بدن جهانی برای انتقال این مفهوم است که چرا و چگونه من این موقعیت منحصر به فرد در جهان را از دست دادم؟
اگر مسابقات جام جهانی امسال روسیه را دنبال کرده باشید، به احتمال بسیار زیاد، یک دو جین از این لحظات خلق شده توسط بازیکنان کشورهای گوناگون را دیدهاید.
لیونل مسی و کریستیانو رونالدو در همین بازیها چنین کاری را انجام دادند. بازیکنان فرانسه، بلژیک، انگلیس و کرواسی که همگی به نیمهنهایی جام جهانی 2018 راه یافتند، این ژست حاکی از یأس و ناامیدی را در لحظاتی از بازیها از خود نشان دادند. براساس مطالعات جانورشناسان، روانشناسان و سایر دانشمندانی که چنین چیزهایی را بررسی میکنند، چنین حرکتی هیچ اثری روی بازیکن فوتبال و هر چیزی که روی روان انسان موثر باشد، نمیگذارد.
«جسیکا تریسی» استاد روانشناسی در دانشگاه «برتیش کلمبیا» در این باره گفت: این زبان بدن به این معنی این است که «شما میدانید که موقعیت را خراب کردهاید»، او افزود: این ژست به سایر افراد این پیام را مخابره میکند که «من متاسفم که موقعیت را از دست دادم، بنابراین، شما نباید من را از گروه و تیم اخراج کنید یا مستحق اخراج بدانید. نباید من را بکشید و حذفم کنید.»
البته انجام چنین حرکتی منحصر به بازیکنانی که به سوی دروازه شوت میزنند، نیست و بازیکنانی که از راه دور نمیتوانند توپ را وارد دروازه خالی کنند نیز چنین حرکتی را به نمایش میگذارند.
در سال 2008، تریسی به همراه همکارش «دیوید متسوموتو» نتایج پژوهشی قابلتوجه را منتشر کرد که در آن پژوهش، آنها زبان بدن ورزشکاران بینا و نابینای المپیک را هنگام پیروزی و شکست بررسی کردند. آنها مدارکی را یافتند که نشان میدهد که نمایش رفتارهای شرم و شادی، ذاتی و جهانی هستند.
تریسی گفت: «وقتی سر در میان دستها باشد، به معنی شرم است. چون در این حالت، بازیکن دستهای خودش را دور سرش میگیرد و به این شیوه تقریبا خودش را کوچکتر نشان میدهد. این حالتها، عناصر بسیار کلاسیک نمایش شرم هستند.»
«کوبی جونز» کسی که به مدت طولانی در تیم ملی فوتبال مردان ایالاتمتحده امریکا اشتغال داشته و هماینک تحلیلگر تلویزیونی است، در یک مصاحبه تلفنی گفت: «هیچ کس بهتر از بازیکنانی که موقعیت گل را خراب کردهاند، نمیداند که چه اتفاقی افتاده است. به همین دلیل است که بازیکنان هر روز برای قرار دادن توپ در دروازه تمرین میکنند و آموزش میبینند. از این رو، گل زدن مساله و موقعیت ساده و تمرین شدهیی است که بازیکن نباید آن را از دست بدهد.
این ژست همچنین پس از اینکه دروازهبان به زیبایی، توپی را که از چارچوب دروازه بیرون میکشد نیز رخ میدهد. یکی از مشهورترین مثالهای مرتبط با این مساله در بازی فینال جام جهانی 2006 رخ داد. اواخر وقت اضافه بازی، زینالدین زیدان ستاره فرانسوی با ضربه سر توپ را روانه چارچوب دروازه کرد و گمان برد که تقدیر او و تیمش بردن این مسابقه است. اما زمانی که دید «جانلوئیجی بوفون» دروازهبان ایتالیاییها، با اشاره انگشتان دستش، توپ را از روی تیرک افقی دروازه به خارج چارچوب هدایت کرد، ناگهان زیدان دستانش را روی سر بدون موی خود قرار داد.
از این رو، خواه به دلیل بیدقتی، توپ وارد دروازه نشود یا به دلیل شیرجه یا حرکت زیبای دروازه بان توپ به تور بوسه نزند، واکنش بازیکنان در هر دو حالت یکسان است. «دیوید گلدبلات» تاریخ نویس انگلیسی فوتبال در همین رابطه گفت: «دقیقا واقعیتهای آماری یکسان هستند. شما شانس خودتان را دارید اما آن را از دست میدهید، دروازه بان آن را سیو میکند یا هر اتفاق دیگری میافتد، مکانیسمی که توسط آن به این نقطه میرسید دیگر نه اینجا است و نه آنجا.»
جونز این تجربه بازیکنان مهاجم را در هر دو صورت، حالتی «شوک آمیز» توصیف میکند. «داچر کلتنر» استاد روانشناسی در دانشگاه برکلی واقع در کالیفرنیا نیز در این رابطه گفت: «افراد وقتی ناگهانی وحشت زده میشوند، دستهایشان، تقریبا در یک حرکت محافظتی به سمت بالا و سرشان حرکت میکند.
کلتنر در سال 1996 نتایج پژوهشی درباره واکنشهای هیجانی افراد نسبت به پارازیتهایی همچون صدای انفجارهای ناگهانی را منتشر کرد. آزمایش شوندگان آن پژوهش، واکنشی شبیه واکنش فوتبالیست هنگام از دست دادن موقعیت گل داشتند. کلتنر گفت: «شما صدایی واقعا بلند را میشنوید و این مساله شبیه این است که چیزی ممکن است به سر شما برخورد کند و به آن آسیب بزند، در این حالت شما از سرخودتان دفاع میکنید. عضوی از بدن که آسیبپذیر و حیاتی است. هر کنشی مانند از دست دادن موقعیت گل، به عنوان منبع درد روانی، آن حرکتهای دفاع از سر را بهدنبال خواهد داشت.
شاید ژست اصلی با ژستی کمکی نیز همراه باشد. ممکن است بازیکنان صورتهای خود را با دستها یا با لباس خود یا سایر عناصر نشاندهنده شرم بپوشانند. یا ممکن است آنها سرشان را رو به آسمان بگیرند و به گفته گلدبلات، بهطور تلویحی «درخواست کنند که از دست رفتن موقعیت گل به عنوان پیامد ناشی از تقدیر و سرنوشت تفسیر شود نه ناشی از اشتباه آنها.»
کلتنر در این باره گفت: «وقتی افراد وحشت زده میشوند، به بالا نگاه میکنند.» به گفته او، ورزشکاران جدی شانسها و موقعیتها را بیش از طرفداران ورزش تشخیص میدهند. نگاه به آسمان میتواند حاکی از تشخیص بازیکنان نسبت به چیزیی فراتر از درک عامل انسان باشد.»
طرفداران نیز از ژست دستها روی سر همزمان با بازیکنان استفاده میکنند. از آنجا که طرفداران بیشتر تماشاچی هستند تا مشارکتکننده در بازی، حرکتهای آنها میتواند متفاوت باشد.