آژاکس علیه ایران

۱۳۹۷/۰۵/۲۸ - ۰۰:۳۷:۱۸
کد خبر: ۱۲۷۹۶۱
آژاکس علیه ایران

بیست و هشتم مرداد 1332، کودتایی با حمایت و طراحی دولت‌های انگلیس و امریکا در ایران اتفاق افتاد. با این کودتا کابینه دوم «محمد مصدق» سقوط کرد و محمدرضا پهلوی برای 25 سال دیگر در کشور حکومت کرد. پس از وقوع این کودتا فضل الله زاهدی تشکیل کابینه داد.

ملی شدن صنعت نفت و اجرای این قانون در دولت محمد مصدق، تلاش مصدق و کابینه‌اش برای اجرای قانون مشروطه و محدود کردن اختیارات شاه و شکست دولت انگلیس در ملغی کردن قانون ملی شدن صنعت نفت، دولت انگلیس را بر آن داشت تا با همکاری دولت امریکا، پروژه ساقط کردن دولت مصدق را کلید بزند.

کودتای 28 مرداد با کمک بخشی از ارتش و اراذل و اوباش حامی دربار به اجرا درآمد.  خانواده سلطنتی و اطرافیان آنها در دربار از اقدامات محمد مصدق در محدود کردن اختیارات شاه و جلوگیری از دخالت درباریان در امور حکومتی گلایه داشتند از این رو برای سلطنت دودمان پهلوی احساس خطر می‌کردند. آنها نیز با دولت بریتانیا در مقابله با محمد مصدق همسو بودند. اشرف پهلوی و علیرضا پهلوی از فعال‌ترین درباریان مخالف مصدق شدند.

هواداران حکومت سابق ایران، محمد مصدق را به نقض قانون اساسی متهم و از برکناری او توسط محمدرضا شاه پهلوی دفاع می‌کنند و کودتای ۲۸ مرداد را «قیام ملی» می‌نامند!

بعد از کودتای 28 مرداد مصدق بازداشت شد و پس از تحمل سه سال حبس انفرادی، به زادگاهش احمدآباد تبعید شد و تا آخر عمر در تبعید ماند. تعدادی از اعضای کابینه مصدق، فعالان سیاسی آزادی‌خواه و روزنامه‌نگاران نیز پس از کودتا دستگیر و زندانی و یا اعدام شدند.

رهبری عملیات به عهده افسری با تجربه به نام کرمیت روزولت گذاشته شد. روزولت در آن زمان ۳۷ ساله و رییس بخش آسیا-خاور نزدیک سازمان سیا بود. او با یک پرواز به بیروت رفت و از آنجا با اتومبیل از طریق بیابان‌های سوریه و عراق با نام مستعار «جیمز لاکریج» وارد ایران شد. در آن زمان همه چیز برای اجرای کودتا آماده بود. حزب توده که ارتباطاتی با نزدیکان محمد مصدق برقرار کرده بود، از چند هفته پیش خبر وقوع یک کودتای نظامی را به دست آورده و گزارش کرده بود.

تاخت و تاز احزاب مختلف در تهران، ناسزاگویی مطبوعات وابسته به دربار از جمله روزنامه داد عمید نوری به مصدق، وقایع سی تیر ۱۳۳۱ و برکناری قوام، حمله مطبوعات بین‌المللی طرفدار بریتانیا به مصدق و درگیری و زورآزمایی او با شرکت نفت ایران و انگلیس و عدم صادرات نفت ایران و مسدود شدن اعتبارات بین‌المللی و بروز سایر مشکلات از دکتر مصدق یک سیاستمدار منزوی ساخته بود. او تلاش می‌کرد تا اقتصاد بدون نفت ایران را شکل دهد و بر پایه گرفتن مالیات از صاحبان صنایع و بازاریان این هدف را به انجام برساند. اما با سنگ اندازی‌های بسیار در این جریان نتوانست اوضاع را به نفع خود تغییر دهد. در نهایت این عوامل به شاه و دولت انگلیس کمک کرد تا با سختی کمتری بتوانند دولت ملی مصدق را ساقط کنند.