جنگ روانی برای تصرف منابع نفت و گاز منطقه

۱۳۹۷/۰۶/۱۹ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۲۹۲۶۹
جنگ روانی برای تصرف منابع نفت و گاز منطقه

 محمود خاقانی |کارشناس بین‌المللی انرژی|

برای کسانی که تظاهرات و به‌هم ریختگی‌های دوسال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و بعد سال‌های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و دوران جنگ تحمیلی را به یاد دارند همواره این سوال مطرح است که چرا با وجود تحریم‌های سخت اقتصادی و غیره درآن روزگاران تغییر غیر قابل انتظار نرخ برابری پول ملی دربرابر ارز‌های خارجی یا گران شدن کالا و خدمات آنطور که این روزها تجربه می‌کنیم، هرگز اتفاق نیفتاد؟

     جنگ روانی ؟

خانواده دیکتاتور آل سعود برای بقا و ادامه حکومت شان در عربستان نگران هستند. همچنین متحدان دیکتاتور آنها در خلیج فارس و سایر کشورهای منطقه. آنها سعی بسیار کردند که با تامین هزینه‌های نظامی (جنگ هشت ساله صدام حسین علیه ایران با کمک شوروی سابق، امریکا، فرانسه، انگلیس و سایر متحدان شان) نظام جمهوری اسلامی ایران را تغییر دهند و یک نظام دیکتاتوری را دوباره روی کار آورند. تمام سرمایه‌گذاری آنها به باد رفت و پرزیدنت ترامپ هم اخیرا “ رسما “ گفت که امریکا در این راه هفت تریلیون دلار هزینه کرد و هیچ دستاوردی نداشت. پس چه باید می‌کردند؟ آنها طرح‌هایی را که برای جنگ روانی درایران برنامه‌ریزی کرده بودند با تامین سرمایه جدید (هفتصد میلیارد دلار توسط آل سعود و متحدانش) با توسعه کار رسانه‌های تصویری برون مرزی و شبکه‌های مجازی و تحریم‌های اقتصادی، جنگ روانی علیه مردم ایران را به منظور براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران از درون سخت‌تر کردند. برنامه جدید آنها براین استوار است که تحریم‌ها ی اقتصادی جدید پس ار خروج امریکا از برجام برای کاسبان تحریم که قدرت اقتصادی را به دست گرفته‌اند و مافیاهای مختلف اقتصادی را به وجود آورده‌اند، فرصت مناسب را فراهم خواهد آورد تا با افزایش تارضایتی‌های داخلی قدرت سیاسی مطلق را هم به دست بگیرند.

     نفوذ در بخش‌های اقتصادی مهم

یادآوری کنیم که با نفوذ در بخش‌های مهم تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری اقتصادی کشور وضعیتی دردولت نهم و دهم پدید آوردند که برخی از تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران در ایران تصمیماتی را اتخاذ کردند که سلیقه‌ای بود و موجب سخت‌تر شدن شرایط اقتصادی، محیط زیست، بیکاری، کم شدن اعتماد عمومی به نظام و دولت مردان کشور و غیره شد. نگاهی به قانون بودجه‌های دولت نهم و دهم و یازدهم و بعد دولت دوازدهم که بسیاری از آنهایی که به بودجه‌های قبل از آن عادت کرده بودند معترض بودجه سال 97 شدند نمایانگر این واقعیت است.  درجنگ روانی که علیه ایران شروع شد، اینطور تفهیم شد که خصوصی‌سازی‌ها و هدفمند کردن یارانه‌های سوخت به نحوی که اجرا شدند، حلال مشکلات اقتصادی است. بنابراین، اموال بیت المال به قیمت‌های غیر قابل تصور ارزان را از طریق کانال‌سازی و نه خصوصی‌سازی به مالکیت اصحاب زر نوپا (تازه به دوران رسیده) و کسانی که خودشان هم دردولت‌های آن زمان تصمیم ساز و تصمیم‌گیر بودند، درآوردند و به اصحاب زروقدرت هم تبدیل شدند. اقتصاد کشور در اواخر دولت دهم درحال ورشکست شدن بود.

     دلسوزان نظام برای نجات نظام

وارد عمل شدند

مقام معظم رهبری و دلسوزان نظام جمهوری اسلامی ایران متوجه این واقعیت و ناکارآمدی و انحراف دولت دهم شدند. مردم هم که ذله شده بودند با رای شان به دولت یازدهم توانستند تا حدودی جلوی تسلط کامل اصحاب زر براقتصاد کشور را بگیرند. دولت یازدهم خوب عمل کرد و توافق برجام امضا شد. اما مشکل اقتصادی کشور بصورت آتش زیر خاکستر باقی ماند. وقتی دولت نهم سرکار آمد میزان نقدینگی (پول درگردش) حدود 68000 میلیارد تومان بود، اما دولت نهم و دهم با تعریف سیاست‌های پوپولیستی (عوام گرایی) میزان نقدینگی را حدود بیست‌و‌پنج برابر (چاپ اسکناس بدون پشتوانه) را افزایش داد. بعد هفتاد درصد نقدینگی کشور (97 درصد سپرده‌های نقدی در نزد بانک ها) دردست تعداد محدودی که همان اصحاب زر و کاسبان تحریم لقب گرفته‌اند قرار گرفت که بیشترین وام‌های بانکی را هم گرفتند و پس ندادند. پول‌های مردم را در موسسات مالی و اعتباری که درست کرده بودند بالا کشیدند و دولت یازدهم و دوازدهم را مجبور کردند که به جای آنها پول مردم را بازهم با افزایش نقدینگی (چاپ پول) پس بدهد، درحالی که خودشان وام‌هایی که گرفته بودند را هم پس ندادند. اصحاب زر آنقدر از قدرت سیاسی برخوردار شدند و هستند که دولت دوازدهم را در بعضی موارد وادار به عقب‌نشینی کرده است.

     کاهش قدرت خرید ارز ملی

بخشی از جنگ روانی ؟

رییس دولت دوازدهم در آذرماه 96 هنگام تقدیم لایحه بودجه سال 97 درسخنرانی مبسوطی که این روزها دیگر تکرار نمی‌کند گفت که قصد دارد بودجه و هزینه‌های مرتبط با آن را شفاف کند، گفت: پول‌های کشور در طرح‌های نیمه تمام قفل شده‌اند. گفت 6000 طرح نیمه تمام ملی و 65000طرح استانی نیمه تمام داریم. دولت یازدهم امیدوار بود که با فعال شدن برجام و ورود سرمایه‌گذاران مردمی و ملی (بخش خصوصی مردمی) و با مشارکت سرمایه‌گذاران خارجی برجام‌های 2 و 3 و غیره دردولت دوازدهم تعریف شوند. اما، دلواپسان مخالف برجام و کاسبان تحریم ادامه چنین برنامه‌هایی را مورد حمله قراردادند و دولت دوازدهم دیگر از آن حرف‌ها  نزد. درسخنرانی تقدیم لایحه بودجه 97 به مجلس در آذرماه 96 رییس دولت دوازدهم گفت قرار است نظام بانکی کشور اصلاح شود. گفت که چند تعاونی مالی و اعتباری در کشور زندگی مردم را دچار اختلال کردند و شش تعاونی 25 درصد نقدینگی کشور را دراختیار دارند و هرکاری که اراده نمایند با اقتصاد کشور می‌کنند. درواقع ما قدرت اقتصادی و اراده آنها را دراین روزگار تجربه می‌کنیم که یک روز در بازار ارز، یک روز دربازار ملک، یک روز در بازار اتومبیل، پوشک، دارو و غیره چگونه فعال هستند و کشور را سعی دارند به زانو درآورند تا تسلیم خواسته دونالد ترامپ کنند. نکته مهم این است که رییس دولت دوازدهم در آذرماه 96 درمجلس شورای اسلامی گفت که در آخر دولت یازدهم خدمت مقام معظم رهبری گزارشی داد و قرار شد که با حمایت ایشان در دولت دوازدهم مبارزه را با اصحاب زر‌وزور با قدرت و جدیت تمام پیش ببرند، و گفت: “ چقدر سخت بود با اینها برخورد کردن ... “

  آتش زدن کنسولگری جمهوری اسلامی

ایران در بصره ؟

مطمئنا باور آنچه در جنگ روانی علیه افکار و باور‌های مردم صورت می‌گیرد مشکل است. اما، واقعیت دارد. خوب فکر کنید که اصحاب زر وزور ومافیاهای ایرانی، عراقی و غیره که با هم متحد هستند، چگونه بین مردم تفرقه می‌اندازند تا قدرت سیاسی دیکتاتوری به دست آورند و حکومت کنند. درایران تظاهراتی را تحریک می‌کنند براین اساس که آب ایران به بصره صادر می‌شود و به همین دلیل در جنوب کشور کم آبی بیداد می‌کند. با تبلیغ اینکه عراقی‌ها برای خوشگذرانی با زنان ایرانی به مشهد می‌روند و از این قبیل افکار مردم ایران زمین را علیه مردم مسلمان و شیعه عراقی که آنها هم دچار مصیبت فساد و اختلاس توسط اصحاب زر وزورعراقی که پشت پرده با مثلث امریکا، اسراییل و آل‌سعود همدست هستند، دست به گریبان هستند و فریاد برآورده‌اند تحریک می‌کنند. از سوی دیگر درطرف عراق هم تبلیغ می‌کنند که ایران آب را به روی مردم بصره بسته است و در ایام اربعین ایرانی‌ها برای خوشگذرانی با زنان عراقی به عراق می‌روند وازاین قبیل. نتیجه هم آن می‌شود که دراخبار آمده است.

     نتیجه‌گیری

دست اندرکاران تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر در کشور که تصور می‌کنند برای مبارزه با جنگ روانی یا تهاجم فرهنگی باید شبکه‌های مجازی را فیلتر کرد. در صورتی که بهتر است رسانه ملی را به دست اهل فن بدهند که بلد باشند چه کنند. تنها راه مبارزه با جنگ روانی دشمن این است که نمایندگان مجلس شورای اسلامی شفاف سخن بگویند (نظیر آنچه اخیرا مردم شنیدند و خوشحال شدند)، بالاخره باید در ایران معلوم شود که  منتخب مردم قدرت سیاسی دارد یا کسانی که منتخب مستقیم مردم نیستند صاحب چنین قدرتی هستند. شفاف‌سازی و شفاف برخورد کردن با فساد و اختلاس تنها سلاح جنگ موثر برای مبارزه و خنثی‌سازی جنگ روانی مثلث امریکا، اسراییل و آل سعود است. علاوه برآن باید به مردم ایران و امریکا و سایر کشورها به ویژه عراق و سوریه این فرصت را داد که باهم دیپلماسی مردم با مردم را تجربه کنند و در ارتباط باشند و با مشارکت درتجارب یکدیگر به این واقعیت پی ببرند که اصحاب زر و زور حاکم در امریکا نگران خطر متلاشی شدن قدرت بین‌المللی دلار امریکا هستند و سعی دارند همانطور که ترامپ در 29 ژوئن سال 2017 رسما اعلام کرد بر تجارت جهانی نفت و گاز تسلط کامل داشته باشند. به این منظور امریکا برای حفظ قدرت اقتصادی دلار برای تجارت نفت وگاز مشغول پشتوانه‌سازی برای دلار با نفت و گاز صادراتی امریکا، نفت و گاز عربستان، عراق و سوریه است (مردم بدانند که 30 درصد از خاک سوریه درهمین منطقه ادلب و بخش‌های دیگر درتصرف نیروهای امریکایی است که بیشترین منابع نفت وگاز سوریه در این مناطق موجود است و ترکیه هم به همین دلیل در این مناطق خواهان حضور و نفوذ فعال است) .مردم بدانند که اتحاد مردم ایران، عراق، سوریه و سایرین یعنی پایان تسلط امریکا و متحدان‌اش در منطقه . پس مثلث امریکا، اسراییل و آل سعود امیدوارند با بهره‌برداری از هنر جنگ روانی مردم را درایران به جان هم بیندازند، در عراق هم همینطور (استفاده از تجربه سوریه) و مردم ایران و عراق را هم دوباره با هم درگیر کنند (تجربه هشت سال جنگ صدام علیه ایران) و خلاصه مطلب تفرقه بیاندازند و نفت وگاز و ثروت منطقه را به تاراج ببرند. طبیعی است که چون گذشته (قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران) عده کمی که اصحاب زر و زور هستند با آنها همدست خواهند شد و باروی کار آوردن یک نظام دیکتاتوری درایران هرکس مخالفت کند یا می‌کشند و یا به زندان می‌اندازند و امریکا و متحدان اروپایی شان هم سخنی از حقوق بشر نخواهند گفت و نفت و گاز منطقه را به تاراج می‌برند.