متن دفاعیه ایران در دیوان لاهه محور سخنان روحانی در جواب ترامپ باشد

۱۳۹۷/۰۶/۲۶ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۲۹۷۹۸
متن دفاعیه ایران در دیوان لاهه محور سخنان روحانی در جواب ترامپ باشد

ایالات متحده عنوان کرده بود که از ریاست دوره‌ای خود بر شورای امنیت سازمان ملل متحد برای برگزاری نشستی درباره ایران استفاده خواهد کرد. در این راستا مقرر شد این نشست ۲۶ سپتامبر (۴ مهر ماه) با محوریت ایران برگزار شود. همین خبر کافی بود که حضور یا عدم حضور روحانی در نشست 4 مهر ماه به کانون بسیاری از تحلیل‌های مثبت و منفی بدل شود. هر چند که روزنامه نیویورک تایمز چهارشنبه هفته گذشته عنوان داشت کاخ سفید دستور کار جلسه‌ 26 سپتامبر شورای امنیت به ریاست دونالد ترامپ، که قرار بود صرفا بر موضوع ایران تمرکز داشته باشد را تغییر داده و آن را گسترده‌تر کرده است. اما این خبر در صورت صحت باز از میزان حساسیت حضور روحانی در این نشست کم نمی‌کند. به دلیل اهمیت این مساله دیپلماسی ایرانی بررسی و تحلیل این موضوع را در گفت‌وگویی با سیدعلی خرم، سفیر و نماینده دایم اسبق جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد در ژنو، سفیر اسبق جمهوری اسلامی ایران در جمهوری خلق چین و لیبی و نماینده ویژه اسبق رییس‌جمهور نزد روسای جمهور سنگال، گینه و گامبیا در کمیته صلح سازمان کنفرانس اسلامی در میان گذاشته است که در ادامه می‌خوانید.

  در خصوص نشست 4 مهرماه سران کشورها در شورای امنیت و حضور و عدم حضور روحانی دلایل و بحث‌های فراوانی شده است. ارزیابی شما درباره این مساله چیست؛ آیا می‌توان دلیلی برای حضور روحانی در این نشست پیدا کرد یا عدم حضورش می‌تواند بیشتر مثمر ثمر واقع شود؟

نشست 4 مهرماه سران کشورها در شورای امنیت، مساله‌ای است که چند برداشت را می‌توان از دل آن بیرون کشید؛ اول اینکه این نشست می‌تواند در راستای تمامی شوهای سیاسی ترامپ و هیلی برای بهره‌برداری از ایران هراسی برای اجماع جهانی علیه تهران مورد استفاده قرار بگیرد که به نظر کاخ سفید به دنبال این برنامه برای آن روز است. در این خصوص من معتقدم این شوی سیاسی که ترامپ در 4 مهرماه به دنبال اجرای آن است، برنامه‌ای برای انتخابات کنگره امریکا در خصوص پیروزی جمهوری‌خواهان است. البته این شوی سیاسی و به زعم ترامپ، برگ برنده واشنگتن می‌تواند به عامل باخت دیپلماتیک او بدل شود؛ این مساله بستگی به دید و نگاه تهران در این خصوص دارد. لذا نشست 4 مهرماه از آن دست مسائل دیپلماتیک است که کنترل آن می‌تواند در دست ما باشد. لذا در پس تمامی اظهارنظرهای کارشناسان موافق و مخالف، باید این مساله را عنوان کرد مادامی که ما نتوانیم این شرایط را به درستی تحلیل کنیم، نمی‌توانیم تصمیم درستی در این رابطه اتخاذ کنیم. ما باید بدانیم از دل نشست 4 مهر ماه به دنبال تحقق چه هدف یا اهدافی هستیم؟ از همه مهمتر با چه راهکاری به دنبال کسب این اهدافیم؟

  اما نشست 4 مهرماه که یقینا به همان شو از شوهای ترامپ و هیلی که شما به آن اشاره کردید، بدل خواهد شد؛ در این صورت هجمه و اتهاماتی که علیه تهران در این نشست مطرح خواهد شد، تحت کنترل ایران خواهد بود؟

سوالات، اتهامات و احتمالا برخی توهین‌ها از جانب ترامپ که به احتمال فراوان در این نشست مطرح خواهد شد، تحت کنترل ایران نیست؛ اما این بدان معنا نیست که نتوان نشست شورای امنیت را تحت کنترل خود درآورد. حتی با وجود آنکه ترامپ ریاست این نشست را بر عهده خواهد داشت. بر‌عکس بسیاری از مخالفین حضور روحانی در این نشست آن را فرصتی برای عرض اندام امریکا می‌دانند، من معتقدم که اگر با یک برنامه‌ریزی درست این نشست را پیش ببریم، می‌تواند به برگ برنده ایران بدل شود.

  تمایز یا اهمیت این نشست برای تهران در چه پارامترهایی خلاصه می‌شود؟

نقطه تمایز نشست 4 مهر با دیگر نشست‌های جهانی این است که پیش‌تر ترامپ، نیکی هیلی یا پمپئو در مجامع جهانی به بهانه‌های واهی و اتهامات دروغ، ایران را یک طرفه محکوم می‌کردند، بدون اینکه پاسخی دریافت کنند. اما در این نشست تهران می‌تواند پاسخ تک تک اتهامات ترامپ را با منطق و دلیل بدهد. مضافا اینکه چون این نشست از برد رسانه بسیار بیشتری برخوردار است، می‌تواند اهرم ایران را در محکومیت امریکا بیشتر و بیشتر کند. اینجا است که ترامپ در جایگاه رییس‌جمهوری امریکا و رییس نشست 4 مهرماه که به خیال خود می‌تواند این نشست را به اجماعی علیه ایران بدل کند، به محلی برای نابودی اعتبار خودش تبدیل می‌شود. به خصوص که اکثریت جامعه جهانی و اعضای شورای امنیت به ویژه اعضای دایم، حتی پاریس و لندن نیز چندان دل خوشی از سیاست‌ها و برنامه‌های ترامپ ندارند. روسیه و چین که به طریق اولی؛ مساله مهم‌تر این است که دست ایران هنوز برای جامعه جهانی باز نشده است، در صورتی که حرف‌ها و اتهامات امریکا که با تحریک و برنامه ریاض و تل آویو انجام می‌گیرد، بارها و بارها از زبان نیکی هیلی در مجمع عمومی شنیده شده است و آنها دیگر چیز جدیدی برای گفتن ندارند. همان اتهامات واهی در خصوص توان موشکی و دفاعی کشور، برنامه نفوذ تهران در یمن، سوریه، لبنان، عراق و دیگر کشورها و از این دست موارد که همه آنها تکراری و نخ نما هستند. اگر این سخنان اعتباری داشت، همان زمان که در نشست شورای امنیت مطرح بود، می‌توانست به اهرم فشار امریکا بر ایران بدل شود. در این رابطه آقای لاوروف، وزیر امورخارجه روسیه عنوان کردند که من در نشست سران شورای امنیت سازمان ملل به نمایندگی از روسیه به جای آقای پوتین حضور خواهم یافت، هرچند که معتقدم ترامپ چیز جدیدی برای گفتن ندارد. اینجا دست ایران هنوز به صورت کامل رو نشده است. روحانی با یک سخنرانی درست و منطقی و نیز مطرح کردن ادله معتبر می‌تواند تمام اتهامات واشنگتن را در همان خاک امریکا بی ارزش کند.

  استدلال‌های روحانی برای این مهم می‌تواند در چه مواضعی خلاصه شود؟

به سوال مهمی اشاره کردید. در این خصوص دو نکته بسیار مهم وجود دارد که هم روحانی و هم آقای ظریف باید مد نظر داشته باشند؛ اول اینکه از هر گونه اظهارنظر انقلابی که صرفا مصرف داخلی دارد بطور جد پرهیز کنند. این دست از شعارگویی‌ها اگر در داخل کشور مطرح و عنوان شود، اشکالی ندارد، اما کلی گویی و شعار بافی در مجمع عمومی و به خصوص نشست شورای امنیت تنها و تنها ورق را به نفع ترامپ برمی‌گرداند. دوم اینکه باید همان محورهایی را که ایران در دیوان بین‌المللی دادگستری لاهه مطرح کرد به عنوان متن سخنان روحانی در شورای امنیت البته با قدری ویرایش مبنای دفاع قرار دهد. در آن متن دفاعیه، ایران به شکلی شفاف، مستند و آکنده از دلیل و مدرک تمامی اتهامات و تاثیرات سوء اقدامات ترامپ را در خروج از توافق هسته‌ای برای جامعه جهانی بیان کرد. این مساله باید محور کلام روحانی در 4 مهر ماه باشد، نه شعار؛تاکید دارم نه شعار. پس آقای رییس‌جمهور در نشست شورای امنیت، به شرطی حضور یابد که به گونه‌ای سخن بگوید که طرف این سخنان خشنود کردن برخی در داخل نباشد. مساله‌ای که متاسفانه در این سال‌ها به صورت مکرر اتفاق افتاده است و ما فرصت‌های درخشانی را با همین ادبیات از دست داده ایم. مظلومیت و بحق بودن ایران با شعار در منطق جهانی ثابت نمی‌شود، بلکه با ادله و ادبیات شفاف و به دور از کلی‌گویی تجلی پیدا می‌کند. از این زاویه باید روحانی از شعار پرهیز کند. این یک پیشنهاد و درخواست از دولت است به عنوان کسی که سال‌ها در عرصه دیپلماسی کشور حضور داشته است.

  اما بر‌خلاف باور شما اکنون نشست 4 مهرماه بر اساس برخی گفته‌ها و اخبار به محل اختلاف دستگاه سیاست خارجی و نهاد ریاست‌جمهوری بدل شده است؛ تحلیل شما در این خصوص چیست؟

من معتقدم این دست از اخبار در صورت عدم تحقق هم می‌تواند به عنوان سم و آفت جدی در موفقیت برنامه‌های ایران برای نشست 4 مهر ماه بدل شود. اخبار و گفته‌ها در خصوص اختلاف نظر روحانی و ظریف تنها و تنها می‌تواند بار مشکلات را بیشتر کند. مساله آن قدر پیچیده و دشوار نیست که این همه حرف و حدیث و تحلیل بخواهد؛ ما چرا باید ترس یا تردید برای عدم حضور داشته باشیم؟! ما که از هیچ یک از برنامه‌های خود برای منافع ملی خود پا پس نمی‌کشیم، باید با این نگاه مساله را ارزیابی کنیم. البته باید این نکته را هم یاد‌آورد شد که هر مقام و مسوولی در کشور باید حدود خود را بشناسد. رییس‌جمهور، رییس‌جمهوری است و وزیر امورخارجه هم، وزیر دولت. نه ظریف باید از حد خود پا فراتر بگذارد و نه روحانی هم بدون نظر کابینه نظری را اعمال کند. هر چند تا کنون روابط آقای ظریف و روحانی روابط مثبت و سازنده‌ای بوده و هر‌دو به خصوص در مسائل دیپلماتیک مشاوره‌هایی را برای همدیگر داشته‌اند. تا‌کنون هم آقای ظریف بدون مشورت با روحانی کاری نکرده است. مطمئن باشید اگر موفقیتی در میدان دیپلماسی توسط دستگاه سیاست خارجی برای کشور به دست آید، نقطه مثبتی در کارنامه دولت روحانی است؛ همانطور که اگر روحانی در نشست 4 مهر ماه بتواند به اهداف خود دست پیدا کند، می‌تواند میدان عمل دیپلماتیک بیشتری را برای ظریف ایجاد کند. مضافا اینکه در عرف دیپلماتیک اگر به جای روحانی، آقای دکتر ظریف در جایگاه وزیر امور خارجه کشورمان در نشست 4 مهر ماه حضور پیدا کند، نمی‌تواند در مقابل اتهامات واهی ترامپ پاسخی را مطرح کند و تنها باید سکوت پیشه کند؛ در صورتی که تنها سران دو کشور حق پاسخ گویی به همدیگر را دارند. یعنی روحانی می‌تواند جواب یاوه‌های ترامپ را در نشست 4 مهر ماه بدهد، نه ظریف. من معتقدم تمامی این حواشی که اخیرا برای ظریف و روحانی پیش آمده همان بهره‌برداری برای تخریب دولت است؛ پیش‌تر مساله اختلاف نظر روحانی با جهانگیری مطرح شد، بعد هم نوبت واعظی، نوبخت و دیگر اعضای کابینه رسید تا اکنون که در آستانه این نشست مساله اختلاف نظر روحانی و ظریف را پیش کشیده‌اند. یقین بدانید این اخبار حتی در صورت عدم صحت باز کار خود را می‌کند چرا که کاخ سفید درمی‌یابد که اختلاف نظری در بدنه دولت شکل گرفته است و این مساله می‌تواند محل بهره‌برداری‌های بعدی شود.

  نقش تل آویو و شخص نتانیاهو در بازی اجماع‌سازی علیه ایران در نیویورک چه خواهد بود؟

اکنون اسراییل بیشتر از همه دوست دارد که ایران در این برهه در نیویورک محکوم شود. مساله نزدیکی ایران در کنار مرزهای فلسطین اشغالی اکنون به کانون نگرانی تل آویو بدل شده، لذا از هر راه ممکن به دنبال محکومیت ایران به خصوص در دیپلماسی منطقه‌ای است. البته تمام بازی نتانیاهو تنها در مجمع عمومی سازمان ملل خلاصه خواهد شد، نه در نشست سران در شورای امنیت چرا که طبق قواعد دیپلماتیک نتانیاهو حق حضور در این نشست را ندارد. چون تل آویو عضو شورای امنیت نیست و شکایتی هم علیه او عنوان نشده است تا در این نشست برای دفاع حضور داشته باشد، چرا که برای حضور در نشست 4 مهر ماه یا باید عضو شورای امنیت بود یا سران و وزیر کشور حضور یافته، موضوع شکایت و عنوان برگزاری آن نشست باشد. چون نشست مذکور در خصوص ایران است، تهران می‌تواند در این نشست حضور یابد، اما اسراییل چنین حقی ندارد؛ پس محور تلاش‌های نتانیاهو در همان مجمع عمومی خلاصه می‌شود.