مفهوم تنفس شهری در کلانشهرها
کلانشهرها کمتر از 2 درصد از سطح خشکیهای زمین را به خود اختصاص دادهاند اما بیش از 10 درصد از جمعیت دنیا را در خود جای دادهاند. تهران به عنوان یکی از این کلانشهرها تا حد زیادی تحت تاثیر اثرات محیطزیستی این تراکم قرار گرفته است. فعل و انفعالاتی که در کلانشهر تهران اتفاق میافتد را میتوان از جنبههای مختلفی مورد بررسی قرار داد که در علوم شهری از آن به عنوان «متابولیسم شهری» یاد میشود:
کلانشهری مثل تهران مواد و انرژی (غذا، سوخت، برق، آب، مواد صنعتی، اکسیژن و غیره) را مصرف میکند.
این شهر موادی (کالاهای صنعتی، فاضلاب، زباله، پسماندهای صنعتی، گازهای آلاینده و ذرات آئروسل و غیره) را صادر و یا دفع میکنند.
از سوی دیگر کلانشهری مانند تهران را میتوان از منظر «تنفس شهری» (urban respiration) مورد بررسی قرار داد:
تنفس شهری (منظور اکسیژن اولیه (ورودی) و گازهای ثانویه آلاینده و ذرات معلق (خروجی)) در کلانشهری مثل تهران تاثیر بسیار زیادی بر متابولسیم شهری دارند.
هوای آلوده شهرها اثرات معنیداری بر زیستپذیری منطقهای (شامل سلامت انسان، بهرهوری اکوسیستمی/کشاورزی) و پدیداری (به معنی قابلیت رویت) و مسائل مربوط به تغییر اقلیم (شامل اقلیم، از بین رفتن لایه ازون و ظرفیت اکسیداتیو) خواهد داشت.
کلانشهر تهران به واسطه تراکم جمعیتی مقادیر قابلتوجهی از آلایندهها را به اتمسفر وارد میکند و اثرات محلی را در مرز این کلانشهر بر جای میگذارد. این وضعیت در کلانشهرهای بزرگ دنیا مانند پکن، دهلی، مکزیکوسیتی و لس آنجلس نیز دیده میشود. با این حال، آلودگی حاصل از این شهر محدود به مرز خود این شهر نمیشود و تا چندصدکیلومتری خود را تحت تاثیر قرار میدهد.
اثرات محیطزیستی کلانشهرها به میزان بسیار زیادی متغیر است و میتوان از جمله آنها به تغییر مسیر بادهای غالب اشاره کرد. تحقیقات ثابت کرده است که میانگین انتقال توده کربن و دیگر ذرات معلق تا 200 کیلومتر میرسد. در مکزیکوسیتی ازون و ذرات آئروسل تولیدشده میتواند به میزان چند صد کیلومتر در مسیر جهت باد منتقل شود.
کلانشهرها به خاطر تفاوت در ویژگیهای سطوح مختلف و اتلاف حرارتی ناشی از فعالیتهای انسانی (فعالیت اتومبیلها، گرمایش منازل و غیره) جزایر گرمایی شهری قویی دارند، به نحوی که کلانشهرها میتواند به میزان چندین درجه نسبت به حاشیه شهرها دماهای بالایی را تجربه کنند. این گرما اثرات مستقیمی بر محیطزیست شهری دارد و میتواند گردش هوای منطقه را تحت تاثیر خود قرار دهد.
دو مکانیسم اصلی وجود دارد که با رشد کلانشهرها میتواند بر روی اقلیم منطقهای و محلی تاثیرگذار شود. اول اینکه تغییر ویژگیهای شهری همچون افزایش گرمای کلانشهرها میتواند منجر به افزایش دما در مناطق محلی شود و همین امر گردش هوا و حتی شدت، مدت، تعدد و نوع بارشها و بادهای غالب را تغییر دهد.
شهرنشینی یکی از مهمترین پدیدههای قرن بیستم بود. میزان شهرنشینی رابطه مستقیمی با درآمد ملی کشورها دارد. در یک کشور، داراییها در شهرها متمرکز میشود. هرچقدر درآمد بیشتر باشد رشد شهری بیشتر خواهد شد و مردم تمایل دارند تا به شهرها بروند تا شغل، آموزش و خدمات را در مناطق شهری دریافت کنند. تعارضها، تخریب سرزمین و از بین رفتن منابع طبیعی از دیگر مشوقها برای مهاجرت و سکونت در کلانشهرها است. این امر در مورد تهران به واسطه تمرکز امکانات و خدمات در تهران و تمرکزگرایی شدت دوچندان داشته است.
رشد سریع کلانشهر تهران دارای اثرات منفی شده است که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
-افزایش انتشار گازهای گلخانهای، مسائل محیط زیستی و تغییر اقلیمی
رشد سریع و نامتوازن
در نتیجه رشد سریع، روبهرو شدن شهر با بحرانهای اجتماعی، اقتصادی و محیطزیستی
در این کلانشهر جمعیت جدید برابر با جمعیت فقیر در همان شهر شده است.
اصلیترین دلیل آلودگی کلانشهر تهران را میتوان در بخش حمل و نقل، بخش مسکونی و کارخانههای حاشیه شهر هستند. در اصل، کاهش معنیدار آلودگی هوا از دو طریق فناوریهای پاک و سیاستگذاری امکان پذیر است. در حال حاضر، موانع اقتصادی-اجتماعی و سیاسی به منظور گذار به فناوریهای پاک وجود دارد و عملاً در کوتاهمدت میسر نخواهد شد. اما سیاستها و راهبردهای موثر را میتوان در مقیاسهای مختلف زمانی به کار گرفت. شهرهایی مانند لسآنجلس و مکزیکوسیتی از این راهبرد استفاده کردهاند و به شیوهای موثر و جامع اقدامات کاهنده را در دستور کار خود قرار دادهاند.
در نتیجه رشد سریع شهرنشینی در تهران و شهرهای اقماری آن، کلانشهر تهران شکل گرفته است. به نحوی که مرکزی متراکم از جمعیت با گردش مالی بالا شکل گرفته است. این تراکم و تمرکز سرمایه منجر به آلودگی هوا شده است که سلامت شهروندان و اکوسیستمهای شهر را به خطر انداخته است. با این حال، این کلانشهر این فرصت را دارد تا با اتخاذ راهبردهای صحیح بتواند بر توان تاب آوری خود بیفزاید.
با وجود حجم بسیار زیادی از تحقیقات انجام شده در سطح دانشگاهی و دستگاهی در رشتههای مختلف، منبع و فرایندهایی که منجر به غلظت بالایی از اصلیترین آلایندهها همچون ازون، اکسیدهای نیتروژن و ذرات معلق در مجموعه شهر میشود، در دست نیست. همین امر قدرت تصمیمگیری و پیش بینی برای کنترل آلودگی هوا را از تصمیمسازان میگیرد. تدوین سیاستها و راهبردها بر اساس دادههایی است که با عدم قطعیت بالایی همراه است و این عدم قطعیت منجر به شکست سیاستها در طی زمان میشود و هر روز بر گسترده مشکل افزوده میشود.
پیشرفتهای قابل ملاحظهای در طی چند دهه اخیر در خصوص جلوگیری و کنترل آلودگی هوا در اقصی نقاط دنیا انجام شده است که با بکارگیری ترکیبی از بهبود فناوری و به کارگیری ابزارهای سیاستی منجر به نتیجه شده است. بسیاری از کشورها و ازجمله کشور ما دارای قانون هوای پاک هستند که حداکثر انتشار آلایندهها را تعیین کردهاند و استانداردهای کیفیت هوا را به منظور اطمینان حاصل کردن از سلامت شهروندان تدوین کردهاند. اما این قوانین وقتی به مرحله اجرا میرسند با مشکلات عدیدهای روبهرو میشوند، به نحوی که کارکرد خود را از دست میدهند.
تهران امروز وابستگی زیادی به سوختهای فسیلی و انرژی برق، حمل و نقل موتوری دارد و ناکارآمدی استفاده از انرژی در ساختمانها و استفاده از سوختهای فسیلی برای گرمایش و پخت و پز باعث شرایط کنونی وضعیت هوای تهران شده است. با این حال، تجارب بینالمللی نشان همچون مکزیکوسیتی سندی است که نشان میدهد که در کشورهای در حال توسعه نیز میتوان با اتخاذ تدابیری آلودگی هوا را کنترل کرد.
آلودگی کلانشهر تهران تحت تاثیر توپوگرافی، جمعیت، آب و هوا، الگوهای حملونقل، کیفیت و نوع استفاده از سوخت، و سطح صنعتی شدن و توسعه اجتماعی و اقتصادی آن قرار دارد. اقدامات و مدل سازیهای مختلفی باید به کار گرفته شود تا راهبردهای بهینه کنترل آلودگی هوا با در نظر گرفتن شرایط اقتصاد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی استخراج شود. سیاستگذاران امر میبایست توازن قابلقبولی بین مزایای اجتماعی و اقتصادی سلامت در مقابل هزینههای کنترل انتشار به منظور دست یافتن به اهداف بهبود کیفیت هوا برقرار کنند.
یکی از مهمترین مسائل مربوط به توسعه شهرنشینی در تهران تلاش برای کاهش خطرات مربوط به سلامت و اکوسیستمها است. این ریسکها در شهر تهران به موارد زیر تقسیم بندی میشود (اما محدود به این موارد نمیشود):
کاهش کیفیت هوا؛
افزایش دمای شهری و تنش دمایی برای شهروندان
عدم پایداری منابع آب و انرژی؛
مسائل مربوط به سلامت انسان که وابسته به موارد پیشین است.
نتیجهگیری
به منظور فائق آمدن بر این پیامدها باید درک روشنی از تغییر اقلیم کلانشهر تهران داشت. ما میبایست اقلیم جدید شهر تهران را بپذیریم. این درک میبایست از طریق مطالعه جریان دمایی و آلودگی به دست آورد. در دنیا مفهوم یکپارچه آبوهوای شهری، محیطزیست و سیستمهای اقلیمی و خدماتی (IUWECS) در کلانشهرها شکل گرفته است. این مفهوم مربوط به شرایطی است که پیش روی کلانشهرها و جامعه شهری قرار دارد، و نیاز به تدوین چارچوب حقوقی و شفاف به منظور جلوگیری از تداخل سازمانی را گوشزد میکند.
تدوین این ساختار نیازمند توسعه علمی و نرم افزاری در بخشهای مختلف به قرار زیر است:
توسعه درک و دانش در خصوص نیاز به یکپارچهسازی خدمات در کلانشهر تهران و شهرهای اقماری آن؛
توسعه مفاهیم، ظرفیتهای علمی و فناوری برای ارایه خدمات یکپارچه؛
توسعه علوم و فناوریهای مورد نیاز برای ارایه خدمات به جامعه؛
توسعه رویکردهای هوشمند ارسال و دریافت خدمات و توسعه مفهوم شهر عقلانی و خردمند؛
توسعه روشهایی برای تدوین بانک دادهای شبکهای و گسترده در خصوص آلودگی هوا؛
توسعه و اجرای رویکردهای مرتبط با کاربر برای ارزیابی کیفیت خدمات؛
تلاش برای کاهش تمرکزگرایی کالاها و خدمات در تهران.
منبع: شمس