رای دایمی لاهه همراستای حکم موقت خواهد بود
قائم مقام اسبق وزیر نفت «یازدهم مهرماه 97» را نقطه عطفی در تاریخ مناقشات ایران و امریکا عنوان کرد و گفت: حکم دایمی دیوان بینالمللی دادگستری نمیتواند کمتر از حکم موقت باشد و رای نهایی هم در راستای حکم موقت و تبیین آن خواهد بود. دیوان بینالمللی دادگستری چهارشنبه گذشته حکم موقت درباره شکایت ایران از امریکا را به خاطر اعمال تحریمها علیه ایران صادر کرد. این حکم بازتابهای گستردهای در رسانههای داخلی و بینالمللی داشته است. «سید مهدی حسینی» قائم مقام اسبق وزیر نفت در مصاحبه با ایرنا گفته است حکم موقت دیوان در یازدهم مهرماه نقطه عطفی در تاریخ مناقشات ایران و امریکاست و باید بهترین استفاده را از این حکم کرد. به گفته وی اگرچه دیوان لاهه به مصادیقی در حوزههای کشاورزی و مسائل انساندوستانه اشاره کرده است با این حال اشاره دیوان مبنی بر اینکه طرفین دست به اقدامی نزنند که وضعیت بدتر شود و یا به مردم ایران آسیب برسد اشاره به مسائل روز هم دارد.
حسینی که واکنش امریکاییها به این حکم را سریع و کودکانه میداند، معتقد است با توجه به اینکه قانون عطف به ما سبق نمیشود حکم دیوان جاری است و اعتراض امریکا به درد امروز و فردای این کشور نمیخورد.
روز چهارشنبه دیوان بینالمللی دادگستری حکم موقت درباره شکایت ایران از امریکا را صادر کرد ارزیابی شما از این حکم چیست؟
معتقدم این اتفاقی که افتاد یازدهم مهرماه 97 را به عنوان نقطه عطف در تاریخ مناقشات ما با امریکا تبدیل کرد. غیر از خوشحالی بایستی به عنوان شهروند به مردم تبریک بگویم و از تیم حقوقی کشور دکتر محبی و دیگر اعضای تیم که زحمت کشیدند و این مهم را به این مرحله رساندند، تشکر کنم. درست است که این رای عنوان رای موقت دارد ولی در واقع به نوعی دایمی است به این دلیل که از ابتدا اعلام شد که لازم الاجراست و از همان روز و ابلاغ حکم به امریکا این کشور باید کارهای خواسته شده را انجام دهد.
از طرف دیگر دیوان قانع شده است که اقدامات امریکا به مردم ایران آسیب میرساند. به ویژه بندی که میگوید طرفین کاری نکنند که باعث شود وضع مناقشه از اینکه هست بدتر شود و این به معنای آن است که امریکا نمیتواند تحریمهای نوامبر را هم اعمال کند.
بر چه اساسی این رای دایمی است؟
زیرا رای نهایی قرار نیست در تضاد با این رای باشد. یک موسسه حقوقی با برگزاری سه چهار روز جلسات استماع و دیدن لوایح طرفین و دفاعیات آنها به این جمعبندی صریح رسیده و صلاحیت خود را احراز کرده است. این نقطه عطف مرا یاد 29 اسفند و روز ملی کردن صنعت نفت و موفقیت ایران در جریان ملی شدن صنعت نفت در دیوان انداخت. حکم روز چهارشنبه در واقع پیروزی دوم و حتی از آن هم برجستهتر است زیرا در آن زمان انگلیس از ما شکایت کرده بود و ما به صلاحیت دیوان اعتراض کرده بودیم که دیوان هم صلاحیت خود را رد کرد و این مساله به نفع ما بود. به خاطر اینکه دعوای انگلیس را با موضوع عدم صلاحیت کنار گذاشت اما امروز در گامهای اول ما نگران بودیم صلاحیت دیوان احراز نشود حتی برخی از حقوقدانان ما میگفتند صلاحیت دیوان احراز نمیشود زیرا دو طرف باید رضایت بدهند و من با استناد به مواردی گفتم به موجب بندهای مختلف از کنوانسیونها خصوصا عهدنامه مودت صلاحیت احراز میشود که شد. حکم دایمی دیوان نمیتواند کمتر از آنچه هست باشد و رای نهایی در همین راستا و تبیین همین حکم خواهد بود. منتهی در جزئیات بیشتر و اینکه مصداقهای موارد گفته شده کدامها هستند و تکلیف هر کسی را تعیین خواهد کرد.
بحث دیگر امکان تجدیدنظر در حکم دیوان است آیا این حکم قابل تجدیدنظر هست یا خیر؟
حسینی: آرای دیوان تجدید نظر ندارد؛ اولا دیوان خود به موجب منشور ملل متحد شکل گرفته است و فصل دوم منشور ملل متحد به بحث تشکیل دیوان اختصاص دارد. همچنین عنوان شده است که تمامی اعضایی که منشور را امضا کردهاند الزاما دیوان را پذیرفتهاند و الزاما متعهد به اجرای احکام آن هستند. بنابراین ما امروز با حکمی روبرو هستیم که کف احکام است و حکم نهایی بر خلاف این نخواهد بود. حکم دیوان حتی در مورد تحریمها جامعیت خوبی دارد و به گونهای دایم است خصوصا که دیوان اعلام کرده که صلاحیت دارد و میگوید «حق ندارید بازی را به هم بزنید و نباید موضوع مناقشه را بدتر کنید».
علاوه بر ابعاد حقوقی این حکم چه پیامدهای سیاسی و اقتصادی در پی دارد؟
حتی اگر قرار باشد با امریکا مذاکره هم بکنیم امروز دست بالا را داریم و در موضع ضعف قرار نداریم. ما اکنون کشوری هستیم که حکم صریح دیوان دادگستری بین المللی را - به عنوان بالاترین مقام قضایی بینالمللی جهانی که طرفین به آن متعهد هستند- در اختیار داریم. حتی در مذاکره با دیگر کشورها هم در موضع بسیار برجستهای قرار گرفتیم. امریکا اشتباهات متعددی به ویژه در سالها و ماههای اخیر داشته است. اگر سخنرانیهای هیلاری کلینتون را دنبال کنید به صراحت میگوید ما داعش را به وجود آوردیم حتی واژه انگلیسی «فاندینگ» را به کار میبرد یعنی ما داعش را تامین مالی کردیم. یا ترامپ در سخنرانیهای خود اوباما را مسوول ایجاد و پیدایش داعش معرفی میکند. از طرف دیگر امروز ایران تنها کشوری است که واقعا با داعش جنگیده است؛ ما با استناد به همین مدارک میتوانیم شکایت دیگری علیه امریکا داشته باشیم.
تشکیل مجمعی تحت عنوان گروه اقدام ایران خود جای شکایت دارد. در این گروه مقامات رسمی دولت ترامپ از وزیر امور خارجه تا مشاور امنیت سخنرانی میکنند و اقدامات خصمانه علیه مردم ایران انجام میدهند. از طرف دیگر دنیا میداند ما مدعی مبارزه با تروریسم هستیم و در این راه جنگ کردیم. در اهواز شهید دادیم، به مجلس ما حمله کردند بنابراین ما میتوانیم مدعی باشیم. در فضای بین المللی همه میدانند امریکا، عربستان و امارات پشت این قضایا حضور دارند. نکته دیگر اینکه امریکا با خروج از عهدنامهها و توافقات بینالمللی درگیریهایی برای خود ایجاد کرده است. این کشور در تجارت جهانی دخالت میکند که این خود با قوانین سازمان تجارت جهانی (WTO) مغایرت دارد. این اقدامات امریکا را به کشوری تبدیل کرده که مقابل دنیا میایستد. امروز در شرایطی که حکم دیوان به نفع ما صادر شده است باید از این تضادها حداکثر بهره را ببریم. امروز دیگر شرکتها و بنگاههای بخش خصوصی با این حکم مثل گذشته آسیبپذیر نیستند. آنها میتوانند تهدیدهای امریکا را به موجب این حکم دیوان به چالش بکشند و تسلیم نشوند.
معتقدم و پیشبینی میکنم که امریکاییها برای پرهیز از درگیر شدن با صدها شرکت، بانک و موسسه مالی درگیر نشوند مجوزهایی را خواهند داد تا وجهه و اعتبار خود را حفظ کنند. ما برای شکل دادن به بازی میتوانیم از این موضوع استفاده کنیم. اکنون زمان آن است که شرکتهای تجاری-اقتصادی ما به ویژه در بخش نفت به سرعت با توجه به حکم صادر شده وارد مذاکرات تجاری شده و بستههای تجاری خود را ارایه کنند تا کاهشهای به وجود آمده را به حالت قبل بازگردانند. همچنین زمان آن است حداکثر استفاده را در عرصه تبلیغاتی از این حکم داشته باشیم. حتی اگر زمانی ملاحظاتی داشتیم که خیلی شلوغ نکنیم امروز باید تمام فضای بیم و امید ایجاد شده در عرصه بین المللی را با این حکم تغییر داده و آن را به فضای امیدواری و همکاری تبدیل کنیم؛ باید به طرفهای خود بگوییم شما طرف موفق ایستادهاید نه طرف شکست خورده.
حکم دایمی چه زمانی صادر خواهد شد؟
با این سرعتی که دیوان نشان داد نباید خیلی منتظر سالیان بود. اکنون طرفین باید در ارتباط با حکم داده شده لوایح و اسناد و مدارک خود را ارایه کنند. دیوان لوایح را بررسی و احیانا تاریخ جلسه استماع را تعیین میکند. ممکن است آن جلسات سه یا چهار ماه دیگر باشد. باید مجددا در جلسه شرکت کنیم و قضات به لوایح رسیدگی کنند. ممکن است جلسات استماع تکرار شود و دیوان بخواهد لوایح تکمیلی درخواست کند. طبیعتا این مراحل زمانبر است اما با سرعتی که دیوان نشان داد احساس میکنم که وضع میتواند بهتر از این باشد. در هر صورت خیلی نباید منتظر حکم نهایی باشیم زیرا همین حکم به اندازه کافی لازمالاجراست و میتواند مسائل ما را حل کند و ما باید روی همین مساله اقدامات حقوقی لازم را انجام دهیم. دستگاه دیپلماسی ما باید جلساتی با 1+4 بگذارد و با امریکاییها مکاتبه کند و بخواهد کارهای لازم را انجام دهند.
برجستهترین وجه حکم دیوان چیست؟
برجستهترین وجه حکم دیوان این است که تحریمهای پیشرو را به چالش میکشد. بطوری که صریحا میگوید کاری نکنید مناقشات از اینکه هست بدتر شود. تحریم قطعا مناقشه را بدتر میکند یا دیوان در مقام حکم گفته است نبایستی امریکا کاری بکند که موجب گرفتاری مردم شود. امروز بزرگترین بخش اقتصاد ما نفت است. وقتی امریکا هدف رساندن صادرات نفت ایران به صفر، بازنگشتن پول نفت به کشور را تعیین کرده و سیستم مالی ما را هدف قرار میدهد به این معناست که علیه مردم ما اقدام میکند. وقتی پول نفت نیاید و ما نتوانیم نفت بفروشیم بخشهای مختلف اعم از اشتغال، تولیدات، کارخانهها و طرحهای توسعهای همه آسیب میبینند و در نهایت آسیب متوجه مردم میشود. از سوی دیگر، تحریمها حتی اقدام علیه امنیت بینالمللی محسوب میشود؛ از این جهت که تقاضا برای انرژی رو به افزایش است و اگر امریکا مانع صادرات نفت ایران و رسیدن آن به دنیا شود امنیت عرضه انرژی را در دنیا به خطر انداخته است؛ این امر اقدامی نه تنها علیه ما که علیه جامعه جهانی است. اینها مصادیقی است که ما میتوانیم در لوایح خود ارایه کنیم. اسناد و مدارک هم وجود دارد و حتی منابع ما میتواند موسساتی در امریکا مثل شرکتهای نفتی و آمارها و ارقامی باشد که این موضوع را ثابت میکند. امروز گزارشهای سالانه شرکتهای بی پی (bp) و شل (Shell) مرجع هستند و میتوان به آنها رجوع و ثابت کنیم اقدامات امریکا لطمه به تمام دنیاست. هر چند که ممکن است برخی کشورها از افزایش تولید خود سخن بگویند اما به عنوان مثال ثابت شده است که عربستان نمیتواند بیش از توان فعلی تولید کند. همچنین شاهد بودیم که کویت که کاری در این زمینه نکرد. ادعای امریکا (مبنی بر اینکه به صفر رساندن صادرات نفت ایران مشکلی در امنیت عرضه ایجاد نمیکند) هم با ایرادات جدی روبروست؛ اضافه تولید امریکا دو اشکال دارد؛ اولا نفت آنها شیل است که ثبات دایمی ندارد چون چاهی که میزنند دو سه ماه بیشتر عمر ندارد. دوم اینکه بالاترین ضریب آلودگی محیط زیست را دارد بطوری که آلایندگی آن چندین ده برابر زغال سنگ است. بیشترین آسیب زغال سنگ مربوط به متانی است که به اتمسفر وارد میشود. متانی که شیل امریکا و کانادا ایجاد میکنند دهها برابر زغال سنگ است.
ظاهراً دیوان در حکم خود سقف تقاضای ما را لحاظ نکرده و حکم به حوزههای کشاورزی و انساندوستانه، محدود شده است؟
در واقع اینها مصادیقی است که درعهدنامه به صراحت وجود داشته و به همین دلیل به آنها ارجاع داده است. اما بندهای عمومی به امروز مربوط میشود؛ مثلاً جایی که گفته است به مردم آسیب نرسد یا اینکه کاری نکنیم وضع بدتر شود. در ماده 72 کنوانسیون وین به صراحت آمده است که طرفین در صورت دعوا هم نباید کاری کنند که شانس برگشتن به وضع قبل از بین برود بنابراین میتوان گفت همه خواستههای ما که در راس آن بحث تحریمهاست در این حکم وجود دارد. امیدوارم که کارشناسان ما این حکم را در فضای سیاسی بد تفسیر نکنند؛ ما باید مثبتترین برداشت را از این بحث داشته باشیم و در رسانههای بینالمللی این برداشت مثبت را بطور گسترده منتشر کنیم. باید اهل فن، مسوولان و دیگران این تحلیلهای مثبت را ارایه و تاکید کنند که این بحث تمام شده است و حکم نهایی هم بدتر از حکم موقت نیست که بهتر خواهد بود.
ارزیابی شما از واکنش امریکا به این حکم که ظاهراً اعلام کردهاند از پیمان خارج میشوند چیست؟
موضعگیری امریکا بسیار سریع و بچگانه بود. معمولا امریکاییها با طمانینه حرکت و با مشاوران حقوقی مشورت میکنند. اگرچه اقدام امریکا کاملا سیاسی و غیرحقوقی است با این حال چه امریکاییها از عهدنامه خارج شوند و چه نشوند قانون عطف به ما سبق نمیشود. چرا که ما در زمان وجود عهدنامه اقامه دعوا کردیم کما اینکه اکنون نیز موجود است. از طرف دیگر خروج ازعهدنامه مودت حداقل یک سال زمان میبرد. ضمن اینکه این خروج میتواند مورد اعتراض واقع شود. طبق کنوانسیون وین خروج از سایر عهدنامهها سه ماه زمان میبرد اما خروج از عهدنامه مودت یک سال زمان لازم دارد و اقدام امریکاییها به کار امروز و فردای آنها نمیآید. امریکا تنها خواسته است فضای سیاسی را تغییر دهد، محکوم کردن حکم دیوان و بیارزش دانستن آن تمرد از حکم بینالمللی است. این اقدام نقض عهد دیگری بر نقض عهدهای امریکاییها در دنیا اضافه میکند.