نخستین واکنش پایه‌گذار بورس نفت تهران به عرضه نفت در بورس

۱۳۹۷/۰۷/۲۲ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۳۱۶۴۰
نخستین واکنش پایه‌گذار بورس نفت تهران به عرضه نفت در بورس

رییس اسبق بخش نظارت IPE: جهان امروز با زمان طرح ایده نخست بسیار متفاوت است

گروه انرژی| نادی صبوری|

کسی که 16 سال پیش نخستین ایده تاسیس یک بورس «نفتی» در ایران را مطرح کرد، امروز اعتقاد دارد عصر «تجارت» نفت به عنوان یک کالا به پایان رسیده است. کریس کوک رییس بخش نظارت بورس نفت لندن در سال‌های 1960 تا 1966 که به واسطه اعتراضاتش به «دستکاری» در این بازار از سمت خود کنار گذاشته شد، سال‌هاست که نام خود را با خاورمیانه و به خصوص ایران گره زده است. با انتشار «پیش‌اطلاعیه شرکت ملی نفت ایران» در مورد نخستین عرضه نفت خام ایران در بورس تا پایان مهر ماه، با کوک که در اغلب محافل از او با عنوان «پایه‌گذار بورس نفت ایران» یاد می‌شود تماس گرفتم تا نظرش را در مورد اتفاق پیش رو بدانم. دور از ذهن نبود که با توجه به سابقه پیشین و عدم توجه دقیق ایران به ایده اصلی او در مورد بورس نفت، ساز و کار فعلی را چندان مفید نداند. او در پاسخ ابتدا بر تفاوت‌های فراوان جهان و بازار نفت در سال 2001 و مطرح شدن ایده بورس نفت توسط او با حالا تاکید کرده و سپس تفاوت‌های ایده او با چیزی که احتمالا عملیاتی خواهد شد را تشریح می‌کند. کوک مبدع ایده‌ای است که خود اختصارا آن را (Energy Credit Obligations(ECO  نام‌گذاری کرده است. ایده‌ای که به دنبال درگیر کردن مصرف‌کنندگان نهایی انرژی با «سوآپ» انرژی به جای خرید و فروش آن به ازای پول است. ایده‌ای که زمینه‌های نخست آن در سال 2001 از طرف کوک و همکارانش با نوربخش رییس کل وقت بانک مرکزی و مسوولان وزارت نفت در میان گذاشته شد اما طبق گفته خودش هیچ‌وقت دستمزدی بابتش به او پرداخت نشد. کوک که اکنون به عنوان عضو ارشد موسسه مطالعاتی امنیت و بازگشت‌پذیری در کالج لندن است همچنان به ایران و همچنین عراق پیشنهاد می‌کند به سوی طرح سوآپ نفت با محصولات دیگر بروند.

انگلیسی‌ها نقشی انکارناپذیر در نفت ایران داشته‌اند. این نقش فقط به خستگی‌ناپذیری ویلیام دارسی بریتانیایی در پیدا کردن نفت در مسجد سلیمان خلاصه نمی‌شود. نخستین حرف‌ها از راه‌اندازی یک بورس نفت در ایران که در قیمت‌گذاری نقش داشته باشد نیز از یک انگلیسی شروع شد. کریس کوک چند سال پس از آنکه به دلیل اعتراض به دستکاری در معاملات نفت برنت لندن از بورس IPE دلسرد شد به ایران آمد تا بورسی را در اینجا راه بیندازد. طبق خاطراتی که پیش‌تر از او نقل شده است در ژوئن 2001 یکی از همکاران کوک که سابقه همکاری با شبکه‌ها و شرکت‌های معتبر جهانی مانند رویترز و BP را داشته است به دیدار مرحوم نوربخش رییس وقت بانک مرکزی می‌رود. در آن دیدار پیشنهاد جایگزینی شاخصی جدید با عنوان «نفت خاورمیانه» به جای شاخص نفت دریای سیاه مطرح شده و این مقدمه‌ای بر فصل جدید کریس کوک می‌شود، فصل «بورس نفت ایران».

فصلی که البته در آن زمان بی‌نتیجه می‌ماند. امروز مدتی کوتاه با عرضه نفت خام ایران در بورس فاصله داریم، اما نسبت کریس کوک رییس یاغی بخش نظارت IPE با این عرضه چیست؟ عضو ارشد موسسه مطالعاتی امنیت و بازگشت‌پذیری در کالج لندن در نخستین واکنش نسبت به عرضه نفت ایران در بورس به «تعادل» می‌گوید: «زمانی که من و همکارانم در می ‌2001 به نوربخش رییس کل بانک مرکزی پیشنهاد کردیم که ایران باید هدایتگر قیمت‌گذاری شاخص نفت خام در خاورمیانه باشد، جهان و بازار نفت وضعیتی بسیار متفاوت از حالا داشت.»

کوک با تشریح برخی جزییات ارایه پیشنهادش در آن زمان ادامه می‌دهد: «پیشنهادهای مطالعه امکان سنجی ما در سال 2004 درک نشد (که قابل بخشش است) و تا امروز پولی بابت آن به ما پرداخت نشد که با داشتن این نکته در ذهن که نه همه اما برخی از این پیشنهادها مورد استفاده قرار گرفته است غیر قابل بخشش است.»

    اندر تفاوت‌های امروز و گذشته

رییس اسبق بخش نظارت بورس نفت لندن با تاکید بر اینکه امروز تفاوت زیادی با زمان ارایه ایده بورس نفت توسط او به ایران دارد ادامه می‌دهد: «از آن زمان، همانطور که ما قبلا به حاکمیت ایران هشدار داده بودیم، بازار نفت خام طی 16 سال ابتدا به یک کازینوی مالی و بعد با دستکاری به مفهومی برای تامین بودجه ایده باراک اوباما مبنی بر گذار به گاز طبیعی برای رها شدن ایالات متحده از وابستگی ناخوشایند به نفت خام عربستان، تبدیل شد.»

او با اشاره به اینکه منابع نفت متعارف تخلیه شده و با بالا رفتن بهای نفت خام به دلار سرمایه‌گذاری در انرژی‌های تجدید پذیر توجیه‌پذیر‌تر شده‌اند اضافه می‌کند: «در نگاه ما، عصر تجارت نفت خام به عنوان یک کالا در حال رسیدن به یک پایان است. (احتمالا در یک درگیری پایانی بازار که با اعلام دکترین جدید انرژی ایالات متحده توسط دونالد ترامپ در ژوئن 2017 آغاز شد)» کوک که در زمره تحلیلگران دگراندیش در حوزه انرژی محسوب می‌شود با توضیح بخشی از زاویه نگاه خود به مسائل بازار نفت عنوان می‌کند: «اینجا ما شاهد این هستیم که امریکا و وال استریت طرف فروش بازار را کنترل کرده و دسترسی به بازار نفت و دلار که پرداخت‌های نفتی از طریق آن انجام می‌گیرد، را مورد حمله قرار داده است. اما پر واضح است که چین، آسیا و اتحادیه اروپا به طرز فزاینده‌ای از مجبور بودن به پرداخت بشکه‌ای 40 دلار اضافه نسبت به یک سال قبل بدون هیچ دلیلی جز فشار طرف فروش ناراضی هستند.»

    بورس نفت ایده‌ای خنثی

پایه‌گذار ایده بورس نفت در ایران با ارایه چنین پیش‌زمینه‌ای می‌گوید: «پس پاسخ من به پرسش تو این است که عرضه نفت خام ایران در بورس در حال حاضر هیچ هدف مفیدی را ارایه نخواهد کرد و در واقع ضد چیزی که هدف آن بوده است را به عنوان تبعات به دنبال خواهد داشت.»

    حالا پرسش این است که ایران باید چه بکند؟

کوک عنوان می‌کند: «پیشنهاد من به شما و عراق به عنوان همسایه شما این است که ابتدا وارد توافقنامه بلندمدت سوآپ با مشتریان اصلی نفت (به خصوص در ابتدا چین و هند) شوید. در نتیجه حجمی از نفت خام با مقداری تعیین شده از فرآورده‌های نفتی شامل گازوئیل، نفت سفید، سوخت کشتی و بنزین معاوضه می‌شود. بطور طبیعی ایران و عراق به آن مقدار از فرآورده نیاز فیزیکی ندارند، در نتیجه حق امتیاز محصول پالایشگاه تحت عنوان مفهوم کارت‌های اعتباری انرژی که پیشتر در سال 2008 با نامی دیگر در تهران رونمایی شد عرضه می‌شود.»

 به گزارش «تعادل» کریس کوک مبدع ایده‌ ایست که پایه آن بر اساس «سواپ نفت» به جای «فروش » است. او پیش‌تر در گفت‌وگویی تفصیلی در این خصوص به «تعادل» گفته بود: «پیشنهاد ما به ایران این است که نفت خود را نفروشید بلکه آن را عرضه کنید. به این مفهوم که وارد سوآپ شوید. صحبت همکار من بر این اساس بوده که بگذارید نفتی که از شمال ایران می‌آید با نفتی که از حاشیه خلیج‌فارس تولید می‌شود، مبادله شود. این همان چیزی است که من نام آن را سوآپ‌ منطقه‌یی می‌گذارم یعنی نفت یک منطقه با نفت منطقه دیگری مبادله شود.»

او در ادامه در این مورد توضیح داده بود: « شما ممکن است بخواهید که نفت را با کالا سوآپ کنید. نفت وارد پالایشگاه می‌شود و کالا از آن خارج می‌شود. ممکن است برای این موضوع یک موافقت‌نامه مشارکت ایجاد کنید که براساس آن ایران به پالایشگاه‌ها نفت بفروشد و بر محصولاتی که از آن خارج می‌شود، محق باشد. این سوآپ را می‌توان برای انرژی نیز استفاده کرد و این موضوعی است که ما در گذشته در مورد آن با شرکت ‌ملی‌گاز ایران بحث کرده‌ایم. گاز به ایستگاه‌های برق وارد می‌شود و برق تولید می‌شود. در اینجا نیز می‌توان سوآپ راه انداخت. درحال حاضر مجادلات زیادی بین شرکت ملی گاز و وزیر نفت و وزیر نیروی ایران بر سر قیمت گاز وجود دارد. تمام تولیدکننده‌های خصوصی برق اعلام می‌کنند که ما گاز ارزان می‌خواهیم و زنگنه اظهار می‌کند که شما همین حالا هم گاز ارزان دارید. من اما عقیده دارم که مشکل در فروش گاز به عنوان یک «کالا»ست. شما باید یک جریان معامله ایجاد کنید.»

    همگی وارد سوآپ شویم

عضو ارشد موسسه مطالعات امنیت و بازگشت‌پذیری کالج لندن که اخیرا همکاری‌های مشورتی با تیم نفتی عراق را نیز آغاز کرده در توضیح بیشتر ساز و کار این سوآپ عنوان کرده بود: «در مورد CNG نیز این مساله صدق می‌کند CNG وارد وسایل حمل و نقل می‌شود و خروجی آن حمل و نقل است. تصور کنید که سوخت نفت وارد تانکر شود و آن تانکر آن را به جای دیگری ببرد. در اینجا شما می‌توانید نفت را برای حمل‌ونقل تصور کنید. انسان‌های باهوش که در ایران نیز فراوانند به راحتی می‌توانند به این فکر کنند که به جای فروش نفت و گاز و حتی محصولات پتروشیمی می‌توان بی‌شمار معامله سوآپ راه‌ انداخت.»

کوک اعتقاد دارد که مشکل در اینجاست که ایران نفت خود را در مقیاس‌های بزرگ و میلیونی به فروش می‌رساند و در نتیجه آن ممکن است که در مقابل آن نیازی به آن حجم از محصولات پالایشی و... نداشته ‌باشد. بنابراین نیاز است که معاملات سوآپ را به بخش‌های کوچک‌تر تقسیم کرد. از همین‌جاست که او ایده پیش‌پرداخت‌های اعتباری Prepay credit یا اعتبارات انرژی Energy credits را مطرح می‌کند.

    چالش بزرگ: واقعی نبودن قیمت‌ها

اما یکی از بنیان‌های اصلی ایده رییس اسبق بخش نظارت بورس نفت لندن، نیاز حیاتی این ساز و کار به واقعی بودن قیمت‌ها است. او پیش‌تر در تشریح اهمیت واقعی شدن قیمت انرژی در ایران به «تعادل» گفته بود: « شما به نروژ به عنوان یک کشور موفق در اتخاذ سیاست‌های انرژی بنگرید. نروژ بسیار بیشتر از نیاز خود و حتی بیشتر از نیاز بریتانیا نفت و گاز در اختیار دارد ولی بالاترین قیمت بنزین در جهان را نیز داراست. نروژ منابع خود را هدر نداد.کاری که بسیاری از کشورهای تولیدکننده نفت مانند ونزوئلا و ایران انجام می‌دهند. در ایران این‌طور نیست. چرا که مردم فکر می‌کنند که چون مقدار زیادی نفت و گاز در کشور وجود دارد و رایگان است و هرچیزی که رایگان باشد شما آن را تلف می‌کنید. اما ایران باید کار نروژ را بکند و قیمت‌ها را بالا ببرد.» او بر این باور است که پس از بالا بردن قیمت‌ها، دولت‌ها باید به جای پرداخت یارانه باید روشی متفاوت در پیش‌گیرند. کوک در این زمینه عنوان می‌کند: «فرض کنیم که شما قیمت‌های گاز و برق را بسیار بالا ببرید اما به جای پرداخت یارانه نقدی به ریال که توسط بانک ‌مرکزی تولید می‌شود و تورم‌زاست به مردم کارت اعتباری انرژی بدهید. مردم این اختیار را دارند که مقدار اعتبار خود را مصرف کرده یا آن را ذخیره کنند. در این حالت مردم با خود فکر می‌کنند که این اعتبار انرژی ارزشمند است و همین مساله آنان را بیش از پیش به فکر صرفه‌جویی در مصرف سوخت می‌اندازد. بنابراین پیشنهاد من به دولت ایران از این قرار است: قیمت‌های انرژی را بالا ببرید سپس این ایده ساده پیش‌پرداخت اعتبارات انرژی را عملیاتی کنید. در این حالت مردم اگر خواستند می‌توانند این اعتبار را هدر بدهند اما اگر کسی چنین کاری کند، احمق است. بنابراین در این حالت می‌توان از منابع حاصل از صرفه‌جویی در توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر و کاهش میزان آلاینده‌ها مستقیما سرمایه‌گذاری کرد.»