انتخابات از تقلب تا تغییر معیارهای مشروعیت
گروه جهان|
برگزاری انتخابات پارلمانی افغانستان واکنشهای متفاوتی را در پی داشته است. در حالی که برخی از کیفیت روند برگزاری انتخابات بطور نسبی ابراز رضایت کرده و مشارکت گسترده مردم را نشانه تغییر معیارهای مشروعیت در این کشور میدانند، برخی رایگیری دو روزه، سوءمدیریت و شائبه تقلب در انتخابات را افتضاحی تمامعیار خواندهاند که تاثیراتش میتواند به بحرانهای سیاسی در کابل دامن بزند.
انتخابات پارلمانی افغانستان از صبح شنبه آغاز و در برخی مناطق تا عصر یکشنبه ادامه داشت. روزنامه ماندگار افغانستان در گزارشی با عنوان «انتخابات، باز هم افتضاح» نوشته: انتخاباتی که برگزار شد، تکرار همان انتخاباتِ گوسفندی ۱۳۹۳بود. انتخاباتی که یک بار دیگر به اعتماد و باور مردم ضربه زد و بدتر از آن اینکه احتمال دارد، انتخابات بعدی نیز تحت تاثیر آن قرار گیرد... با این حال اگر کمیسیونهای انتخابات و شکایات بتوانند آرای سره را از ناسره جدا کنند، شاید نتایج در میان اما و اگرهای فراوان و از سر ناچاری تایید شود. اما اگر چنین نشد و تمایلات سیاسی نتایج انتخابات را مشخص کرد، باید از حالا نگران آینده و بحرانی بود که بهدنبال خواهد آمد. این بحران برای افغانستان بسیار سنگین تمام میشود و به همین دلیل باید از حالا تمهیدات لازم برای جلوگیری از چنین وضعیتی اتخاذ شود.»
در ادامه این مطلب آمده: «گزارشهایی که از مراکز رایگیری و مشارکت مردم ارایه شدند، همه نشاندهنده آن بودند که انتخابات کاستیهای زیادی داشت از ناامنی و حملات انتحاری گرفته تا برگزار نشدن به موقع و مشکلات سامانه رأیگیری. در این میان اگر بحثهای سیاسی آنگونه که پیش از برگزاری انتخابات از سوی تحلیلگران مطرح میشد، در انتخابات نقش تعیینکننده داشته باشد که احتمال آن نیز زیاد است، میتوان از حالا حدس زد که پارلمان آینده اگر بدتر از دورههای پیشین نباشد، بدون شک، بهتر نخواهد بود. پیش از این برخی سیاستمداران میگفتند که دفتر ریاستجمهوری در تلاش برای مهندسی انتخابات است و میخواهد افراد مورد حمایت خود را وارد مجلس کند. این تمایل زیاد هم دور از واقعیت نیست چرا که اگر پس از انتخابات قرار باشد انتخابات ریاستجمهوری برگزار شود، آنگاه دولت به حامیان بیشتری در مجلس نیاز دارد.»
این نشریه همچنین با انتقاد از برگزاری انتخابات در دو روز هشدار داده که احتمال تقلب و مهندسی آرا در این شرایط بیشتر شده است. ماندگار نوشته: «دموکراسی افغانستان بیشتر از آنکه از سوی سنتهای حاکم بر جامعه و تحجر برخی گروهها ضربه دیده باشد، از سوی حاکمانی ضربه خورده که بهنام آن به کرسی قدرت دست یافتند، اما ارزشهای آن را به نفع قبیله و گروه مصادره کردند. همان مصیبتی را که آدلف هیتلر بر سر دموکراسی آلمان آورد. او هم از طریق آرای مردم به قدرت دست پیدا کرد ولی خود به قاتل آنان تبدیل شد. اهمیت انتخابات برای حاکمان افغانستان هم چیزی بیشتر از این نیست؛ آنان هم میخواهند با استفاده از چنین حربهای قدرت را در انحصار خود نگه دارند، والا لازم نبود که با سرنوشت مردم بازی کرد و برایشان نظامی خلق کرد که کارآمدیاش حتی نمیتواند مورد قبول تمامیتخواهترین گروهها و افراد قرار گیرد.»
تغییر معیارهای مشروعیت
روزنامه هشت صبح افغانستان رویکرد متعادلتری نسبت به شیوه برگزاری انتخابات دارد. این نشریه دوشنبه نوشته: «مشارکت گسترده مردم ثابت کرد که معیارهای مشروعیت سیاسی در افغانستان تغییر کرده است. پیشتر کلیشه مسلط این بود که فرهنگ سنتی افغانستان دموکراسی را برنمیتابد و این جامعه معیارهای سنتی و قبایلی خودش را برای مشروعیت دارد. در این تردیدی نیست که فرهنگ سنتی افغانستان معیارهای مشروعیت را در این جغرافیا تعریف کرده بود. در این جغرافیا هر سرلشکری که میتوانست قلمرو را تسخیر کند، دشمنانش را شکست دهد و حداقلی از نظم را برقرار کند، صاحب مشروعیت سیاسی میشد. اما معیارهای مشروعیت سیاسی در این دیار دچار تحول شده است. فرایند تحول معیارهای مشروعیت سیاسی حالا به مرحلهای رسیده که انتخابات یکی از ابزار مشروعیتبخش است... نشانههای بدل شدن انتخابات به یک ارزش را در انتخابات پارلمانی اخیر دیدیم. مردم میدانستند که طالبان انتخابات را هدف نظامی اعلام کردهاند ولی با وجود تمام این تهدیدها به پای صندوقهای رأی رفتند. تنها تهدیدهای طالبان هم نبود. سابقه بد کمیسیون مستقل انتخابات در مدیریت انتخابات و نظرات سیاستمداران پرنفوذ درباره روند انتخابات هم وضعیتی را ایجاد کرده بود که بیشتر مردم تصور میکردند، انتخابات مسخره است و نباید رأی دهند. اما باوجود این نگرانیها شهروندان در مناطقی که زمینه برای برگزاری انتخابات فراهم بود، به پای صندوقهای رأی رفتند. تجربه انتخابات پارلمانی اخیر نشان داد که ظرفیتهای لازم اجتماعی و فرهنگی در افغانستان برای تبدیل شدن انتخابات به یک نهاد نیرومند و پایدار وجود دارد. از آنجایی که انتخابات در فرهنگ سیاسی افغانستان جایش را باز کرده، بعید است که نیروهای باورمند به خشونت و تسخیر قدرت از راه زور بتوانند از مجموع مردم افغانستان مشروعیت بگیرند. عصر غلبه نظامی، کودتا و تسخیر قدرت از راه زور و بعد تلاش برای ایجاد مشروعیت از طریق نهادهای مذهبی به پایان رسیده است. نیروهایی که نتوانند در انتخابات رقابت کنند و رأی به دست بیاورند، به هیچوجه نمیتوانند که صرف با اتکا به زور و روایتهای مذهبی مشروعیت بخرند.»