تورم احساسی

۱۳۹۷/۰۸/۰۷ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۳۲۶۵۵
تورم احساسی

فراز جبلی|

مشاور سردبیر|

مردم حس می‌کنند قیمت‌ها بسیار بیشتر از آمار تورم اعلامی توسط دولت افزایش یافته است. همین موضوع باعث شده است که نگاهی منفی به آمارهای تورمی در عامه مردم شکل گیرد. معمولا اقتصاددانان به این مساله اهمیت نمی‌دهند و آمارهای رسمی معیار تصمیم‌گیری است اما این واقعیت را نمی‌توان انکار کرد که احساس مردم از تورم می‌تواند بر سیاست‌های دولت اثر بگذارد.شبیه به این پدیده را می‌توان در وضعیت دمای محیط دید. دمای اعلامی توسط سازمان هواشناسی با دمایی که مردم احساس می‌کنند متفاوت است. شرایط سنجش دما در محیطی مشخص، در زمان‌هایی از پیش تعیین شده و بدون هیچ عامل اختلال‌گری است در حالی که نور خورشید، نوع پوشش، میزان رطوبت و بسیاری از عوامل بر احساس مردم از دما اثر می‌گذارد. همین موضوع گاهی در گرمای شدید جنوب باعث شایعاتی می‌شود در حالی که از نظر علمی دمای اعلام شده توسط هواشناسی صحیح است. درباره تورم نیز دقیقا همین پدیده در حال رخ دادن است. مردم با زندگی روزمره خود افزایش قیمت‌ها را می‌سنجند و همین موضوع باعث خطا در محاسبه می‌شود. آخرین گزارش آمار تورم بانک مرکزی نشان می‌دهد که تورم دوازده ماهه منتهی به مهرماه به 15.9 درصد رسیده است. اما این آمار در همه زیربخش‌ها صدق نمی‌کند؛ بخش‌هایی که مردم با آن سر و کار بیشتری دارند و به اصطلاح به عنوان سیگنال برای سنجش تورم استفاده می‌کنند افزایش چشمگیری داشته است. مواد دخانی نزدیک 48 درصد افزایش قیمت داشته است، حمل و نقل بیش از 20 درصد، اثاث و لوازم خانه 22.8 درصد و مواد خوراکی بیش از 21 درصد و امور تفریحی حدود 30 درصد افزایش قیمت را تجربه کرده‌اند. اینها مواردی است که مردم عادی با آن افزایش قیمت‌ها را در نظر می‌گیرند و با هر وزنی برای هر بخش بسنجیم تورم از نظر آنها بیش از 20 درصد است.  از سوی دیگر بخشی از این آمار به دلیل پایین بودن تورم پیش از جهش ارزی کم به نظر می‌رسد. تورم نقطه به نقطه مهر ماه به 36.9 درصد رسیده است. هرچند این تورم را نمی‌توان معیار سنجش قرار داد اما در صورت ادامه روند در چند ماه آینده تورم به همین عدد خواهد رسید. وزیر جدید امور اقتصادی و دارایی در صحبت‌های خود در جلسه رای اعتماد مجلس شورای اسلامی به خوبی به این مساله اشاره داشت، امروز قطعا ابرتورم در کشور نداریم اما مطمئنا ادامه روند فعلی ما را به ابرتورم خواهد رساند. چاره‌ای نیست جز آنکه تغییر در سیاست‌گذاری‌ها رخ دهد. اشتباهی که در این میان چند سالی است که گیربانگیر تحلیل‌ها شده عدم توجه به تفاوت ماهیت نقدینگی و پایه پولی برای ایجاد تورم است. همین اشتباه در دوره‌های مختلف همچون دوره اول احمدی‌نژاد سیاستی که در آن دوران به شش قفله کردن خزانه معروف شد را با شکست روبه‌رو کرد. پول پرقدرت است که باعث تورم در اقتصاد می‌شود و نقدینگی در کشور به وجود آمده است. مساله امروز جلوگیری کردن از افزایش تورم در بخش‌هایی است که اقشار آسیب پذیر به آن نیاز دارند و این مساله تنها با هدایت نقدینگی ممکن است. مهم‌ترین ابزار یعنی بانک‌ها این هدایت متأسفانه کارایی لازم خود را از دست داده است و نمی‌تواند در این مسیر چندان موفق باشد. شاید به همین دلیل بود که اولین برنامه وزیر جدید بر موضوع بانک‌ها قرار گرفت. مشکلات امروز اقتصاد به گونه‌ای است که مطمئنا تورم مهم‌ترین مشکل اقتصادی کشور در حال حاضر نیست ولی ممکن است شرایط به گونه‌ای پیش رود که در آینده بحث مهار تورم مجددا به چالشی جدی بدل گردد.