۵ دلیل برای شکست سیاست تحریمی ترامپ علیه ایران
حسین موسویان در یادداشتی در خبرگزاری رویترز به بررسی دلایل خود درباره شکست تحریمهای امریکا علیه ایران در مرحله دوم از بازگشت تحریمها پرداخت: دور جدید تحریمهای ضد ایرانی امریکا ۱۳ آبان ماه (۴ نوامبر) به اجرا در میآید، این تحریمها پس از برنامه جامع اقدام مشترک موسوم به «برجام» تخفیف پیدا کردند. هدف واقعی دولت ترامپ از بازگرداندن تحریمها این است که برجام را نابود، اقتصاد ایران را متلاشی، نقش منطقهای ایران به ویژه در سوریه و عراق و یمن را حذف و نهایتا سقوط نظام حکومتی فعلی ایران را جشن بگیرد. ضمن اینکه موضع رسمی کاخ سفید این است که از طریق زور و تحریم، ایران را به پای میز مذاکره دوجانبه کشانده تا اینکه توافقی جدید که نام ترامپ را یدک بکشد. حداقل پنج دلیل وجود دارد که استراتژی ترامپ شکست خواهد خورد:
۱- ایالات متحده تلاش میکند صادرات نفت ایران را به صفر برساند اما اکنون مشخص شده که این کار در عمل غیرممکن است چرا که هیچ جایگزین مناسب و قابل دوامی برای صادرات روزانه دو و نیم میلیون بشکه نفت ایران وجود ندارد. عربستان و متحدانش پیش از این ادعا کرده بودند که برای جبران هرگونه کمبود نفت آمادهاند اما کارشناسان اعتقاد دارند که آنها ظرفیت جبران کامل نبود نفت ایران را در بازارهای جهانی ندارند. از ماه می (اردیبهشت ماه) و خروج ترامپ از برجام، صادرات نفت ایران روزانه به یک و نیم میلیون بشکه کاهش یافته و بهای سبد نفتی «اوپک» (سازمان کشورهای صادرکننده نفت) افزایش یافت و به ۷۶ دلار رسیده است. اگر پیش بینیها مبنی بر تداوم این افزایش تا بشکهای ۱۰۰ دلار درست باشد، در صورت کاهش صادرات نفت ایران به کمتر از یک میلیون بشکه در روز، باز هم تهران میتواند کاهش درآمد خود را جبران کند.
۲- تنشهای تجاری اخیر بین چین و امریکا جنگ تجاری ترامپ با چین و تحریم اقتصادی روسیه از سوی امریکا میتواند احتمال همکاری پکن و مسکو را با امریکا علیه ایران کاهش دهد. علاوه بر این، کاخ سفید نمیتواند بر همکاری با اتحادیه اروپا نیز که گفتوگوهای هستهای را در سال ۲۰۰۳ با ایران آغاز کرد چندان حساب کند چرا که «برجام» برای اتحادیه اروپا به مثابه یک دستاورد قابل توجه در عرصه سیاست خارجی است. همچنین اتحادیه اروپا بطور فزایندهای تحریمهایی از این دست را تهدیدی علیه هویت و استقلال خود میداند. به همین دلیل «برونو لومیر» وزیر دارایی فرانسه گفت: نتیجه این بحران در خصوص ایران فرصتی برای اروپا خواهد بود تا استقلال نهادهای مالی خودش را داشته باشد. به این ترتیب ما میتوانیم با هر کس که میتوانیم تجارت کنیم. در گذشته، همکاری با قدرتهای بزرگ در ایجاد یک سیاست کارآمد برای ایران نقش بسیار مهمی داشت.
۳- تحریمهای امریکا بستر را برای یک تغییر تاریخی در سیستم پولی و مالی جهانی ایجاد کرده است. چندین دهه است که دلار امریکا بر بازار بینالمللی مالی تسلط دارد اما خروج امریکا از توافق هستهای ایران و غرب کشورهایی مانند روسیه، چین، هند و ترکیه را بر آن داشته است تا از پولهای ملی خود برای معامله با ایران استفاده کنند. اگر اروپا در ایجاد یک نظام مالی مستقل از دلار امریکا موفق شود، سایر کشورها میتوانند از «یورو» برای تجارت با ایران استفاده کنند و این اقدام از تسلط دلار بر بازارهای جهانی خواهد کاست.
۴- سایر امضاکنندگان «برجام»، توافق هستهای ایران و غرب را «ابزاری علیه یکجانبه گرایی امریکا» میدانند. برجام یک توافقنامه چندجانبه است که از سوی قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد پشتیبانی میشود؛ قطعنامهای که تیم ترامپ بهطور یک جانبه از آن خارج شد و اکنون تلاش میکند سایر کشورهایی را که آن را اجرا میکنند، مجازات کند. هرگونه تسلیم در برابر واشنگتن در این خصوص رویکرد کنونی امریکا را تشدید خواهد کرد. برای جلوگیری از این امر، ایران و هم جامعه بینالمللی قصد دارند برجام را به عنوان یک نیاز استراتژیک حفظ کنند.
۵- متحدان قدرتمند امریکا همچون اروپا و ژاپن همچنان از برجام حمایت میکنند. فقط تعدادی از متحدان منطقهای یعنی عربستان سعودی و امارات عربی متحده و اسراییل از تصمیم ترامپ برای خروج از برجام حمایت کردهاند. سایر بازیگران مهم منطقهای مانند ترکیه، عمان و عراق همچنان از توافق حمایت میکنند. در عین حال، تحولات سایر بحرانهای منطقه نیز به نفع امریکا و متحدانش نیست مثلا «بشار اسد» رییسجمهوری سوریه که مورد حمایت ایران و روسیه است در حال پیروزی در جنگ است؛ امریکا در جنگ افغانستان شکست خورده، عربستان در جنگ یمن پیروز نبوده و در محاصره اقتصادی قطر شکست خورده است. این تحولات، راه تهران را برای دور زدن تحریمهایی که واشنگتن تحمیل میکند، هموار خواهد کرد. در شش دهه گذشته، امریکا قدرت بلامنازع منطقه بوده است. اما اجرای موفق برجام و سیاستهای یک جانبه گرایانه ترامپ، موجب شکاف در روابط امریکا و اروپا و همگرایی بیشتر قدرتهای جهانی بلوک شرق و اروپا ونیز قدرتهای منطقهای همچون ایران وترکیه و عراق شده است. به علاوه، برجام به معیاری برای سایر قدرتهای جهانی به ویژه اروپا، چین، روسیه و هند تبدیل شده تا معاهدات بینالمللی را بدون حضور امریکا به پیش ببرند. این موضوع در کنار عقبنشینی واضح امریکا از سایر معاهدات بینالمللی میتواند نظام بینالمللی را از یک جهان تک قطبی به رهبری امریکا به یک جهان چند قطبی سوق دهد که سایر قدرتهای جهانی و نیز قدرتهای منطقهای نقش اساسی ایفاء خواهند کرد.لذا پیش بینی میشود که دور دوم تحریمهای امریکا علیه ایران و تحمیل فرامرزی آن، نه تنها به هدف اصلی خود نخواهد رسید بلکه مناقشات خاورمیانه را نیز افزایش خواهد داد.»