پایانی بر توهم صلح
گروه جهان| نشست مسکو نه حامل پیام صلح بلکه ادامه جنگ و حمایت کشورهای مهم منطقه از یک گروه تروریستی در افغانستان بود. مسکو به بهانه گفتوگوهای صلح موجودیت حکومت افغانستان را نادیده گرفت و فضایی برای گروهی فراهم کرد که آشکارا خواهان سرنگونی حکومت افغانستان، سلب آزادیها و حقوق اساسی مردم، به خصوص زنان است. پس از این نشست، روند صلح توهمی بیش نیست.
تمایل عمومی در افغانستان پایان جنگ و خروج نیروهای خارجی است ولی این به معنای تسلط استعمارگرانه پاکستان و یک رژیم عقبمانده بر افغانستان نیست. روسها و چینیها هیچ اهمیتی نمیدهند که پس از خروج نیروهای امریکایی چه کسی خلأ نظامی و اقتصادی را پر میکند. ولی مردم افغانستان بهای گزافی در زمان تسلط طالبان بر افغانستان پرداخته و حاضر به بازگشت به گذشته نیستند. اما کشورهای منطقه در نشست مسکو نشان دادند که منافع محدود آنها اهمیت بیشتری دارد. مردم افغانستان توقع داشتند که نشست مسکو به معنای مشروعیت بخشیدن به طالبان و دادن تریبون به تبلیغات آنها نباشد. ولی چنین چیزی اتفاق نیفتاد.
حکومت افغانستان در برابر نشست مسکو موضع خنثی و غیر قابل توجیهی در پیش گرفته است. اشرف غنی رییسجمهور افغانستان، مشغول افتتاح پروژههای دم انتخاباتی خود است و وعدههای فراوان به رأیدهندگان احتمالی. عبدالله عبدالله رییس اجرایی دولت، هم درگیر ملاقاتهای تشریفاتیشان هستند که نتیجه آن هم معلوم نیست. پس از نشست مسکو لازم بود که حکومت افغانستان دولتهای منطقه، به ویژه روسیه، را متوجه اشتباهات این نشست میکرد. باید به این کشورها یادآوری میکرد که آنها به نفع یک گروه تروریستی و به ضرر یک دولت برسر اقتدار مقدمه چینی کردند. آنها نشان دادند که میان طالبان و یک دولت بر حق و مشروع هیچ تفاوتی قایل نیستند. اختلافات روسها با امریکاییها در افغانستان به معنای نفی موجودیت دولت و به رسمیتشناختن یک گروه تروریستی نیست. دفتر ریاستجمهوری افغانستان پس از نشست مسکو باید متوجه این نکته شده باشد که پدیدهای به نام «همکاریهای منطقهای» توهمی بیش نیست. آنچه واقعیت دارد رقابت کشورهای منطقهای برای گسترش نفوذ و تعیین سرنوشت سیاسی افغانستان بر اساس منافع خودشان است. همچنان، وابستگی اقتصادی و نظامی، افغانستان را در برابر مداخلات و اقدامات آسیبزای دولتهای منطقه آسیبپذیر کرده است. نه چین دوست افغانستان است و نه روسیه. پاکستانیها هم علاقهای به پایداری دولت به شکل کنونیاش در افغانستان ندارد. دولتهای عربی هم کاملا روی حفظ حمایتهای نظامی و سیاسی ایالات متحده متمرکز بوده و کمکی به دولت افغانستان نمیکنند. افغانستان در واشنگتن یک متحد ناپایدار و انزواطلب دارد و هیات حاکمه و افکار عمومیای خسته از جنگ. در این وضعیت افغانستان نمیتواند بر اساس افکار و شیوههای مرسوم از این مخمصه نجات یابد. حکومت افغانستان با این واقعیت تلخ روبرو است که کشورهای منطقهای هیچ مشکلی با قدرتگیری طالبان ندارند چون حضور امریکا را در افغانستان بر میچیند. اما دولت افغانستان اگر در چارچوب مقاومت ملی راه شکست نظامی طالبان را جستوجو نکند خیلی زود مجبور به پذیرش بسیاری از خواستههای طالبان خواهد شد. زلمی خلیلزاد (نماینده امریکا در امور افغانستان) ناجی دموکراسی و ارزشهای مترقی برای افغانستان نیست. ماموریت خلیلزاد صلح با طالبان است، شاید هم به هر قیمتی.
نشریه هشت صبح افغانستان