پیامدهای جبران بودجه از کانال عوارض شهری
عباس ریاضت
رییس انجمن شهرسازان
کشورهای در حال توسعه برای حل مشکلات خود در اولین قدم از تجارب کشورهای توسعه یافته استفاده میکنند. در ابتدا از نظر دولتها این کار یک اقدام درست و سنجیده به نظر میآید، ولی متاسفانه تمام جوانب کار سنجیده نمیشود و فقط بخشهایی از آن به صورت سلیقهای ترجمه یا کپی میشوند، در صورتی که برای مثال اگر بخواهیم یک کشتی یا قایق شبیه به کشتیهای خارجی بسازیم باید حتی به کوچکترین قطعات آن توجه کنیم زیرا اگر حتی یک پیچ کف کشتی و قایق را فراموش کنیم ممکن است کل آن قایق در آب فرو رود. ضمن اینکه باید قبل از ترجمه یا کپی ایدهها و راهکارهای دیگر کشورها، به دنبال خلق راهکار جدید و مخصوص شهرهای خود باشیم و این ایدهها را از متخصصان علوم شهری دریافت نماییم.
متاسفانه این طرحها در دانشگاهها و مراکز علمی مورد سنجش و ارزیابی قرار نمیگیرد و معمولا از طرف یک فرد پیشنهاد داده میشود و به صورت یک طرفه و به روشهای بسیار هوشمندانه به مردم تحمیل میشود . در برخی موارد هم مانند طرح ناموفق میدان امام حسین(ع) تهران در حد یک جلسه آن هم با استادان برخی دانشگاهها و به صورت نمایشی مورد بررسی علمی قرار میگیرد و باز هم متخصصان شرکتهای مشاور و کارفرما کار خودشان را میکنند و همه جوانب را مورد بررسی و نظرسنجی عمومی قرار نمیدهند.
یکی از دلایل اخذ عوارض برای تونلها و برخی از اتوبانهای تهران، جبران هزینههای سنگین نگهداری آن است گرچه هدف این طرح از طرف دولت، عدالت اجتماعی بیان شده ولی هدف اصلی بازگشت سرمایه و جبران کمبود بودجه است. زیرا این مسیرها نیاز به بازسازی، تعمیر و نگهداری دارند تا شاهد تکرار حوادثی مانند پلاسکو نباشیم و شهروندان نیز در یک شهر با کیفیت مطلوب زندگی کنند .
این دلایل تا اینجا قابل قبول است، ولی برای اجرا و پیادهسازی این طرح باید ابتدا مسیرهای عمومی و جایگزین برای حرکت در سطح شهر طراحی و جایگزین کنیم و سپس تونلها و اتوبانهایی با کیفیت بسیار بالا را نیز به صورت موازی با آن طراحی و اجرا کنیم . حالا به مردم حق انتخاب دهیم که آیا ترجیح میدهند از مسیرهای معمولی دارای چراغ قرمز و ترافیک استفاده کنند یا از مسیرهای خلوت و بدون چراغ قرمز . بدینترتیب با توجه به درآمد و فرصتی که دارند یکی از این مسیرها را انتخاب کنند .
توجه داشته باشید که مسوولان نباید مردم را به کاری که فقط یک عده دوست دارند مجبور کنند. متاسفانه در سالهای اخیر سازمان حمل و نقل و ترافیک و پلیس راهنمایی و رانندگی به بهانه ارتقای فرهنگ ترافیک و کاهش آلودگی هوا، جریمههای زیاد و سنگینی را از شهروندان اخذ کردهاند و همانطور که شاهد هستیم هیچ نتیجهای حاصل نشده است. در صورتی که اگر تمرکز مسوولان روی ارتقای کیفیت و کمیت حمل و نقل عمومی بود، هماکنون شاهد استفاده بیشتر مردم از حمل ونقل عمومی و عدم استفاده از خودرو شخصی بودیم. نیویورک یکی از شهرهایی است که عوارض سنگین بر برخی ورودیها وخروجیهای آن وضع شده است. برای مثال، وقتی از شهرهای جانبی نیویورک قصد یافتن مسیری برای ورود به منهتن را در نقشههای گوگل جستوجو میکنید با موضوعی مواجه میشوید که گویای تعداد مسیرها، زمان رسیدن به مقصد و این است که آیا در طول مسیر باید عوارضی پرداخت کنید یا خیر. در نیویورک شش پل و تونل شامل این مساله شدهاند به گونهای که برخی از آنها همچون گذشته باجههای دریافت عوارض دارند یا بیشتر آنها با نصب دوربین از دو طریق پرداخت ماهانه یا دریافت صورتحساب که از طریق دوربینهای نصب شده صادر میشود، عوارض را دریافت میکنند با این حال، معابری هم وجود دارد تا کسانی که قصد پرداخت عوارض را ندارند بتوانند از آنها عبور کنند.
اگرچه این مسیرها طولانیتر، ترافیک و چراغ قرمزهای آن بیشتر و زمان صرف شده هم زیادتر است اما فرصتی برای آن بخش از شهروندانی است که به هر دلیلی نمیخواهند برای عبور از پلها و تونلها پولی بپردازند. همچنین مدیریت شهری قانونمند در این شهر باعث شده است که درآمد حاصل از عوارض به صورت شفاف و روشن صرف تعمیر و نگهداری از تونلها و معابر شود. در صورتی که در ایران اینگونه نیست و کافی است فقط یک بار از آزادراه تهران-کاشان عبور نمایید تا شاهد دست اندازها و سرعت گیرهای طبیعی باشید! به همین دلیل شهروندان دیگر هیچ اعتمادی به اهداف این طرحها ندارند و پاسخ همه آنها به این طرح «نه» است . زیرا دوربینهای ترافیکی ظاهرا وظیفه و هدف خود را فراموش کردهاند و تبدیل به وسیلهای برای جبران برخی بودجهها شدهاند .
در پایان باید توجه داشته باشیم که اگر دولتها، بودجه کافی برای تعمیر و نگهداری پلها و اتوبانها را نداشته باشند، باید این بودجه توسط شهروندان تامین شود ولی به شرطی که عدالت اجتماعی و حقوق شهروندی از طرف دولت رعایت شود و مسیرهای جایگزین نیز برای شهروندان در نظر گرفته شود و محل خرج عوارض نیز به خود مردم بازگردد.